شناسهٔ خبر: 37757609 - سرویس اجتماعی
منبع: اقتصاد آنلاین قدیمی | لینک خبر

تعرض به دختر جوان بعد از دعوت به رستوران

دختر دانشجو که در کانادا زندگی می‌کند، در شکایتی ادعا کرد وقتی برای دیدار خانواده‌اش به ایران آمد و با پسری جوان آشنا شد، از سوی او مورد تعرض قرار گرفت.

صاحب‌خبر -
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، چند ماه قبل دختری جوان به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی پسری  آزار و اذیت شده ‌است. او گفت: من در کانادا زندگی می‌کنم و فوق‌لیسانس رشته مدیریت دارم. حالا هم بورسیه تحصیلی برای دکترا گرفته‌ام. قبل از اینکه دانشگاهم را شروع کنم، به ایران سفر کردم تا خانواده‌ام را ببینم. در ایران با جوانی آشنا شدم و با هم معاشرت می‌کردیم تا اینکه روز حادثه او مرا به رستوران دعوت کرد. برای خوردن غذا به رستوران رفتیم.
 
موقع برگشتن چون پول همراهم نبود، از او 50 هزار تومان پول گرفتم تا بتوانم با تاکسی اینترنتی به خانه برگردم. او مرا تا دم خانه‌اش برد و آنجا پول را به من داد. من درخواست تاکسی کرده بودم اما هنوز نیامده‌ بود. آن پسر به من گفت بیا بالا هوا سرد است و بهتر است در خانه منتظر آمدن ماشین باشی. من هم قبول کردم. در پاگرد ایستاده بودم که به من گفت به داخل بیا کمی آب بخور. بدون اینکه ذره‌ای به حرف‌هایش شک کنم، وارد خانه شدم.
 
یک‌دفعه مرد جوان به سمت من حمله و آزار و اذیت کرد. بلافاصله به پلیس مراجعه کردم. پرونده با توجه به شکایت دختر جوان برای رسیدگی به شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم بازداشت و تحقیقات از وی آغاز شد. این پسر قبول کرد با دختر جوان رابطه داشت اما نپذیرفت به‌زور به او تعرض کرده‌ است. متهم با وثیقه آزاد شد و تحقیقات از وی ادامه پیدا کرد. روز گذشته جلسه رسیدگی به اتهام مرد جوان برگزار شد. در ابتدا دختر شاکی در جایگاه قرار گرفت. او شکایت خود را دوباره مطرح کرد و گفت: این مرد زندگی من را نابود کرد. من هر شب کابوس می‌بینم و نمی‌توانم درست بخوابم. وضعیت روانی‌ام هم به‌هم ریخته ‌است. او مرا گول زد، به داخل خانه‌اش کشاند و به من   تعرض کرد.
 
من برای او اشد مجازات را درخواست دارم ضمن اینکه مدارک پزشکی قانونی هم تجاوز را نشان می‌دهد. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: این دختر دروغ می‌گوید. من او را در خیابان دیدم داشت با تلفن حرف می‌زد و گریه می‌کرد. ماشین را متوقف و او را سوار کردم. کمی که آرام شد، با من درددل کرد. وقتی داشت از ماشین پیاده می‌شد، شماره  تلفن همراهم را گرفت. یک هفته بعد با من تماس گرفت و این‌طور بود که رابطه ما از سر گرفته ‌شد. قرار شد ما با هم به رستوران برویم.  بعد از اینکه به رستوران رفتیم، او از من 300 هزار تومان پول خواست. گفت پولی ندارد که هزینه آژانس را حساب کند. من هم پول را دادم. مقابل خانه من منتظر آمدن آژانس بود.
 
گفتم بهتر است بالا منتظر باشی. وقتی که وارد خانه شد، هر دوی ما تصمیم گرفتیم صیغه محرمیت بخوانیم و با هم رابطه داشته‌ باشیم. ما صیغه خواندیم و وارد رابطه شدیم. این دختر دروغ می‌گوید که من او را به‌زور مورد آزار قرار دادم. گفته‌های پسر جوان به‌شدت مورد اعتراض شاکی قرار گرفت و گفت: او دروغ می‌گوید. آثار کبودی روی بدن من نشان می‌دهد که چقدر سعی کردم مقاومت کنم. این مرد به‌شدت من را اذیت کرد و سرنوشتم را تحت تأثیر قرار داده است. با پایان حرف‌های متهم و وکیل‌مدافع، جلسه دادگاه پایان یافت و قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.