علی دادخواه در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
نقطه سر خط ماجرای ما از کنفرانس خبری یکی از کاندیداهای جوان مجلس شروع میشود که البته هم سن و سال خود من است و با هم به دانشگاه علوم پزشکی گیلان وارد شدیم. و من بر اساس علایق شخصیام به سوی انجمن اسلامی دانشجویان که آنزمان گرایش اصلاح طلبی و چپ دفتر تحکیم وحدتی داشت وارد شدم و ایشان هم به جرگه بسیج دانشجویی پیوست. باری! این کاندیدای جوان اصولگرا روز گذشته کنفرانس خبری را با موضوع “بررسی مسایل و مشکلات عرصه سلامت استان” برگزار کرد و حرفهایی زد که البته چندان تازه نبود و پیش از این بارها ما و دیگران بسیاری گفته بودیم و خواهند گفت.
روز پیش از آن “مجمع شورای عمومی ائتلاف نیروهای انقلاب شهرستان رشت” که واقعا نامی سخت و پر دست اندازی دارد در مهدیه رشت جلسهای تشکیل داده و با کمال تعجب و البته به شکل قابل پیش بینی آقایان ولی اله عظمتی، مجید دلاور و محمدرضااحمدی را در صدر نشاند. تعجب از آن جهت که بقول دوستان طنازی تا به این حد تابلو بازی دیگر نوبر است. پر واضح است که آقایان علی آقازاده، جبار کوچکی نژاد و حسن کربلایی دارای وزن بالاتری هستند و بیرون لیست سه نفره اصولگرایان رشت نخواهند ماند و این نمایش حزبی (داخل یک مکان مذهبی!) را آقایان درآوردهاند که تعهدنامه را از آن سه نفر صدرنشین و مابقی مدعیان بگیرند که فردا انقلت نیاورند. ولی نکته جالب این نمایش “پرشور” آن بود که حداقل دو لیست در بین اصولگرایان رشت وجود خواهد داشت که طبق معمول آرای هم را بشکنند که البته این عاقبت هر انتخابات تک صدایی و تک حزبی است.
اینکه دوست جوان ما بلافاصله پس از این پیروزی موقتی و البته قابل پیش بینی بیاید و کنفرانس خبری بگذارد مشخص میکند که تا چه از مشاوران کارنابلد و کم تجربهگی در آینده آسیب خواهد دید. زیرا هر گونه ادعای ایشان درباره مشکلات جاری در عرصه بهداشت و درمان و یا مربوط به کارنامه نمایندگان حاضر در مجلس میتواند شائبه تخریب انتخاباتی بر علیه رقبا را داشته باشد. در حالیکه شدت محافظه کاری “دلاور” ما پیش از این تا حدی افزایش یافته بود که از هرگونه ارتباط خود با رسانه مطبوع خویش “گیلان آنلاین” طفره میرفت. سایت خبری که سالهای پیش از این از منتقدان همیشگی دانشگاه علوم پزشکی بوده است.
برای من البته پوزیشن این کاندیدای جوان در طول چند ماه اخیر بسیار عجیب و غیرقابل ارزیابی بوده است. او شاید زمانی میخواست جا پای احمد توکلی و سایت “الف” او بگذارد و انصافا هم در عرصه رسانهای در گیلان موفقیتهایی را هم داشت. ولی وقتی تبلیغات معمول میدانی او را دنبال میکنم انواع تناقضاتش مرا را گیج میکند. او عموما در حسینیهها و هیاتهای مذهبی و در بین بانوان ظاهر میشود در حالیکه روی صندلی نشسته است و در حال خطابه است با ظاهری که بسیار شبیه آن مرد با کاپشن بهاری است. شانههایی افتاده، نگاهی ثابت و صدایی که گاهی میلرزد. من از خودم بعنوان یک مخاطب جامعه هدف میپرسم آیا مجید دلاور یک خطیب است و یا یک کاندیدای مجلس که علی القاعده باید پولیتیکال باشد؟!
البته خود او نیز به این سردرگمی دامن میزند وقتی گاهی خود را “فعال سیاسی و فرهنگی” و گاهی “کارشناس الهیات” و گاهی “دبیر انجمن اسلامی پزشکان” معرفی میکند. او البته گاهی در بین هنرمندان و دانشجویان و البته کنسرتهای موسیقی ظاهر میشود ولی ترجیح میدهد از قرار دادن تصاویر عموم دیدارهای اینچنینی در صفحه اینستاگرام خود دوری کند، شاید تیپ و ظاهر این افراد باب مزاج مخاطبین اصولگرای او نباشد.
خلاصه آنکه صفحه اینستاگرام دلاور بیشتر به پایگاه اطلاع رسانی یکی از هیاتهای مذهبی (ترجیحا بانوان) میماند که در حال بروز رسانی برنامههای خود است تا یک پایگاه خبری مختص به یک کاندیدا. بتازگی هم که او به دیگر نمایندگان و مدیران میتازد و به آنها انتقاد میکند این انگار در من ایجاد شده که او میخواهد یک متفکر و یا فعال دانشگاهی باشد. بله! دلاور نقابهای متعددی میتواند داشته باشد که حتی گاهی تمایل دارد شهید بهشتی جوانی را نشان دهد ولی این سبب جلب آرای بیشتر برای او نخواهد شد. و میتوان بهتحقیق این گزاره را پیش کشید که آنچه دلاور بدان مبتلاست بحران هویتی جریانی است که چه در ساحت ذهن و تفکر و چه در ساحت ساختار و تشکیلات دچار چالشهای فراگیر و عمده است.
البته برای مدعیات نقادانه دلاور میتوان جوابهای خوبی پیدا کرد که ریشه در منش سیاسی او دارد و این جوابها میتواند براحتی بنیان نقدهای او را بگسلاند و حتی به حیات سیاسی تازه او خاتمه دهد.
ولی دلاور اتفاقا وقتی از مشکلات میگوید اشارات درستی دارد و من به این موضوع پافشاری میکنم که مبادا رقبای انتخاباتی او بخواهند بهرهبرداریهای خاص خود را بکنند. ولی وقتی او از خرید و فروش رای باید انتقاد میکرد که در حلقه اولیه فلان نماینده معروف بود. البته مجید دلاور گزینه خوبی برای داغ کردن تنور انتخابات احتمالا کم مشارکت آتی خواهد بود ولی میتوان موضوعاتی را که او مطرح میکند بررسیهای دقیقیتری نمود در حالیکه خود او هم محل اینتحقیقات است. البته که این مسبوق به سابقه است و ما از تریبون ریاستجمهوری هم شنیدهایم که در ایام انتخابات مواضع رادیکالی و اپوزیسیونی توسط رئیس هیات وزرا گرفته شود و این موجب تاسف و البته تانی ما خواهد بود و ما میدانیم برای افراد بی کارنامه سهل الوصولترین کار برای معروف شدن و جدی گرفته شدن تاختن به کارنامهدارهاست. ولی بهعنوان یک تحلیلگر مسایل صنفی و بهعنوان یک پرستار باید تاثیر اینگونه اظهارات دلاور را بر سبد رای دانشگاه علوم پزشکی گیلان هم مدنظر قرار دهم.
واقعیت آنست که اظهارات اخیر دلاور درباره زد وبندهای پشت پرده انتصاب مدیران، معوقات پرسنل و حتی موضوع فاجعه انسانی و زیست محیطی سراوان انعکاس چندانی در بدنه علوم پزشکی نداشته است. زیرا همانطور که پیش از این گفتهام این حرفها چیز تازهای نیست و کلی گوییهای اینچنینی را بارها و پیش از این شنیدهایم. “دلاوری” انتخاباتی البته فرسنگها با “واقعیت” نمایندگی در کشور ما فاصله دارد. وقتی انتصابات را نتایج جلسات مخفی مشخص میکند و هر کدام از نمایندگان حوزهای از ادارات و نهادها را حیات خلوت خود میدانند. این یک واقعیت تلخ است که وقتی فلان رییس دانشگاه میخواهد معاونش را کناری بزند نمایندهای تهدید میکند که خاک دانشگاه را به توبره میکشد! و مثالهای زیادی از این واقعیتها تلخ وجود دارد.
ولی اشکال دیگر این اظهارات، تریبونی است که دلاور از آن سخن میگوید. بخش عمدهای از بدنه اصولگرایان ایدئولوژیک است و تا حدودی منسجم عمل میکند و دقیقا همین بخش از فسادهای ایجاد شده در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد و برخوردهای شدید اخیر متاثر شده و نسبت به صداقت گفتههای امثال دلاور که از همان تریبون و با همان روش صحبت میکنند مشکوک است. جامعه هدف غیراصولگرایی هم دقیقا به همان دو دلیل فسادهای گسترده و برخوردهای شدید اخیر نسبت به مدعیات اصولگرایی بدبین مینماید.
بگذریم که زمینه وحدت میان اصولگرایان بسیار کم است و در یک انتخابات کم مشارکت احتمال اینکه حسنی و یا گزینههای کمتر معروف اصلاح طلبی هم سر از مجلس دربیاورند بالاتر میرود. و این گلی است که مجید دلاور به دروازه خودی خواهد زد. باری! مجید دلاور را میتوان “ژوکر” اصولگرایان و بدمن دوست داشتنی اصلاح طلبان دانست. او یک بی نظمی میتواند باشد که در داخل نظمی که دیگر کارآیی ندارد.
انتهای پیام
∎