به گزارش
شهدای ایران؛ جواد کلاته عربی که در حال نوشتن زندگی نامه و خاطرات شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد است، با انتشار عکسی نوشت:
مهدی، علی، سیدکمیل، تقی، میثم، نقی، محمد و چند نفر دیگر، دورِ هم توی پایگاه نشسته بودند. یکیشان گفت: «بیایید هر کسی به فکر خودش، شهیدای پایگاه رو به ترتیب، حدس بزنه و توی کاغذ بنویسه!» همه مشتاقانه قبول کردند.
کاغذ سفید آوردند، بُرش زدند و به همه یکی یک تکه دادند. هر کسی یک گوشهٔ پایگاه رفت. بعضیها مثل بچهدرسخوانها که وقت امتحان اجازه نمیدهند کسی از روی دستشان ببیند و بنویسد، برگهها را از همدیگر پنهان میکردند. گاهی به بعضی بچههای توی جمع نگاه میکردند و آخرین بررسیها را انجام میدادند که به ترتیب، چه کسی بهش میخورد که زودتر شهید میشود.
بعد از مدتی اعلام کردند که «وقت تمام است، برگهها رو بیارید!» دوباره دور هم جمع شدند و اینبار، نزدیکتر. کاغذها را جلوی همدیگر گذاشتند و شروع کردند به خواندن آنها. اسم «مهدی ثامنی راد» در بیشترِ برگهها، نفرِ آخر بود.
پ.ن: توضیح عکس: در سوریه تنها کسی که نمازش کامل بود، مهدی بود.
∎
مهدی، علی، سیدکمیل، تقی، میثم، نقی، محمد و چند نفر دیگر، دورِ هم توی پایگاه نشسته بودند. یکیشان گفت: «بیایید هر کسی به فکر خودش، شهیدای پایگاه رو به ترتیب، حدس بزنه و توی کاغذ بنویسه!» همه مشتاقانه قبول کردند.
کاغذ سفید آوردند، بُرش زدند و به همه یکی یک تکه دادند. هر کسی یک گوشهٔ پایگاه رفت. بعضیها مثل بچهدرسخوانها که وقت امتحان اجازه نمیدهند کسی از روی دستشان ببیند و بنویسد، برگهها را از همدیگر پنهان میکردند. گاهی به بعضی بچههای توی جمع نگاه میکردند و آخرین بررسیها را انجام میدادند که به ترتیب، چه کسی بهش میخورد که زودتر شهید میشود.
بعد از مدتی اعلام کردند که «وقت تمام است، برگهها رو بیارید!» دوباره دور هم جمع شدند و اینبار، نزدیکتر. کاغذها را جلوی همدیگر گذاشتند و شروع کردند به خواندن آنها. اسم «مهدی ثامنی راد» در بیشترِ برگهها، نفرِ آخر بود.
پ.ن: توضیح عکس: در سوریه تنها کسی که نمازش کامل بود، مهدی بود.