به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، ایمنی در مدارس دغدغهای است که همه والدین با آن روبهرو یند. هرچند وقت یکبار بخاری مدرسهای حادثهساز میشود یا سقفی فرومیریزد. مسوولان نیز هر سال پیش از آغاز سال تحصیلی وعده میدهند که تمامی مدارس ایمن میشوند اما چندی بعد، جامعه با خبر واقعهای دلخراش در مدرسهای دیگر، داغدار میشود و به نظر میرسد که تا ایمنسازی تمامی مدارس کشور، راهی طولانی در پیش است.
حدود 9 ماه قبل و درست در صبح روز سهشنبه، 27 آذر 97 بود که خبر فوت چهار دختر، کشور را عزادار کرد. روایت کوتاه بود؛ بهدلیل برخورد یک دانشآموز با چراغ گرمازای تعبیهشده در یک کلاس درس در مدرسه دخترانه خصوصی «اسوه حسنه» واقع در ناحیه دو شهر زاهدان، او طعمه حریق شده است و در نتیجه آن چهار دانشآموز دختر جان باختند. حالا پس از گذشت 9 ماه گزارش کمیسیون «آموزش، تحقیقات و فناوری» مجلس شورای اسلامی درباره حادثه آتشسوزی مدرسه دخترانه در زاهدان در دستور کار این هفته مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است. این کلاس درس، تنها کلاسی نبود که وسایل ایمن گرمایشی نداشت. آنطور که آقای محمد بطحایی، وزیر سابق آموزشوپرورش اعلام کرده بود، حدود 40 درصد کلاسهای درس در کشور هنوز وسایل گرمایشی استاندارد ندارند و حدود 3 میلیون و 200 هزار دانشآموز در 120 هزار کلاس درسی فاقد سیستم گرمایشی استاندارد درس میخوانند.
بخاریهای محصلسوز!
روستای شینآباد را اگر چه کسی چندان نمیشناخت اما پس از آتشسوزی مدرسهای در این روستا و آسیب جدی به دختران دانشآموز کلاس درس، از سال 1391 شینآباد بر سر زبانها افتاد. این مدرسه تنها مکان آموزشیای نبود که در سالهای گذشته بهدلیل ناایمن بودن تجهیزاتش دچار حریق شده. چند سال پیش از آن و در سال1385، بخاری مدرسهای در درودزن حادثه آفرید و سال گذشته نیز حادثه آتشسوزی مدرسه اسوه حسنه مردم را سیاهپوش کرد. در کنار این حوادث دردناک، دهها بخاری در این سالها فاجعه آفریدند اما چون خسارات جانی نداشتند، کمتر رسانهای شدند. با وجود همه این اتفاقات اهتمام برای جایگزین کردن وسایل گرمازای ایمن در مدارس کشور با سستی پیش رفت اما حالا آقای سیدجواد حسینی، سرپرست وزارت آموزشوپرورش اعلام کرده که قرار است مهرماه امسال همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید، «جشن پایان بخاریهای نفتی در مدارس کشور» را برپا کند؛ اما آیا با تعویض بخاریها، مدارس کشور ایمن میشوند؟
خشتهایی در برابر باد
سرپرست وزارت آموزشوپرورش قولهای دیگری نیز داده است. او قول داده که مدارس خشتی و گلی نیز برچیده شوند اما تا این لحظه اکثر مدارس محروم واقع در استان سیستانوبلوچستان مدارس خشتی و گلی هستند و با کوچکترین باد و بارانی امکان ریزش دارند و برای دانشآموزان بسیار خطرآفرین هستند. در سیستانوبلوچستان و بهویژه روستاهای جنوبی آن و همچنین برخی روستاهای استانهای همجوارش، سازه مدارس خشتی و گلی با تنه درخت خرما ساخته میشوند و به مراتب خطرناکتر از مدارس کپری هستند چراکه سازه مدارس کپری بسیار سبکتر از مدارس خشت و گلی است؛ البته ایمنی مدارس کپری نیز بههیچوجه قابل تأیید نیست بلکه باید توجه داشت خطر مدارس خشتی و گلی بسیار بیشتر است.
راه زیادی در پیش است
با آنکه به نظر میرسد که تنها مدارس مناطق محروم کشور از ناایمنبودن رنج میبرند اما آنطور که مسوولان میگویند، یکسوم از مدارس کشور از ایمنی کامل برخوردار نیستند. سال گذشته بود که آقای محمدرضا رضاییکوچی، رییس کمیسیون عمران مجلس از ورود کمیسیون عمران مجلس به مساله غیرایمن بودن مدارس کشور خبر داد و اعلام کرد که بیش از یکسوم مدارس کشور از امکانات و تجهیزات لازم از جمله سیستم سرمایش و گرمایش مناسب و استحکام بنا برخوردار نیستند و افزود: وضعیت نامناسب مدارس در حالی است که بر اساس قانون بودجه، مناسب قابل قبولی از درآمدهای دستگاههای اجرایی باید برای نوسازی مدارس و تجهیز این مراکز اختصاص داده شود؛ همچنین وزارت نفت مکلف است که 10 درصد از درآمدهای فروش گاز را برای نوسازی مدارس تخصیص دهد.
مدارس تهران خطرسازتر هستند
شاید گمان بسیاری این باشد که ناایمن بودن و خطرساز بودن مدارس تنها معضل استانهای کمبرخوردار و روستاهای دورافتاده است و دانشآموزان کلانشهرهای بزرگی همچون تهران در آسایش و ایمنی کامل در سر کلاس درس حاضر میشوند، درحالیکه این دیدگاه، کاملاً اشتباه است. سال گذشته آقای داود محمدی، نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی آماری را ارائه داد که باعث شگفتی افکار عمومی شد. او اعلام کرد باوجود اینکه تهران پایتخت است اما از نظر سرانه فضای آموزش و ایمنی مدارس در فقیرترین و بحرانیترین وضعیت به سر میبرد، بهگونهایکه بسیاری از مناطق محروم و دورافتاده شرایط بهتری نسبت به تهران دارند.
عضو کمیسیون آموزش مجلس همچنین با اعلام اینکه بسیاری از مدارس تهران فرسوده هستند، گفته بود: علاوه بر پراکندگی و وضعیت نامناسب مدارس شهر تهران که بیشتر این مدارس بحرانی در مرکز و بافتهای فرسوده و حاشیه جنوبی تهران اعم از منطقه 9، 10، 11، 12، 15 و 17 قرار دارند، در شهرستانهایی مانند شهریار، ملارد و شهر ری نیز مدارس فرسوده بسیاری موجود است و گسترش روزافزون حاشیهنشینی نیز بحران کمبود فضاهای آموزشی را شدیدتر میکند و در صورت بروز زلزله در تهران عواقب جبرانناپذیری بهدلیل تراکم دانشآموزان در مدارس فرسوده ایجاد میشود. آمارهایی که این نماینده مجلس اعلام کرده بود قابل تأمل است. به گفته وی، حدود یکهزار فضای آموزشی در تهران نیازمند تخریب و بازسازی هستند و این موضوع علاوه بر مشکلات دیگر از جمله مکانیابی ناصحیح و احداث مدارس در حاشیه بزرگراهها از چالشهای اساسی شهر و استان تهران محسوب میشود.
مدارس غیرانتفاعی را دریابیم
با وجود این تعداد مدرسه ناایمن، برخی خانوادههایی که از تمکن مالی بهتری برخوردار هستند، ترجیح میدهند تا فرزندان دلبندشان را در مدارسی ایمن ثبتنام کنند تا هنگام تحصیل، از امنیت بیشتری برخوردار باشند، غافل از آنکه گاهی همین مدارس به ظاهر امن، ناایمنترین شرایط را برای دانشآموزان فراهم میکنند. چند هفته پیش بود که آقای علیرضا ابراهیمی، عضو هیاترییسه کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه بسیاری از مدارس غیرانتفاعی فاقد ایمنی ساخت هستند، یادآوری کرد: افزایش سطح کیفی مدارس غیرانتفاعی نیازمند نظارت جامع وزارت آموزشوپرورش است و این در حالی است که بسیاری از مدارس غیرانتفاعی از نظر عمرانی کامل نیستند و شهریه 25میلیونی در مدارس غیر انتفاعی سنخیتی با موقعیت اقتصادی مردم ندارد. ابراهیمی همچنین تصریح کرده که دولت سه سال به مدارس غیرانتفاعی مهلت داده است که وضعیت ایمنی ساخت در مدارس غیرانتفاعی را ساماندهی و ضریب ایمنی مدارس را در نهایت ارتقا دهند.
با آنکه وجود وسایل گرمایش ایمن در مدرسه، ساخت مدارسی با مصالح مقاوم و بازسازی و نوسازی مدارس در بافتهای فرسوده تا حدودی استانداردهای لازم را برای داشتن مدرسهای ایمن فراهم میکند اما اینها برای ایمنی فرزندانمان کافی نیست. کارشناسان ایمنی، یکی از عوامل بروز حوادث را کوچک بودن فضای آموزشی به نسبت تعداد دانشآموزان در کلاس و حیاط مدرسه میدانند اما بسیاری از مدارس، شناسنامه فنی ساختمان ندارند و تناسبی میان تعداد دانشآموزان با فضای مدرسه وجود ندارد؛ داشتن شناسنامه بهروز فنی کمک میکند تا رابطه دانشآموز با فضا مشخص شود. از سوی دیگر مجاورت برخی مدارس در کنار کارخانهها و بزرگراهها، سیمکشیهای نامناسب، نداشتن مسیرهای خروج اضطراری، نامناسب بودن ارتفاع پلهها و دهها فاکتور دیگر، مدارس بسیاری را در کشور ناایمن کرده و لازم است تا متولیان امر هرچه زودتر فکری به حال این مدارس ناایمن کنند.
منبع : صبح نو
انتهای پیام/
∎