اوایل هفته گذشته راننده یک کامیون در تماس با ماموران پلیس تهران از ماجرای سرقت مسلحانه محموله ۲۴ تنی میلگرد از سوی دو مرد جوان خبر داد. بدین ترتیب با توجه به مسلح بودن سارقان تیمی از ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری سارقان میلگردها وارد عمل شدند. کارآگاهان در گام نخست طعمه دزدان را هدف تحقیق قرار دادند که در این مرحله مشخص شد راننده کامیون محموله ۲۴ تنی میلگرد را در شهر اهواز بارگیری کرده و به مقصد جاده هراز در حال حرکت بوده که در اتوبان همت در نزدیکی پارک جوانمردان و پمپ بنزین کن برای استراحت توقف میکند. تیم پلیسی در ادامه پی بردند که راننده کامیون در حال استراحت بوده که دو مرد با تهدید تفنگ و چاقو، خودرو را به شهرک گلستان منتقل و اقدام به تخلیه بار میلگرد کردهاند. ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران در تجسسهای میدانی اطلاع پیدا کردند که دو سارق مسلح ابتدا خودروی پژو ۴۰۵ خود را در پمپ بنزین پارک کرده و سپس برای سرقت به سراغ راننده کامیون رفته اند. تجسسهای پلیسی ادامه داشت تا این که دو روز بعد ازماجرای سرقت، ماموران موفق به شناسایی دزدان شدند و در عملیاتی غافلگیرانه این دو سارق جوان را دستگیر کردند.
گفت وگو با طراح سرقت
حمید که یک سابقه درگیری در پروندهاش دارد ادعا میکند هیچ نقشهای از قبل برای سرقت محموله ۲۴ تنی میلگردها نداشته و به خاطر نیاز به پول دست به این دزدی زده است.
سابقه داری؟ یک بار به خاطر درگیری به زندان رفتم.
سرقت مسلحانه انجام دادی؟ نه، با یک چاقوی چوبی دست به سرقت زدم و تفنگی در کار نبوده است.
چه طور به فکر دزدی افتادی؟ روحمان هم خبر نداشت که چنین محمولهای را میخواهیم سرقت کنیم، در اتوبان بودیم که دیدیم یک کامیون با محموله میلگرد در کنار اتوبان همت توقف کرده، همان لحظه تصمیم گرفتیم دزدی کنیم.
چطور سرقت کردی؟ خودرویمان را داخل پمپ بنزین پارک کردیم و به سراغ کامیون رفتیم، من دیدم راننده کامیون با یک چوب دستی داخل خودرو است و دیگر راه فرار نداشتیم به همین خاطر با تهدید او را تسلیم کردیم و محمولهاش را به سرقت بردیم.
چرا دزدی کردی؟ بیکار بودم و به پول نیاز داشتم.
قصد داشتی با ۵۰ میلیون تومان سهم خودت چه کار کنی؟ قصد داشتم کار پرورش شترمرغ راه اندازی و کارآفرینی کنم. من اگر ۵۰ میلیون تومان پول داشتم دزدی نمیکردم، زمانی بنا بودم و کلی کارگر داشتم که برای من کار میکردند اما همگی بیکار شدیم و وقتی هم در زندان بودم همه وسایل خودم را به سرقت بردند. من با این پول میخواستم کار کنم.
گفت وگو با سارق میلیونی
مهدی که سارق تازه کار است میگوید: بیکار شده بودم و در یک آژانس کار میکردم و قصد داشتم با ۵۰ میلیون تومان سهم این سرقت بدهکاری ام را پرداخت کنم.
چطور به فکر دزدی افتادی؟
من راننده آژانس هستم و شب سرقت با حمید در خیابان بودیم که کامیون با بار میلگرد را دیدیم. همان جا حمید پیشنهاد دزدی داد و من که به پول نیاز داشتم تصمیم به سرقت گرفتم.
چرا دزدی؟ در یک کارخانه تولیدی کار میکردم که تعطیل شد و ۶۰۰ نیرو بیکار شدند. بعضی از همکارانم نیز به خاطر بیکاری دست به دزدی زدند و خودم نیز بدهکار بودم به همین خاطر تصمیم به سرقت گرفتم. حتی بعضی از همکارانم دست فروشی می کنند که شهرداری مانع کار کردن آن ها شده و بیکار مانده اند.
با ۵۰ میلیون چه کار می کردی؟ بدهکار بودم.
شب عید باید زندان باشی، برنامه ای برای سال جدید داشتی؟ قصد داشتم خودرویم را بفروشم و یک وانت بخرم و میوه فروشی بکنم که این ماجرا پیش آمد و دستگیر شدم.