شناسهٔ خبر: 23060506 - سرویس سیاسی
منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

دست پیش

گزارش «فرهیختگان» از پشت‌پرده کمپین پشیمانی

اینکه هشدارهای عقلای قوم تا چه اندازه کارساز افتد احتمالا ارتباط تنگاتنگی با عملکرد رئیس‌جمهور خواهد داشت اما هر چه هست احتمالا در ماه‌های آینده زوایای بیشتری از شکافی که حالا می‌رود تا بزرگ‌ترین چالش دولت روحانی را شکل دهد، رونمایی خواهد شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، کمتر از پنج ماه از آغاز به کار دولت دوازدهم زمزمه‌های پشیمانی در فضای بدنه اجتماعی حامیان دولت بالا گرفته است. سلبریتی‌ها حالا ابتدای صف ایستاده‌اند و جلوتر از همه به نقد عملکرد دولت نشسته‌اند. برخی بابت حمایت از حسن روحانی و تلاش برای پیروزی او در انتخابات ابراز ندامت کرده و برخی دیگر حتی رسما از رئیس‌جمهور خداحافظی کرده‌اند.

مهدی فخیم‌زاده که در این ارتباط، یکی از اولین‌ها محسوب می‌شد با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش ضمن اشاره به حضور در میتینگ انتخاباتی روحانی در مشهد و تبلیغ برای او نوشت: «راستش را بخواهید الان پشیمانم.» پستی که البته ظاهرا تحت برخی فشارها خیلی زود حذف شد. تب انتقادات به‌ویژه بعد از ارائه لایحه بودجه تند‌تر شد و موضوعاتی چون عوارض خروج از کشور و گرانی بنزین و... کمپین پشیمانی را حسابی داغ کرد.

مهدی پاکدل هم در پیشنهادی طنزگونه توصیه کرده که دولت براى سفرهاى داخلى هم عوارض بگیرد. او البته یادآور شده که خیلی هم نباید از این بابت ناراحت بود چراکه با این موضوع هم مثل بنزین و مسکن و دارو و موضوعات دیگر، یک هفته‌ای دور هم شادیم و جوک می‌سازیم و بعدش هم کلا یادمان می‌رود که اصل موضوع چه بود. این بازیگر حامی روحانی همچنین خواستار آن شده که زودتر نرخ عوارض سفرهای داخلی را هم اعلام کنید، اگر زیاد بود که چشم‌مان کور پیاده می‌رویم.

در این میان اما به نظر می‌رسد علی کریمی تندترین انتقاد را داشت. کریمی در واکنش به صحبت‌های محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور که گفته بود دولت ممکن است با شنیدن انتقادها کلا در تصمیم خود مبنی‌بر افزایش نرخ عوارض خروج از کشور بازنگری کند، نوشت: «شما قبل از تصمیم‌گیری مطالعه و تحقیق هم می‌کنید که می‌گین در صورت انتقادها، تجدید‌نظر می‌کنید!» او البته از خدا هم خواست که هر چه سریع‌تر سال ١۴٠٠ را برساند و در پستی دیگر ضمن عذرخواهی از مردم بابت حمایتى که از پرزیدنت کرده آرزو کرد که «کاش می‌شد به عقب برگردیم.» کریمی در انتهای این پست هشتگ #کاش_به_عقب_برگردیم را هم در مقابل شعار انتخاباتی «به عقب بر‌نمی‌گردیم» به کار برد تا نشان دهد از رای خود پشیمان است. رضا صادقی هم با ابراز ناراحتی از بی‌خبری رئیس‌جمهور از حال و روز جامعه از روحانی خداحافظی کرد.

فضای شکل‌گرفته البته محدود به شبکه‌های اجتماعی نماند و بخش‌های زیادی از بدنه نخبگانی و نیز سرمایه رای این جریان را با خود همراه کرد. اینکه به لحاظ اجتماعی چرا و چگونه چنین فضایی در بستر جامعه و حامیان دولت همه‌گیر می‌شود در جای خود قابل بحث است. در مواجهه با این پدیده هرچند برخی ریشه آن را صرفا در ضعف عملکرد دستگاه اطلاع‌رسانی دولت و کوتاهی این مجموعه در بازنمایی خدمات قوه مجریه و موانع پیش روی آن ریشه‌یابی می‌کنند اما به نظر می‌رسد کار بیخ‌دار‌تر از این حرف‌هاست.

همه این انتقادات درست در فضایی شکل گرفته که دولت در گیرودار نابسامانی‌های اقتصادی و تدوین و برنامه‌ریزی برای بودجه سال آینده و دشواری‌های پسابرجام و تهدیدات منطقه‌ای و... زیر بار انبوه فشارهای داخلی و بین‌المللی مانده و حالا در چنین بستری عده‌ای بعد از پنج سال متوجه شده‌اند که دولت روحانی دولت مطلوب‌شان نیست. بدیهی است که عبور از روحانی را به پای چهار نفر سلبریتی هم نباید نوشت. اینکه دولت با همه امکانات و پشتوانه رسانه‌ای خود در رقابت با چند سلبریتی شکست خورده و فضای افکارعمومی را به آنها واگذار کند تا حد زیادی خنده‌دار است. ریشه را باید در جای دیگری جست؛ جایی که سناریوی عبور از روحانی برای سرسلامت به در بردن از کاستی‌های دولت تئوریزه شده و در رسانه‌ها و فضای مجازی و افکار عمومی پمپاژ می‌شود.

حمایت‌های دیروز، امروز بار مسئولیتی ایجاد کرده که می‌تواند ‌اصلاح‌طلبان را در انتخابات آتی در جایگاه دنباله وضع موجود با همه کم‌وکاست‌هایش بنشاند موقعیت‌شان را به خطر بیندازد. در چنین شرایطی تکلیف منتقدان که روشن است. دولت اما حالا بیش از همیشه به کمک حامیان خود نیاز دارد. حامیانی که برخی از آنها تلاش می‌کنند رفته‌رفته حساب خود و البته جریان اصلاحات را از روحانی جدا کنند. حتی حرف و حدیث‌ها درخصوص به حاشیه رانده شدن اسحاق جهانگیری و گوشه‌نشینی او هم از این منظر قابل تحلیل است. موضوعی که البته رسما به پیشنهاد استعفای معاون اول با هدف درامان ماندن از کاستی‌ها و ناکارآمدی‌های دولت و شریک نشدن در شکست احتمالی آن منتهی شد. القای حاشیه‌نشینی جهانگیری بیش از همه کمرنگ شدن ظهور و بروز اصلاح‌طلبان در دل دولت را وانمود می‌کند و چه چیزی از این بهتر برای آنهایی که از حالا خواب 1400 را دیده‌اند. این‌گونه است که خیلی‌ها به فکر آن افتاده‌اند تا در شرایط کنونی و با افزایش مطالبات و انتقادات، لباس منتقد به تن کرده و به جای پاسخگویی بابت گزینه پیشنهادی‌شان، نقش مخالف وضع موجود را ایفا کنند.

این رویکرد که به سرعت در حال فراگیر شدن هم هست البته منتقدانی نیز دارد. عباس عبدی معتقد است پشیمان شده‌ها، کم‌اطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کرده‌اند. محسن میردامادی هم ضمن طرح این هشدار که مبادا نقد روحانی علامت روشنفکری شود، گفته که این دولت، مطلوب اصلاح‌طلبان نیست اما دولت مقبول آنهاست. او در ادامه نسبت به تولید ناامیدی در جامعه هشدار داده و تاکید کرده که اصلاح‌طلبان ضمن حمایت از کلیت دولت باید نقدهای خود را بیان کنند اما نه به صورتی که در نهایت منجر به یأس مردم شود. مهدی رحمانیان، فعال رسانه‌ای هم به حامیان توصیه کرده که قدری خویشتنداری کنند و همچنان به دولت او کمک کنند؛ چراکه گزینه جایگزین‌ به مراتب اثراتش زیان‌بارتر از چیزی است که الان برخی دوستان به آن اشاره می‌کنند. او هرچند تاکید می‌کند که شرایط کنونی مستلزم قدری خویشتنداری موافقان دولت است اما به دولتمردان هم گوشزد می‌کند که به قدر بیشتری از دقت، درایت، تدبیر، مدیریت دولت و شخص آقای رئیس‌جمهوری نیاز است.

اینکه هشدارهای عقلای قوم تا چه اندازه کارساز افتد احتمالا ارتباط تنگاتنگی با عملکرد رئیس‌جمهور خواهد داشت اما هر چه هست احتمالا در ماه‌های آینده زوایای بیشتری از شکافی که حالا می‌رود تا بزرگ‌ترین چالش دولت روحانی را شکل دهد، رونمایی خواهد شد.