شناسهٔ خبر: 15141146 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

مسئله اي به نام تفکيک تروريست ها در سوريه

صاحب‌خبر -

يوسف شفيعي      (قسمت اول) 
بحران سوريه در حالي 5 سالگي خود را پشت سرگذاشته است که اين بحران معلول يک علت اصلي است و آن هم تلاش قدرت هاي غربي- عربي براي نابودي سوريه. بنا بر اظهارات مقام هاي غربي، سوريه کمر محور مقاومت به رهبري ايران است و اين کمر بايد بشکند يا حداقل بسيار تضعيف شود. از اين رو اين جبهه با حمايت از تروريست ها در سوريه در جهت براندازي نظام سوريه حرکت کرد، اما چون ناکام ماند، اين کشور را نابود و زيرساخت هاي آن را ويران کرد.  اين در حالي است که آمريکا در رأس جبهه حاميان تروريست‌ها قرار دارد و براي فريب افکار عمومي سعي دارد اقدامات خود را با عنوان حمايت از مخالفان ميانه رو توجيه کند، در صورتي که در سوريه مخالف ميانه رويي وجود ندارد و همه سلاح به دست گرفته اند و عليه مردم سوريه به کُشت و کُشتار پرداخته اند. اکنون يکي از مسائل مطرح درباره سوريه همين موضوع است. آمريکايي ها در جهت طرح هاي بلندمدت خود براي منطقه و نيز جهت باقي گذاشتن استخوان لاي زخم، بر تفکيک تروريست ها و جنگ با برخي و حمايت از برخي ديگر از آنها اصرار دارند، اما ايران و روسيه هشدار مي دهند اين کار نه تنها امکان پذير نيست، بلکه سبب ادامه بحران سوريه و حتي توسعه تروريسم نيز مي شود. اين موضوع بحث جدي مقامات روسيه و آمريکا طي اين روزهاست.
آمريکا در صدر حمايت از تروريسم
آمريکا از همان اوايل بحران سوريه از کانال هاي متعدد، در صدد حمايت از تروريست ها برآمد. سازمان هاي جاسوسي و اطلاعاتي آمريکا در ايجاد، تجهيز و تقويت گروه هاي تروريستي حاضر در عراق و سوريه اقدامات  زيادي انجام داده است. آموزش نظامي مخالفان مسلح سوري، ارسال تسليحات، محموله هاي سبک و نيمه سنگين سلاح، تجهيزات ارتباطي و مواد غذايي از طريق پروازهاي هوايي مشکوک در قلمرو تحت کنترل داعش و... تنها گوشه اي از حمايت‌هاي واشنگتن از تروريسم بوده است.  هيلاري کلينتون، وزير خارجه‌ سابق آمريکا در کتاب خود با عنوان «گزينه‌هاي دشوار»، سخنان غافل‌گيرکننده‌اي را مطرح ساخته و اذعان کرده است که داعش در واقع ساخته‌ دست آمريکا با هدف تقسيم خاورميانه است. هيلاري کلينتون تأکيد کرده است که ما وارد جنگ عراق،‌ ليبي و سوريه شديم و همه‌چيز بر وفق مراد و بسيار خوب بود، اما ناگهان انقلاب مصر در 30 ژوئن رخ داد و همه‌چيز ظرف 72 ساعت تغيير کرد. وي در ادامه آورده است: من به 112 کشور جهان سفر کرده بودم و با برخي از دوستان اين توافق حاصل شد تا به محض اعلام تأسيس داعش، اين گروه به رسميت شناخته شود، اما ناگهان همه‌چيز فروپاشيد. توافق شده بود تا دولت اسلامي (داعش) در روز 5/7/2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسيس آن بوديم تا ما و اروپا هرچه سريع‌تر آن را به رسميت بشناسيم. طنز تلخ ماجرا اينجاست که آمريکا پس از حادثه 11 سپتامبر، مقوله مبارزه با تروريسم را مطرح و آن را در جهت منافع ايالات متحده آمريکا، به مثابه ابزاري براي دستيابي اين کشور به اميال توسعه طلبانه خود در ديگر کشورها، به کار گرفت . در حالي که در عالم واقع، آمريکا و متحدان آن از حاميان اصلي تروريسم در سراسر جهان هستند. در اين زمينه مي توان به موارد متعددي به ويژه نقش آمريکا در شکل گيري القاعده و حمايت از آن در دوره جنگ سرد اشاره کرد. نمونه متأخر اين موضوع نيز، حمايت اين کشور و متحدان منطقه اي آن از تکوين و تقويت گروه هاي تروريستي- تکفيري  در عراق و سوريه از جمله داعش است.
تروريست هاي «ميانه رو» ابزار تداوم تروريسم
 هرچند تمرکز آمريکا براي تأمين و تجهيز تروريست ها در سوريه جهت مقابله و تضعيف دولت بشار اسد در مقايسه با عراق بيشتر است، اما بايد در نظر داشت که مخالفان مسلح سوري، فقط عنوان سوري را با خود يدک مي کشند، چرا که با توجه به هدف مشترک تررويست ها در عراق و سوريه مبني بر تأسيس و گسترش «مرزهاي خلافت» به اصطلاح اسلامي، هرگونه حمايت آمريکا از تروريست هاي سوري و آموزش آنها تحت عنوان آموزش نظامي معارضان ميانه رو، نوعي حمايت از تروريست ها  در عراق و توسعه تروريسم نيز مي باشد. اين يک واقعيت تلخ است که آمريکا نمي خواهد طرفين درگيري يعني، چه تروريست ها و چه دولت هاي عراق و سوريه، به طور کامل پيروز ميدان شوند، چرا که ادامه جنگ فرسايشي را به معناي تضعيف بيشتر طرفين و اعمال نفوذ بيشتر خود مي داند. در حقيقت، اين گونه اقدامات آمريکا با اهداف متعددي نظير تسلط بر اين گروه ها 
جهت تأمين منافع خود و متحدان منطقه اي واشنگتن، راهبري مي شود؛ اقداماتي که هدف نهايي آن  نابودي زيرساخت‌هاي سوريه و حذف بشار اسد از قدرت، فشار بر دولت عراق و ايجاد نوعي احساس نياز و ضرورت اتکاء به آمريکا، از بين بردن محور مقاومت ايران- سوريه- لبنان در راستاي تضمين امنيت رژيم نامشروع صهيونيستي و در نهايت مقابله با نقش و نفوذ رو به گسترش  جمهوري اسلامي ايران در منطقه است، از اين رو آمريکا سعي دارد تا از ابزار تروريسم در راستاي منافع خود بيشترين بهره برداري را بکند و در شرايط کنوني با تغيير نام گروه هاي تروريستي و زدن برچسب ميانه رو به آن ها معتقد است مي توان تروريسم خوب را از بد تفکيک کرد.