شناسهٔ خبر: 15029297 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

ازدواج؛ گام اول تحقق سیاست‌های جمعیتی

من و تو پس کی «ما» می‌شویم؟

این روزها «ما» شدن به مشکلی روزمره بدل شده است. ما دیگر براحتی «ما» نمی‌شویم مگر این که خیلی چیزها اتفاق بیفتد.

صاحب‌خبر -

متاسفانه پسرها و دخترها این روزها دیرتر و کمتر از گذشته ازدواج می‌کنند و سرعت ازدواج در کشور کم شده است و سن آن، زیاد.

بعضی‌ها می‌گویند دولت باید مسئولیت بیشتری برای بهبود این شرایط قبول کند، برخی فکر می‌کنند تجرد جامعه واقعی نیست و ارتباطات پنهانی و ازدواج‌های سفید در حال شکل‌گیری است و بعضی‌ها این اتفاق را ثمره مشکلات اقتصادی می‌دانند. ببینیم کارشناسان و مردم چه می‌گویند؟

تفکری که هنوز زنانه است

زن امروزی تنهاست نه در ظاهر بلکه در بطن اندیشه جامعه تنها مانده است.

مریم تقوی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی، 35 ساله، شاغل و مجرد است. او نه‌تنها از دیدگاه یک خانم مجرد که از یک دیدگاه کارشناسی نیز ماجرای تنهایی دختران امروز را تحلیل می‌کند و می‌گوید: زن امروزی جامعه ما گاه حتی اگر ازدواج کند بازهم تنهاست چراکه زوج‌ها اصول صحیح ارتباط با یکدیگر را نمی‌دانند و البته چند نقشی زنان برای آنها مشکلات فراوانی ایجاد کرده است یعنی زن‌ها هم باید وظیفه همسری و مادری خود را بدرستی انجام بدهند و هم کارمندهای خوبی باشند. بر این اساس ممکن است گروهی از زنان از قبول این بار سنگین مسئولیت طفره بروند.

به اعتقاد او اگر بخواهیم طرح موفقی بدهیم که زن را با سرخوردگی اجتماعی مواجه نکند و او را به سمت جدایی پس از ازدواج سوق ندهد، مرد را به ازدواج و باقی ماندن و وفادار ماندن در ازدواج تشویق کند و مشکل خیل عظیم دختران و پسران مجرد را هم حفظ کند باید به جای اندیشیدن به طرح‌هایی که 20 سال پیش جواب می‌داد، برای زن و مرد در موقعیت امروز چاره‌اندیشی کنیم و آنها را با ویژگی‌هایی که دارند بپذیریم و برایشان برنامه‌ریزی کنیم. طرح‌های موثر باید هم توقعات این قشر را برآورده کند هم عملیاتی باشد و از مجرد ماندن بیشتر و تبدیل شدن زنان به مجرد‌های قطعی بیشتر بکاهد.

خانواده‌ها کنار بیایند

مسعود دادفر نیز جوان است و مجرد. سنش از 30 گذشته، طالب ازدواج است و شغل متوسطی دارد. او که از یکی از شهرستان‌های کوچک برای کار به تهران آمده و کارشناس حسابداری است می‌گوید: زندگی می‌تواند بسیار مشکل باشد. من با یک میلیون و 500 هزار تومان حقوقی که می‌گیرم و خانه‌ای که در یک محله متوسط پایین با اجاره ماهانه 500 هزار تومان دارم، آرزو دارم ازدواج کنم در حالی که شرایطش هنوز مهیا نیست.

او می‌گوید: دختری را می‌شناختم که شاغل بود و به کمک هم می‌توانستیم در آمد بالاتری داشته باشیم تا وقتی که من توان مالی بیشتری کسب کنم، هم مرا دوست داشت و هم خانواده‌اش از آسیب‌های امروزی همچون اعتیاد و... به دور بودند، اما خانواده‌ای سنتی نداشت. آنها هم به همین که من اهل زندگی و سالم هستم قانع بودند، اما خانواده من که سنتی و با فرهنگی متفاوت بودند آنچنان در مقابل این خواسته من ایستادند که برای حفظ حرمت آن دختر هم که شده دیگر هرگز تا مدت‌ها به ازدواج با او یا هر کس دیگر رضایت نخواهم داد.

خداحافظ خوشبختی

«مشکلات اقتصادی زیاد است، آقابالاسر می‌خواهم چه کنم، خیلی ارزان تر از یک زندگی مسئولانه می‌توان نیازهای موقت را برطرف کرد، مجردی و بی‌مسئولیتی بیشتر خوش می‌گذرد، ازدواج ریسک بالایی دارد، نمی‌شود قبول کنم همسرآینده ام کمتر از شوهر دور و بری هایم باشد، می‌خواهم درس بخوانم و...» اینها را جوان‌هایی می‌گویند که دارد وقت ازدواجشان می‌گذرد، اما اگر یک کمی آن طرف‌تر را ببینند و به خود بگویند آخرش که چه؟! به پاسخ‌های تکان‌دهنده‌ای می‌رسند.

زهرا شفیعی، کارشناس ارشد مشاوره است که دقیقا همان جا را می‌بیند. آن سوتر از امروز این مجردها. او می‌گوید: برای پسران مجرد داشتن پناهگاه عاطفی و معنا بخشیدن به ثبات در زندگی در پس یک ازدواج دائم به وجود می‌آید، اما آنها فرصت‌های زیادی می‌یابند تا استقلال، تجربه جنسی موقت و ارتباط عاطفی خارج از چارچوب و پذیرش جامعه را به طور موقت به دست آورند، اما موقعیت برای دختران مجرد به مراتب سخت‌تر است.

به زمانی فکر کنید که دختر از سن باروری گذشته و در آستانه یائسگی قرار گرفته است، دیگر زیبایی سال‌های قبل را ندارد، دیگر تجرد برایش یک انتخاب نیست، یک اجبار هولناک است، در سال‌هایی بعد از 40 سالگی که همه زنان به یک تکیه‌گاه امن در خانواده نیاز دارند، او والدینش را کم‌کم از دست داده یا مسئولیت مراقبت از آنها را در آخرین سال‌های زندگی‌شان بر عهده دارد. هرگز طعم استقلال را نچشیده، عشق و ازدواج و ارتباط عاطفی را با جنس مخالف تجربه نکرده، هرگز چیزی به نام خانواده مستقل نداشته و اکنون باید به سوگ تمام جوانی‌هایی بنشیند که فکر می‌کرده است روزی ثمر می‌دهد.

وی رسیدن به سال‌های یائسگی را برای یک دختر مجرد توام با بزرگ‌ترین ضربه روحی می‌داند که به دلیل بی‌برگ و باری او رخ می‌دهد. او که اکنون در قله عمرش به پشت سر نگاه می‌کند، همانجا ایستاده که 30 سال پیش وقتی دخترکی کوچک بوده، قرار داشته، خانه پدری، نه فرزندی دارد و نه همسری، حتی اگر به بدترین خواستگار هم جواب مثبت دهد، دیگر امید داشتن فرزند را باید از
سر به در کند.

شفیعی این روزها را توام با افسردگی، اضطراب، وسواس فکری و مشکلات روحی می‌داند که به دلیل تغییرات هورمونی سال‌های یائسگی تشدید می‌شود.

شفیعی می‌گوید: «آنان دراین زمان سوگواری را با تمام علائمش تجربه می‌کنند و غمگین، پرخاشگر و خرده‌گیر می‌شوند.»

وی قوانین جدید فرزند خواندگی را برای این زنان بسیار سودمند می‌خواند و می‌افزاید این قانون دست‌کم بعدی از زندگی را برای آنان متجلی می‌سازد گرچه به شکل ناقص، اما نیاز به مادر شدن را در آنها تا حدی تسکین می‌دهد، اما ابعاد دیگر زندگی آنها هیچ وقت پر نخواهد شد.

پسران شاغل‌تر، زنان مجردتر

مرکز آمار ایران، در سال جاری میانگین نرخ بیکاری سال 1394 را 11 درصد اعلام کرد. این نرخ برای مردان 9.3 و زنان 19.4 درصد است. براساس گزارش مرکز آمار ایران، بیکاری جوانان 15 تا 24 ساله معادل 26.1 درصد است که برای مردان این گروه 22.3 و زنان 24.8 درصد اعلام شده است.

آمار اشتغال زنان طی سال‌های اخیر نسبت به مردان رو به کاهش بوده است تا به امروز که تقریبا به ازای هر مرد شاغل در این سن دو زن بیکار وجود دارد، اما همچنان سازمان ثبت احوال اعلام کرده است که در مجموع 11 میلیون و 240هزار دختر و پسر مجرد در کشور وجود دارد که پنج میلیون و 570نفر از آنها پسر و پنج میلیون و 670 نفر نیز دختر در سن ازدواج هستند. در مجموع یک میلیون و 300 هزار نفر دختر و پسر قبل از تجرد قطعی در کشور وجود دارد که 980 هزار نفر آن را خانم‌ها و 320 هزار نفر را آقایان تشکیل می‌دهند.

بعضی از آقایان معتقدند اشتغال همسر می‌تواند برای ازدواج مطلوب‌تر باشد زیرا در آمد خانواده را دو برابر می‌کند و برخی معتقدند گرفتن فرصت اشتغال یا تحصیلات عالی بدون محدودیت از زنان می‌تواند برای مردان این فرصت را فراهم کند. برخی از کارشناسان و مسئولان نیز همین عقیده را دارند، اما بی‌تردید برای این که مشکل ازدواج جوانان حل شود طرحی همه‌جانبه و فرهنگسازی مناسب مورد نیاز است. 

ماندانا ملاعلی - جام‌جم