گزارش روزنامه اعتماد از زندان محكومان مالی تهران بزرگ را بخوانید.
زندانيان از رواج پديده پرسود «دلالي تخت» ميگويند و اينكه با اين تعداد دستشويي و حمام، براي نوبت لباس شستن و استحمام «روزانه»؛ بايد يك هفته انتظار بكشند.
طبق آييننامه زندان، هر زنداني بايد تخت داشته باشد اما تراكم زنداني در زندان تهران بزرگ آنقدر بالاست كه مجموع تختها، حتي به تعداد ريش سفيدهاي واحدها هم نيست و سواي قانون نانوشتهاي كه ميگويد زنداني تازه وارد؛ غير از «خواص»، بايد تا زمان آببندي شدن در اتمسفر زندان، كف نمازخانه يا سالن مجاور دستشوييها بخوابد، تعداد «كفخوابها» در راهروهاي باريك هر سلول و سالن مجاور دستشوييها و نمازخانه هر واحد، گاهي به 200 نفر هم ميرسد.
اين 200 نفر، محكومند شبها «كتابي» بخوابند و تا طلوع و زنگ بيداري، جرات بلند شدن براي قضاي حاجت هم ندارند چون به محض برخاستن، همان مساحت 30 سانت در يك متري هم كه نصيبشان شده را از دست ميدهند و بايد تا صبح، «ايستاده» خواب بروند.
«دلالي تخت» در تمام واحدهاي زندان، يك پديده رايج است. غير از زندانيان سرشناس كه قبل از ورود، تخت و اتاقشان جانمايي شده و مهياست، باقي زندانيان تازهوارد؛ به شرط تمكن، براي اجاره و رهن و خريد تخت، بايد با «دلال تخت» وارد مذاكره شوند. سرگروه دلالان تخت در هر واحد، وكيلبند است؛ نرخ كلي وديعه تخت، 4 ميليون تومان است كه از اين رقم، يك ميليون تومان سهم دلال تخت است و 3 ميليون تومان، سهم صاحب اصلي تخت. اجاره تخت، هفتهاي 400 هزار تومان است
پول داشته باشي، اينجا مشروب هست، مواد مخدر هست، گوشي تلفن همراهم هست. تلفن همراه تو زندان ممنوعه ولي هر گوشي تلفن اينجا 15 ميليون تومن خريد و فروش ميشه. پولداراي زندان، گماشته دارن، غذاي خوب دارن، گوشت لخم سفارش ميدن، ميوه دستچين و صيفيجات درجه يك سفارش ميدن، آشپز ويژه دارن.
حسين هدايتي توي واحد سرقت و شرارته. براي واحد، فرش و يخچال و تلويزيون خريده، سالن واحد رو آذينبندي كرده. وقتي ميره حموم، 16 تا كابين حموم خالي ميشه. هر روز هم ملاقات شرعي داره در حالي كه اينجا ملاقات شرعي براي زنداني ماهي يه باره.
رانت و باندبازي و رابطه خوب داشته باشي و پول خرج كني، اينجا راحت زندگي ميكني، وگرنه محكومي به فنا. حدود 6 هزار تا زنداني تو زندانن كه توان رد مال ندارن. اينجا آدمايي هستن كه به جرم سرقت 50 فال گردو، سرقت يه بسته دوغ، سرقت يه جاكفشي، واسه 500 هزار تومن رد مال، افتادن زندان.
اينا، فقراي زندانن. همونايي كه اول كه وارد زندان ميشن، درخواست ميدن شهردار بند بشن؛ شهردار، اينجا، يعني نظافت چي. اول صبح، سالن واحد رو جارو ميكشن و حموم و دستشوييها رو ميشورن، مزدشونم، با سيگار حساب ميشه. هر زنداني بايد هفتهاي يه پاكت سيگار بده بابت مزد شهردار. خرج ماهانه زنداني، بايد از پولي كه خانوادهاش براش واريز ميكنه تامين بشه.
حداقل ماهي يه تومن اينجا خرج داري. خانواده اينا، هيچ تواني نداره كه براشون پول واريز كنه. ولي ميدوني؟ واسه همه ما، چه اون حسين هدايتي، چه اون جاعل و اون كيف قاپ، واسه همه مون، زندان، يه معني داره... زندانه.»
هزينه پست نامه توي واحد خدمات و اشتغال، 8هزار و 300تومن، توي واحد 1، 15هزار قرص ب2 (بوپرونورفين) 50هزار، هر گرم شيشه، 120هزار، هر گرم حشيش 220هزار، هر گرم هرويين 250هزار، هر گرم ترياك 200هزار، يك پاكت سيگار وينستون، 20هزار، يك پاكت سيگار كنت 10هزار، يك پاكت سيگار بهمن 7هزار، توپ فوتبال 100هزار، توپ واليبال 50هزار، تور ورزشي 250هزار تومن...
تورم در زندان، هيچ شاخصي ندارد. شاخص نرخ هر امكان و هر خدمت در زندان را، اتاق فكر هر واحد تعيين ميكند؛ اتاق فكري دور از چشم مسوولان زندان، پركار و با جلسات مستمر كه مثل شوراي يك شهر، براي نفس كشيدن هر زنداني، براي خلوت و استقلال 1.5متري هر زنداني، براي زنده ماندن هر زنداني در اين وسعت 110هكتاري فراموش شده كنج شهر تهران، تصميم ميگيرد. فساد و زورمداري و گردن كلفتي در زندان هم در همين اتاق فكر مجوز ميگيرد.
هر واحد، روزي يه ميليون تومن خرج داره. معروفه به خرج زير 8. وكيل بند، براي جور كردن اين رقم، علاوه بر اينكه از هر زنداني سهم ميگيره، بايد توي سالن مواد بفروشه تا روزي يه ميليون تومن جمع بشه...
پولدارا، همون اول كه وارد ميشن، فرش و يخچال و تلويزيون براي واحد ميخرن كه يا وكيل بند بشن، يا توي بند، امكانات و امتياز ويژه بگيرن.