شناسهٔ خبر: 70254794 - سرویس علمی-فناوری
منبع: عطنانیوز | لینک خبر

مقاله‌ای از دکتر شیرین احمدنیا؛

مسئولیت اجتماعی دانشگاه و فعالیت داوطلبانه

صاحب‌خبر -

عطنا - مفهوم مسئولیت اجتماعی دانشگاهی  (The University Social Responsibility (USR) مفهومی است درباره‌ی شکل‌گیری فعالیت‌های اجتماعی و داوطلبانه در درون اجتماعِ دانشگاهی، که می‌تواند به شکل گسترده‌ای در حیطه‌های متنوعی مانند مسایل انسانی، زیست-‌محیطی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و توسعه‌اجتماعی به‌وجود بیاید. اصلِ بنیادین برای تحقق مسئولیت اجتماعی دانشگاهی این است که به صورت داوطلبانه به انجام برسد. فعالیت‌های داوطلبانه شامل همه‌ی تلاش‌ها و تامینِ خدماتی می‌شود که بدون بازپرداخت، و هرگونه چشمداشتی به منافع مالی صورت بگیرد. 

در پاسخ به این سوال که  انگیزه ها و بازدارنده‌های معمول برای انجام فعالیت های داوطلبانه در جهت پاسخگویی به نیازهای اجتماعی کدامند مطالعات تجربی متنوعی صورت گرفته‌است  و عوامل مختلف زمینه‌ساز آن، مورد شناسایی قرار گرفته است. نظریه‌هایی که ارایه شده برخاسته از زمینه‌های فرهنگی متفاوت‌اند و همه تلاش دارند تا توضیح بدهند  چگونه هر فرد را می‌توان  روی نقطه ای بر پیوستاری جای داد که در یک انتهای‌اش "خودخواهی" و در انتهای دیگرش "دیگرخواهی" قرار دارد. یا چگونه فعالیت‌های افراد میان منفعت طلبی فردی تا پیگیری منافع جمعی‍‌ در نوسان قرار می‌گیرد.  

یکی از مدل های نظری[1] که بر مبنای رهیافت کارکردی functional approach بنا شده، به کارکردهای شش‌گانه فعالیت داوطلبانه  اشاره دارد. این‌که چگونه فعالیت داوطلبانه، کارکردهایی در زمینه های مختلف   دربر دارد را توضیح می دهد؛  نظیر این که،  ادراک و مهارت های فرد را در زمینه های جدیدی ارتقا می دهد، مشارکت او را با دوستان و هم‌فکرانش افزایش می دهد،  همسو با ارزشهایی است که فرد به آنها باور عمیقی دارد، و  چنین فعالیت هایی او را همچنین برای مقابله با درگیری های درونی و استرس‌هایش یاری می دهد. از سوی دیگر، فعالیت های داوطلبانه می تواند  به فرد در کسب تجربه در زمینه شغلی‌اش، یا شبکه سازی در جهت فعالیت حرفه ای‌اش هم مفید واقع شود. در نهایت، چنین فعالیت هایی می تواند اعتلای روحی روانی و رشد فردی برای افراد به بار بیآورد.

انگیزه های اصلی که افراد را به سمت  فعالیت و ایفای نقش داوطلبانه سوق می دهد، عبارتند از پیگیری آرمان‌ها، یاری به دیگران، ادای دین به جامعه، باور به توصیه‌های دینی، به اشتراک گذاشتن مهارت و معلوماتِ اندوخته‌شده، شبکه سازی، دستیابی به احساسات مثبت و حس تعلق به جمع، و همچنین انگیزه های ارتقای شغلی یا تحصیلی، نظیر این که دانش‌آموختگانی که سابقه فعالیت داوطلبانه در رزومه خود دارا هستند، از شانس بالاتری برای دریافت پذیرش تحصیلی از دانشگاه های معتبر جهانی برخوردار می شوند که در کنار قابلیت‌های تحصیلی به روحیه کار جمعی و خدمت به انسان‌های دیگر بها می‌دهند. 

در بازگشت به مفهوم ایفای مسئولیت اجتماعیِ دانشگاهیِ داوطلبانه، سوالی که مطرح است انواع انگیزه ها و بازدارنده‌های معمول برای انجام چنین فعالیت‌هایی نزد دانشگاهیان است که  در پاسخگویی به نیازهای اجتماعی صورت می‌گیرد. این‌که کدام ذهنیت، موجب می شود که برخی دانشگاهیان اعم از دانشجو یا استاد، ساعات‌ها و روزها وقت خود را در فضاهایی چون انجمن‌های علمی دانشجویی یا انجمن‌های علمی غیردولتی نظیر انجمن جامعه شناسی ایران صرف کنند، در حالی که اگر این زمان را صرف امور و اولویت‌های دیگری می‌کردند، چه بسا می‌توانستند به منافع متنوع مادی یا غیرمادی؛ اعم از ارتقای درآمد و رفاه فردی و همچنین کسب امتیازات دانشگاهی (نظیر ترفیع و ارتقای رتبه علمی) دست یابند!

کنشگران دانشگاهی که آنها را مشغول به فعالیت های داوطلبانه‌ی اجتماعی  می‌بینیم، معمولا همان‌ها هستند که  نام شان  با نام انجمن‌های علمی دانشجویی یا انجمن های علمی جامعه شناسی، انسان شناسی، جمعیت شناسی، مطالعات فرهنگی، ارتباطات، علوم سیاسی، و نظایر آن  گره خورده یا  تداعی می شود.

نمونه چنین افرادی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی ، استاد فقید، دکتر محمد عبداللهی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی بوده است. ایشان از زمره کسانی بود که تلاش زیادی برای رونق‌گرفتن انجمن جامعه شناسی ایران که از پرسابقه ترین انجمن های علمی علوم انسانی در ایران است (تاسیس 1370) متقبل شد و در دوره‌ی مدیریتی ایشان، این انجمن علمیِ غیرانتفاعی از همه نظر متحول و به اعتبار آن افزوده‌ شد. این اعتلای انجمنی،  مستلزم آن بود که ایشان و یاران‌شان  روزها و ساعات متمادی  وقت‌شان را در دفتر انجمن جامعه شناسی ایران واقع در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به تلاش مشغول باشند و هرگز از این صرف وقت و اهتمام دریغ نمی کردند.

در میان دانشجویان‌ نیز همواره با چهره‌های شاخصی مواجه هستیم که علی‌رغم تمام کاستی‌ها و فشارهای اقتصادی، سیاسی، و محدودیت‌های قابل تصور، حاضر می‌شوند داوطلبانه  و مشتاقانه به مسئولیت اجتماعیِ دانشگاهی خود بپردازند. ایشان نیز برای خدمت به اهداف انجمن علمی دانشجویی  و در جهتِ خدمت به آرمان ها و بهبود شرایط آموزشی و پژوهشی  دانشجویان پیرامونی خود، از اوقاتِ استراحت خود می‌زنند، از مشغولیت به فعالیت‌های تفریحی و معاشرت‌های متعارفِ نسل خود می‌کاهند، گاه حتی از دارایی محدود خود خرج می‌کنند،  اما در عوض چراغ دفاتر کوچک و ساده‌ی انجمن‌های علمی‌دانشجویی را در دانشکده ها و دانشگاه‌ها روشن نگاه می‌دارند!  آنها ناگزیرند از همان امکانات معمولا ناچیز بهره ببرند تا نشریه دانشجویی منتشر کنند، کارگاه و سخنرانی ترتیب‌بدهند، از مدرسانی متنوع و گاه از بیرون از فضای دانشگاهی دعوت کنند، حلقه‌های مطالعاتی تشکیل دهند  و در برابر همه موانعی که برای پویایی‌ و جستجوگری علمی‌شان قد علم می کنند، خستگی‌ناپذیر بایستند و به راه خود ادامه دهند.

در این که چنین افرادی با مفهوم فعالیت داوطلبانه و مسئولیت پذیری دانشگاهی اجتماعی خود آشنایند جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد! در عین حال، اگر از منظر جامعه به فعالیت های کنشگران دانشگاهی مسئولیت پذیر نگاه کنیم، متوجه وجود تفاوت هایی در نگاه مردم به رشته های  مختلف علمی می‌شویم. آیا به‌سادگی می‌توان گفت  کار داوطلبانه حرفه‌مندان رشته‌های مختلف یکسان نزد عموم مردم یا حتی سیاستگذاران مورد ارزیابی یا شناسایی قرار می گیرد؟ آیا می توان گفت به فعالیت کنشگر دانشگاهی حوزه علوم‌اجتماعی همان‌قدر بها داده می شود که به فعالیتِ کنشگر حوزه علوم پزشکی؟ وقتی سخن از  پزشکانی به میان می آید که داوطلبانه برای خدمت در مناطق محروم اعزام می‌شوند، تحسین همگان برانگیخته می شود و چنین عالمانی را نمونه انسان عالمِ والا و ازخودگذشته می‌پندارند، چرا که جان انسان‌هایی را نجات داده‌اند. اما بسیاری، غافل از این حقیقت‌اند که فعالیت داوطلبانه دانشگاهیان مبتنی بر مسئولیت اجتماعی‌شان، در حیطه علوم اجتماعی نیز، چنانچه مجال عمل و  تحقق بیابد، کم‌تر از فعالیت پزشکان حایزاهمیت و تعیین کنندگی در نجات جانِ افراد جامعه نیست. ایشان اتفاقا چنانچه اختیارعملی و امکانات آزادانه ای برای فعالیت داشته باشند، چه بسا جان افراد را در سطحی وسیع‌تر نجات خواهند داد. علمای اجتماعی، که به مسئولیت اجتماعی دانشگاهی خود بها می دهند کسانی هستند که مخاطراتی را که سلامت جامعه را مورد تهدید قرار می دهد، یا  مجموعه انسان هایی را در مسیر سراشیبی قرار می دهد؛ شناسایی، تحلیل، و چاره اندیشی می کنند و اگر به دستآوردهای ناشی از مسوولیت پذیری اجتماعی شان بها داده می شد، می توانستند پیامدهای مثبتی را در سطوح کلان‌تر رقم بزنند و اتفاقا با پیشگیریِ بهنگام از مخاطراتی چون ناامیدی اجتماعی، میل به مهاجرت گسترده، گسترش خشونت معطوف به خود و دیگران و یا کاهش سرمایه اجتماعی اقدامات موثری در  حفظ و ارتقای سلامت جامعه و نسلهای آتیِ آن در همه ی ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی آن صورت دهند.  

از مهم‌ترین عرصه هایی که دانشگاهیان علوم‌اجتماعی به تلاش برای تحقق رسالت یا ایفای مسئولیت اجتماعی داوطلبانه خویش اختصاص می‌دهند، فضای مدنیِ انجمن‌های علمی است.

با این‌حال، هنوز این نقش و فعالیت حرفه‌ای داوطلبانه، جایگاه واقعی خود را در جامعه ما پیدا نکرده  یا با اما و اگرهایی همراه بوده است.  معمولا وقتی کسی از جمله از میان دانشگاهیان حرفه‌مند، با جامعه شناسی مواجه می‌شود که عمرش را در خدمت در نهادهای غیرانتفاعی نظیر انجمن علمی سپری می‌کند،  چه تلقی‌ای و تصوری از او در ذهن‌اش شکل می‌گیرد؟ کسی که حواس‌اش نیست که این کارها این‌جا، هزینه‌اش برای او بیش‌تر از منافع‌اش است؟! این افراد علی‌رغم هزینه‌هایی که متحمل می‌شوند و گاه برچسب‌هایی هم که می‌خورند، اتفاقا خوب می‌دانند در نهادهایی مشغول به فعالیت‌اند که در آن‌ها بنا به مسئولیت پذیری اجتماعیِ دانشگاهی خود، با دستی بازتر و جرئتمندی و جسارت فزون‌تر به طرح و بحث و آشکارسازی معضلات و  مشکلات اجتماعی روز می پردازند! اینگونه دانشگاهیان و محققان اجتماعی معمولا  به سراغ موضوعاتی می روند که به دلیل حساسیت های فرهنگی اجتماعی موجود در چارچوب نهادهای علمی دولتی طرح، مطالعه و پژوهش، و پیگیری آنها مقدور نبوده یا تحمل نمی شود! اما ایشان معمولا همچنان نقد می‌کنند و آنان راکه مسوول وضعیت موجود می شناسند، مورد پرسش قرار می‌دهند.

ایشان نیک دریافته‌اند که دانشگاه قرار نیست فقط  تولیدکننده‌ی فرمول وجدول و  توصیف و تبیین باشد.  کنشگران دانشگاهی هنگامی که به ایفای مسئولیت دانشگاهی داوطلبانه خود می پردازند، در عین حال، از افق دید  وسیع‌تر و ظرفیت‌های علمی بالاتری برخوردار می‌شوند که اتفاقا انتظارات از ایشان را برای ایفای نقش‌هایی موثرتر در پاسخ به  مشکلات و نیازهای  حاد  جامعه‌شان افزایش می‌دهد. تولید علم و ترویج علم  در فضای انسداد رابطه میان علم و اجرا، میان دانشگاه و مردمی که در میان آنها زیست می کنند، چه معنایی و چه زایایی‌ای می تواند داشته باشد؟ کنشگران دانشگاهی مسئولیت پذیر که کار داوطلبانه در  انواع نهادهای مردم‌نهاد علمی و غیرانتفاعی انجام می دهند، با مردم و در میان مردم‌اند چرا که همان مردم‌اند که مخاطبان اصلی ایشان هستند.

دانش‌آموختگان علوم اجتماعی با نام مایکل بورووی، استاد جامعه‌شناسی انگلیسی‌الاصل دانشگاه‌های امریکا آشنایند. هنگامی که ایشان ریاست انجمن بین المللی جامعه‌شناسی (ISA) را برعهده داشت در میانه دهه هشتاد شمسی به دعوت انجمن جامعه شناسی ایران، سفری به این کشور داشت و سخنرانی‌هایی در دانشگاه علامه طباطبایی و سایر دانشگاه های ایران ایراد کرد.  دسته بندی معروف او از انواع  جامعه شناسان از  شهرت و اعتباری برخوردار است و با  استقبال جامعه دانشگاهی ایران، روبرو شد. دیدگاه ایشان در مقاله ای تحت عنوان "درباره‌ی جامعه شناسی مردم مدار" در نشریه علمی  انجمن جامعه شناسی ایران در سال 1387 منتشر شد که طی آن به تشریح ضرورت‌مندی تحقق مسئولیت جامعه شناسان مردم‌دار[2] یا به عبارتی دیگر، جامعه شناس حوزه عمومی پرداخته است.  در دسته بندی او، جامعه شناس مردم‌مدار در کنار جامعه شناسان حرفه‌مدار، سیاست‌گذار، و  انتقادی، شناسایی می‌شود هرچند هر جامعه‌شناسی می تواند در عین حال در هر کدام از این نقش ها حضور داشته باشد.  ایشان، نقدی را بر جامعه شناسی غربی وارد کرده؛ مبنی بر این که از اهداف اولیه خود جدا افتاده و ضرورت بازگشت به روح جامعه شناسی را یاداور شده است. ایشان ضمن احتراز از درافتادن به دامان پوپولیسم، هدفِ بازگرداندن جامعه شناسی به ایده مردم را برجسته کرده است و این که آکادمی علوم اجتماعی می بایستی در خدمت مردم عمل کند. نقدش از جمله به زیادی حرفه‌ای شدن، زیادی تخصصی شدن، و زیادی برج عاج نشین‌شدنِ جامعه شناسان است.  جامعه شناس نباید صرفا در خدمت دانشگاه و دولت باشد. مردم برای جامعه شناس مردم-مدار اصل است، نه دولت و  او ضمن ایفای نقش و مسئولیت دانشگاهی و علمی باید نسبت به مسایل روز مردم حساس و آگاه باشد. مردم را مخاطب قرار دهد و با زبان مردم حرف بزند. جامعه شناس مردم مدار گاه برای دفاع از مردم ناگزیر از این است که با دولت نیز درافتد. هدف‌اش، همسازی با وضع موجود نیست، گاه مداخله‌گری می‌کند،  گاه مشارکت و گاه صدای‌اش را برای بیدارکردن خفتگان بلند می‌کند. او در ارتباطی ارگانیک با مردم قرار دارد و حضورش در جامعه پررنگ است. کلاس درس‌اش را به میدان مردمی و جنبش روز  وصل می‌کند و در تعامل موثری و دست در دست مردم، همواره در صحنه حاضر است. از عرصه‌هایی که چنین جامعه‌شناسانی به فعالیت می‌پردازند رسانه‌های جمعی و انجمن‌های علمی و سازمان‌های مردم‌نهاد است که برای ایشان اختیار عمل و آزادی فعالیت بیش‌تری  برای ایفای مسئولیت اجتماعی دانشگاهی‌ داوطلبانه‌شان، می‌آفرینند.

نویسنده: شیرین احمدنیا؛ دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه‌طباطبایی و عضو هیات‌مدیره انجمن جامعه شناسی ایران

این مقاله متن سخنرانی‌ای است که  به مناسبت نکوداشت روز علوم اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی و همزمان با مناسبت افتتاح شعبه دانشگاهیِ انجمن جامعه شناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی توسط نویسنده ایراد شده است.

[1] عملکرد داوطلبانه ( Voluntary Function Inventory (VFI

[2] Public sociologist

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

روبیکا                         روبینو

بله             ایتا