شناسهٔ خبر: 70223877 - سرویس سیاسی
منبع: تقریب | لینک خبر

سیاست های هشتگانه ترامپ در قبال جنگ غزه

در این مقاله به شرح و تحلیل سیاست های 8 گانه ترامپ در قبال جنگ غزه می پردازیم.

صاحب‌خبر - به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب(تنا)، متن مقاله به شرح زیر است:

شخصیت خودشیفته ترامپ که تحت تاثیر علاقه شدید وی به تحقق دستاوردهای جدید و تفکر کاسبکارانه «سیری ناپذیر» و زیاده خواه او قرار گرفته است و به پروژه صهیونیستی هم از دید مذهبی «مسیحی انجیلی» و هم از زاویه دید منافع راهبردی آمریکا در چارچوب امپریالیستی نگاه می کند، پشتوانه ای بزرگ برای نتانیاهو و سیاست های او خواهد بود؛ اما رفتار غیر قابل پیش بینی و شخصیت پراگماتیست او می تواند اهرم فشاری بر روی رژیم حاکم بر رژیم صهیونیستی باشد و در عین حالی که ممکن است منجر به بروز تعارض در اولویت های طرفین شود، می تواند زمینه ساز تحقق برخی دستاوردها نیز بشود.

شخصیت ترامپ
ترامپ که به عنوان 47 امین رئیس جمهور آمریکا انتخاب شده است، پس از پیروزی آسان و با کسب آرای الکترال لازم و با فاصله زیاد (نزدیک به 5 میلیون رای) در کسب آرای رای دهندگان آمریکایی و نیز تغییرات مثبت در مجالس سنا و کنگره به نفع وی، وارد کاخ سفید خواهد شد و این مساله قدرت وی برای ادامه برنامه ها و بلندپروازی ها و به فراموشی سپردن شکستش در انتخابات قبلی ریاست جمهوی در سال 2020 را افزایش خواهد داد.

بررسی شخصیت ترامپ، مساله ای مهم در تشخیص سیاست های آمریکا طی سال های آینده است و با وجود ساختار تشکیلات قوی دستگاه حاکمیتی این کشور، این شخص به خاطر ویژگی های ذاتی خود تلاش خواهد کرد خود و دیدگاهش را به دولت آمریکا تحمیل کند و اهمیت زیادی به فعالیت تشکیلاتی نمی دهد.

تحلیل ما از شخصیت ترامپ مبتنی بر رفتار سیاسی و تجربه حاکمیتی وی (در فاصله سال های 2016 تا 2020) و نیز نوشته ها و آثار منتشر شده درباره او مانند مطالعه «پرفسور دان مارک آدامز» تحت عنوان «مورد عجیب دونالد ترامپ: بررسی روانشناختی» و کتاب «ترس» نوشته «پاپ وودوارد» درباره شخصیت ترامپ و نیز دیگر مسائل است و در زیر به مهمترین ویژگی های شخصیتی او اشاره می کنیم:

خودشیفتگی
تقریبا همه بر روی این مساله اتفاق نظر دارند که وی شخصی خودشیفته است که به خودش «به عنوان بهترین موجود جهان» عشق می ورزد و خود را شخصی ایده آل می داند که همه چیز را می داند و می فهمد و «منجی» آمریکاست که همیشه پیروز شده است و میانه ای با شکست ندارد.

غیر قابل پیش بینی بودن
شخصیت وی مبتنی بر ساختار فکری سازمان یافته مشخصی نیست که به شکل منطقی او را به سمت اتخاذ تصمیم خاص سوق دهد، بلکه شخصیتی هیجانی و حتی در روابط خارجی بی باک دارد و برخي رويكردهای خود را بر اساس تحلیل های ناقص و یا بر پایه اطلاعات و برداشت های غلط اتخاذ می کند.
همین مساله باعث شد که به عنوان مثال، یک شخصیت یهودی صهیونیست آمریکایی تاثیرگذار مانند «حاییم سابان» میلیاردر از «کاملا هریس» حمایت کند؛ چرا که می ترسید وی هر لحظه رفتارش را تغییر دهد و از نظر سابان، ترامپ از نتانیاهو متنفر است و شاید همین مساله منجر به انتقام گیری از او شود.

شخصیت تجاری
ویژگی بارز این بعد شخصیتی، عملگرایی همراه با حساب و کتاب های دقیق بر سر سود و زیان است که از برگه های برنده خود به عنوان ابزاری برای باجگیری و «فشردن» دشمنان و حتی دوستان استفاده می کند و ابایی از ایفای نقش «شخصیت خودپسند بدذات حریص» برای تحقق اهداف خود ندارد؛ چرا که عملا خود نیز کارهای تجاری انجام می دهد و ثروتی بیش از 6 میلیارد دلار دارد و همین مساله باعث افزایش اعتماد به نفس و تکیه به توانمندی هایش می شود.

مسیحیت انجیلی
گرایشات دینی ترامپ ـ به ویژه باورهای مربوط به پیش گویی های گروه های مسیحی انجیلی درباره جمع شدن یهودیان در فلسطین، فرود آمدن مسیح (ع)، جنگ آرماگدون و هزاره مبارک است ـ  نقش مهمی در شکل گیری گرایشات وی در زمینه حمایت از فلسطین و پروژه هایش در منطقه بدون توجه به مبانی حقوق بشر، حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، راهکار تشکیل دو کشور و دیگر مسائل دارد.
وی بخش زیادی از محبوبیتش را مدیون مسیحیان انجیلی است که قدرت زیادی در حزب جمهور خواه آمریکا دارند.

عادت به تحقق دستاورد
او شخصیتی دارد که خودش را فردی تاریخی و قادر به رقم زدن و اتخاذ تصمیمات مهم می بیند و تا زمانی که احساس می کند کاری که انجام می دهد، درست است، رضایت یا ناراحتی دیگران برایش اهمیت زیادی ندارد. همین امر قبلا باعث اتخاذ تصمیم انتقال سفارت آمریکا به قدس، به رسمیت شناختن الحاق بلندی های اشغالی جولان به اسرائیل و تلاش برای تحمیل طرح موسوم به «معامله قرن» شد.

بحران آفرینی
مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، باعث شده است ترامپ شخصیتی داشته باشد که هم بحران آفرین است، هم بحران ها را مدیریت می کند و هم با بحران ها زندگی می کند. وی دست به «ریسک» می زند و دوست دارد از سیاست «لبه پرتگاه» بهره ببرد و ضمن تحمیل اراده خود، نفوذ خود بر دیگران را افزایش دهد. او هر چند که برخی مواقع توانسته است به خواسته هایش لباس واقعیت بپوشاند، اما در برخی مواقع هم باعث «شورش زنبورها» علیه خود می شود و در نتیجه کارهایش با شکست مواجه می شود یا به مانع برخورد می کند؛ چرا که بسیاری از قدرت ها با این تفکر مخالفت می کنند و ظرفیت ها، قدرت و اراده مقابله با خواسته های او را هم دارند.

تعامل احتمالی با پرونده فلسطین
بر اساس تجربه سیاسی ترامپ، شناختی که از هویت شخصی وی داریم و رویکردهای کلی حزب جمهوری خواه و پایگاه مردمی ترامپ، می توان انتظار داشت که مهمترین مصادیق تعامل ترامپ با پرونده فلسطین به شکل زیر نمایان شود:

جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه و لبنان
ترامپ بارها تمایل خود را نسبت به این مساله نشان داده بود که نتانیاهو قبل از آغاز دوره ریاست جمهوری ترامپ در تاریخ 20 ژانویه 2025 به جنگ علیه غزه پایان دهد، اما دید که نتانیاهو در باتلاق جنگ فرو رفته است و از همین رو، شاید تلاش کند حمایت های بیشتری از او انجام دهد تا با بیشترین سرعت ممکن به جنگ پایان دهد و شاید هم این کار تا حدودی (شاید چند ماه) به طول بیانجامد، اما در صورتی که ادامه جنگ را بی فایده بداند و به این نتیجه برسد که مقاومت به پایداری و کارآمدی خود ادامه می دهد، شاید برای جلوگیری از فرسودگی بیشتر اقتصاد آمریکا و تضعیف و فرسودگی نظامی، اقتصادی و انسانی رژیم صهیونیستی، فشار بیشتری بر روی نتانیاهو برای توقف جنگ اعمال کند.

این همان کاری است که درباره جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان نیز صدق می کند و از آنجایی که خود ترامپ سرکرده تندروهای آمریکایی طرفدار این رژیم است، بهتر از هر کس دیگری می تواند نتانیاهو را تحت فشار قرار دهد و کمتر کسی می تواند در مقایسه با ترامپ مدعی حمایت بیشتر از رژیم صهیونیستی شود.

یهودی سازی بیشتر قدس و مسجد الاقصی
ترامپ حمایت های بیشتر و گسترده تری از نتانیاهو ائتلاف تحت رهبری او انجام خواهد داد تا برنامه های یهودی سازی قدس و مسجد الاقصی را پیش ببرد و این مساله به نوبه خود باعث افزایش درگیری ها و خشم اقشار مردمی جهان عرب و اسلام خواهد شد.

ترامپ برای جلب رضایت نتانیاهو ائتلاف او تلاش خواهد کرد
ترامپ در مقابل؛ به ویژه در صورت توقف جنگ علیه غزه، حمایت هایش از نتانیاهو برای الحاق مناطق گسترده ای از کرانه باختری؛ به ویژه در مناطق «ج» را که 60 درصد از کل مساحت این منطقه را شامل می شود، افزایش خواهد داد و ضمن افزایش فشارها علیه اهالی کرانه باختری، فضایی ایجاد خواهد کرد که ساکنان این منطقه مجبور به خروج از کرانه باختری شوند. این همان چیزی است که در طرح های صهیونیسم مذهبی و برنامه های اعلام شده و اعلام نشده حزب لیکود هم به آن اشاره شده است و با آرمان های مسیحیان انجیلی هم همخوانی دارد.

این وضعیت عملا روند مسالمت آمیز سازش را لغو خواهد کرد و او تلاش خواهد کرد شرایط را برای پایان دادن به عمر تشکیلات خودگردان فعلی فراهم کند و مناطق جدا افتاده ای برای زندگی فلسطینیان در داخل کرانه باختری ایجاد کند.

وضعیت مذکور همچنین باعث شکل گیری فضاهای در حال انفجار در کرانه باختری و درگیری با اردن خواهد شد که از سرازیر شدن نزدیک به 2 میلیون فلسطینی به این کشور در پی اجرای این طرح ها و نیز از برنامه های اسکان آوارگان فلسطنیی و انتخاب اردن به عنوان وطن جایگزین نگران است و این مساله به نوبه خود معاهده صلح «وادی عربه» را هم در معرض خطر قرار می دهد و باعث افزایش فشارهای مردمی در اردن برای لغو این معاهده و حمایت از مقاومت خواهد شد.

ترامپ تلاش بیشتری برای نابودی حماس و جریان مقاومت انجام خواهد داد
خلع سلاح حماس در نوار غزه، ممانعت از حاکمیت مستقیم یا غیرمستقیم این جنبش بر آن و تحمیل معیارهای اسرائیلی آمریکایی بر مرحله پس از جنگ در غزه از دیگر اقداماتی است که احتمال می رود ترامپ اتخاذ کند.

همراهی ترامپ با تلاش های نتانیاهو برای برقراری سیستم امنیتی جدید در منطقه
(همان طوری که در ماه اکتبر 2024 اعلام شد) این تصمیم به معنای اعمال فشارهای بیشتر بر روی کشورهای منطقه؛ به ویژه در فضای راهبردی اطراف فلسطین اشغالی به منظور پذیرفته شدن معیارهای صهیونیستی در تعامل با ملت های منطقه؛ از جمله مبارزه با جریان های «اسلام سیاسی» و جریان های حامی مقاومت مسلحانه و حتی مبارزه با مظاهر دین داری و پایبندی به اصول اسلام و محور آخرین آثار آزادی ها خواهد بود که می تواند زمینه ساز درگیری میان دولت ها و ملت هایشان شود.

ترامپ فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال خواهد کرد
این فشارها به صورت ویژه در بخش اقتصادی اعمال خواهد شد و دولت آمریکا تلاش خواهد کرد ایران و «محور مقاومت» را منزوی و تضعیف کند و جلوی حمایت موثر تهران از مقاومت فلسطین را بگیرد.

ترامپ تلاش خواهد کرد عربستان را برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تحت فشار قرار دهد
رئیس جمهور جدید آمریکا برای این منظور به طرف عربستانی وعده بهبود شرایط زندگی فلسطینیان در زیر یوغ اشغالگری را خواهد داد و ضمن پررنگ جلوه دادن برخی منافع صوری یا بی ارزش، وعده هایی خواهد داد که طرف صهیونیستی به راحتی بتواند از زیر بار عمل به آنها شانه خالی کند یا طبق میل خودش آنها را تفسیر کند.

ترامپ از تصمیمات دولت صهیونیستی علیه آنروا حمایت خواهد کرد
وی در کنار این حمایت ها، تلاش خواهد کرد آنروا را «نهادی تروریستی» معرفی کرده و آنرا از عرصه بین المللی حذف و محو کند.

جمع بندی:
آنچه گفته شد بدین معناست که شاید ترامپ به ویژه در مرحله اول دوره ریاست جمهوریش باعث تشدید بحران ها؛ نه تنها در زمینه مساله فلسطین، بلکه در کل فضای منطقه شود.

این احتمال نیز دور از انتظار نیست که فشارهای او بر روی نظام های عربی منجر به تسلیم بیشتر آنها در برابر سلطه جویی های رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی شود و در نتیجه ملت های عربی بیش از پیش دچار سرخوردگی و خشم شوند و به تبع آن، شاید فضایی مشابه دوران قبل از شکل گیری «بهار عربی» شکل بگیرد.

آما آخرین گزینه نظام های عربی، تسلیم نشدن در برابر خواست آمریکا؛ به ویژه در مواردی است که باعث تهدید امنیت ملی آنها می شود یا جامعه را در معرض انفجار قرار می دهد. از جمله این موارد می توان به طرح های الحاق کرانه باختری، کوچاندن فلسطنییان از آن و نیز از نوار غزه، پروژه های اسکان فلسطینیان در کشورهای دیگر و یا انتخاب وطن جایگزین برای آنها و در نتیجه، افزایش سقف آزادی ها و اتخاذ رویکردهایی است که باعث حمایت بیشتر از مقاومت و کشیده شدن کمتر به سمت عادی سازی روابط شود.

از سوی دیگر، ایستادگی مقاومت و تداوم عملکرد قوی و موثر آن در غزه، کرانه باختری، لبنان، یمن، عراق و گسترش حمایت های ایران از آنها می تواند باعث تضعیف بیشتر رژیم صهیونیستی و آمریکا شود و این مساله ترامپ را بر سر دو راهی سخت قرار خواهد داد: یا ورود به عرصه جنگ منطقه ای و گرفتار شدن در حالت فرسایش نظامی و اقتصادی که آمریکا علاقه ای به آن ندارد و یا کشیدن افسار طرف صهیونیستی و پذیرش راهکارهای واقع بینانه تر و عقب نشینی از اهداف غیر قابل تحقق و پذیرش برخی شروط مقاومت؛ هر چند به صورت موقتی.

مهمترین نتیجه این وضعیت این خواهد بود که تداوم مقاومت به شکل موثر و کارآمد نقش تأثیرگذاری در به شکست کشیدن دیدگاه ترامپ برای مدیریت مساله فلسطین خواهد داشت و نقش اساسی به عنوان خط مقدم دفاع از منطقه و جلوگیری از ورود آن به «دوره اسرائیلی» خواهد ایفا خواهد کرد. 

منبع: مرکز اطلاع رسانی فلسطین

انتهای پیام/