به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، گروه رسانه ای امید، نزدیک به محمدرضا عارف نوشت:
نقد سیاستمداران و دولتمردان در رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی در جهان امروز موضوعی پسندیده و مطلوب است اما آن چه که سایت مشرق در انتقاد به این سخن معاون اول رئیس جمهور در جلسه هیات امنای کتابخانه ملی که گفته بود «وفاق ملی امری دوسویه است و وفاق ملی به این معنا نیست که حاکمیت هرچه گفت مردم بگویند چشم» به عنوان خوانش مطرح کرده مغلطه ای فاحش است. این سفسطه آشکار و نتیجه گیری بر مبنای صغری و کبرای نادرست بیانگر دوری نقد این رسانه از صداقت و مبنای علمی است.
قطعا تابعیت از هنجارها و قوانین وظیفه هر شهروندی است اما این با مقوله چشم نگفتن به هر چه از حکومت صادر می شود متفاوت است. در دنیای مدرن کسی از بی قانونی و آنارشیسم دفاع نمی کند اما هر قانونی برای اجرا و موفقیت حتما نیازمند همراهی و همکاری مردم است.
نشاندن جان لاک و منتسکیو و افلاطون در کنار هم مغلطه آشکار دیگری است. یکی در صدر نظام سیاسی مبتنی بر مابعدالطبیعه و دیگری بر صدر دفاع از آزادی.مروری بر آثار اندیشمندان، فلاسفه و متفکران سیاسی که به موضوع ارتباط مردم با حاکمیت و قدرت پرداخته اند هم نشان می دهد ؛ انشا و اجرای قانون خوب وظیفه حاکمان است. قوانینی که مبتنی بر سرشت انسان و در جهت تامین منافع عامه مردم باشد وگرنه سرنوشت محتوم قانون ناسازگار با طبیعت و خواست عمومی جامعه شکست است.
نویسنده مشرق چنان از مقاومت عارف در برابر اندیشه جان لاک بخاطر چشم نگفتن به هرچه حاکمیت می گوید نوشته است که گویا هیچ کس درباره نظریه این فیلسوف بزرگ انگلیسی مبنی بر قرار داد اجتماعی نشنیده است.
اتفاقا جان لاک بر اساس قراداد اجتماعی می گوید "آنچه حکومت را مشروع و مردم را مکلف به اطاعت محدود از قوانین آن می کند قرارداد اجتماعی است به موجب این قرارداد اجتماعی یک نقل و انتقال متقابل حقوق و تکالیف میان مردم و حکومت صورت می گیرد " امری که دکتر عارف درخصوص وفاق ملی نیز تاکید کرده است و می گوید "وفاق امری دوسویه است و صرفا آن چیزی نیست که از طرف حاکمیت صادر شود بلکه مطالبات مردم هم باید شنیده شود" .بگذریم از اینکه جان لاک حتی می گوید مردم مکلف به اطاعت از حکومت هستند تحت شرایط خاصی مکلف به شورش علیه حکومت هستند.
نویسنده در مغلطه دیگری که نشان از آسمان و ریسمان بافتن برای رسیدن به نتیجه دلخواه دارد از امیرالمومنین ( ع) می نویسد: "مردم به یک حکمران نیاز دارند؛ چه درستکار و چه نادرست ". اما هیچ اشاره ای به زمان بیان این حدیث نمی کند. حضرت در پی اغتشاش مداوم خوارج و استدلال نادرست آنها مبنی بر اینکه قانون الهی را فقط به رسمیت می شناسند و هرج و مرج و ناامنی مستمر ایجاد می کردند این حدیث را بیان کردند.
البته معاون اول رئیس جمهور در سخنان خود هیچگاه مردم را دعوت به شورش و پیگیری مطالبات در خیابان ها یا نافرمانی مدنی نکرده است بلکه همانند منتسکیو تاکید دارد که رابطه مردم با حاکمیت قرار دادی اجتماعی است و هریک از طرفین وظایفی در قبال یکدیگر دارند. وفاق ملی یعنی احترام متقابل و به رسمیت شناختن طرف مقابل. قطعا وفاق معطوف به امری بیرون از خود است و دیگر این که یک مربع چهار ضلعی مردم با مردم، مردم با دولت، نیروهای سیاسی با هم، و دولت با مردم را حول چیزی بیرون از خود مانند ملیت توسعه شکل می گیرد.
به کار گرفتن زبان آمرانه که زبانی فرسوده با سابقه هزاران سال است امروز نمی تواند در سپهر سیاسی جامعه ایران ادامه داشته باشد. مطمئنا تخریب ایده وفاق و منادیان آن با منطق نادرست دیگر کار نمی کند و به ضد خود بدل می شود بویژه اگر در نقد و استدلال بخواهیم با ظاهرسازی و کلمات بی ربط حرف خود را به کرسی بنشانیم. بدیهیات فلسفه و عقلانیت از پشت عینک رنگین برخی افراد و گروه ها به رخدادها و افراد تعریف نمی شوند بلکه آنها ریشه در خرد جمعی انسانها دارند که بالاترین نمود آن را می توان در حضور مردم در انتخابات به عنوان نماد مردمسالاری جستجو کرد.
2727