جوان آنلاین: خاورمیانه بی‌ثبات و جنگ‌زده همواره در زمره اهداف آمریکا و غرب قرار داشته است؛ درواقع آمریکا چنین خاورمیانه‌ای را مطمح نظر خود قرار داده تا با تضعیف کشور‌های مختلف بتواند حضور و تسلط خود در این منطقه را تداوم بخشد و در برهه‌های مختلف دکترین‌های خاصی در این حوزه طراحی و اجرا کرد که در همین راستا داعش به‌عنوان نیروی نیابتی کاخ سفید در این منطقه بروز و ظهور یافت.
به گزارش فارس، پس از بیداری اسلامی در خاورمیانه و برافتادن دومینووار نیرو‌های سرسپرده غرب در کشورهایی، چون تونس و مصر بود که آمریکا تروریسم و ارعاب و وحشت را برای این منطقه تجویز کرد. عراق و سوریه به یکباره با ضعف نظامی دو کشور وارد فضای سیاه تروریسم شد و به یکباره داعش به‌عنوان خطر بالقوه برای کشور‌های مختلف خاورمیانه خودنمایی کرد. داعش یک سویه خطرناک داشت و سعی می‌کرد با تلفیق ترور با جوامع آسیای غربی خود را گسترش دهد که البته علت رشد این نوع تروریسم نیز فرهنگ پایین برخی جوامع بود و هر جا سطح فرهنگی افراد پایین بود، تروریسم داعش رشد می‌کرد.
گفتمان ارعاب و وحشت داعش در خاورمیانه
فضای جهانی به خصوص خاورمیانه با توجه به خشونت داعش که سعی در به نمایش درآوردن عمدی و شدید آن داشت تا ارعاب و وحشت ایجاد کند تحت تاثیر تروریست‌های ساخته و پرداخته آمریکا قرار گرفت. در این حیطه سه بخش به طور ضعیف در مقابل تروریست داعش قرار داشتند. یک نیرو‌های نظامی کشور‌های عراق و سوریه که بسیار ضعیف بودند و بر اثر حمله داعش نظم درونی‌شان بهم ریخته بود و یارای مقاومت در برابر داعش را نداشتند. گروه‌های محلی که آنان نیز توان مقابله با داعش را نداشتند و نیروی مقاومتی که در این دو کشور که کانون بحران بودند هنوز قوام نیافته بودند و گفتمان مقاومت در این کشور‌ها شکل نگرفته بود. کشور‌های خارجی دیگر نیز در خلأ قدرت فائقه نظامی به عراق و سوریه وارد شدند، اما در این حیطه مانند آمریکا برنامه‌های خود را پیگیری می‌کردند که بیشتر در جهت تقویت داعش بود تا ضربه‌زدن به آن.
در این شرایط بود که ترس و وحشت از داعش در کشور‌های مختلف خصوصا خاورمیانه مستولی شد.، اما در این حیطه اخباری مبنی بر سیطره داعش با رژه‌های مختلف و جنگ روانی که تروریست‌ها در شبکه‌های اجتماعی به راه می‌انداختند تروریسم وحشت را نهادینه می‌کرد. بخش جنگ روانی داعش با تولید محتوای خشونت‌آمیز از جمله بریدن سر و مانور نیرو‌های شبه نظامی با خودرو‌های تویوتا و تیراندازی به مردم عادی در معابر و استفاده از اسب و ... همه درصدد ایجاد یک گفتمان تروریستی در منطقه با نمایش قدرت مربوط به خود در جذب مردان و زنان بود. شبکه‌های اجتماعی غربی با وجود محتوای خشونت آمیز و ماهیت تروریستی داعش از حذف صفحات مربوط به آنان خودداری می‌کرد.
گفتمان مقاومت در برابر وحشت و ترور
در این حیطه با فرماندهی میدانی «سردار حاج قاسم سلیمانی» با همه جنگ روانی شدید داعش و کمک کشور‌های بوجود آورنده آن کم کم گروه‌های مقاومت در سوریه و به ویژه عراق شکل گرفت. مقاومت هسته اولیه، اما قوی مقابله با داعش را شکل داد و مدافعان حرم زینب (س) گفتمانی مستحکم در برابر این گروه تروریستی را ایجاد کردند. داعش هر چه پیش رفت در منطقه سبب‌ساز شکل گیری مستحکم‌تر هسته مقاومت در دو کشور عراق و سوریه شد و عاقبت محور مقاومت در این دو کشور این گروه تروریستی را در هم کوبیده و نابود کرد. آمریکایی‌ها برای اینکه خود را پیروز این میدان نشان دهند دست به حذف مهره اصلی داعش زدند؛ این درحالی بود که در همین راستا اخباری نسبت به پشتیبانی آمریکا از جا به جایی نیرو‌های تروریستی در این کشور‌ها منتشر می‌شد.
این در زمانی بود که نیرو‌های مقاومت در برابر داعش به پیروزی‌های شگرفی دست یافته بودند. با شکل‌گیری گفتمان مقاومت کشورهایی که آسیب پذیری بسیاری در برابر تروریست و سیاست‌های غرب داشتند نه تنها بر این سیاست‌ها فائق آمدند بلکه خود و امنیت‌شان را بیمه کردند. درواقع محور مقاومت در راستای ایجاد امنیت در خاورمیانه و کشور‌های مختلف و همچنین بومی‌سازی بحث امنیت گام‌های اساسی برداشت که همین امر نقشه آمریکای و غرب برای حضور نظامی در خاورمیانه را بر هم زد و موجودیت نظامی این کشور‌ها در خاورمیانه را به طور کلی و از اساس باطل کرد.
شکل گیری ققنوس‌وار هسته مقاومت در آتش بحران‌ها
در واقع باید گفت که محور مقاومت در دو حیطه گفتمانی و نظامی در برابر سیاست‌های غرب شکل گرفت. البته با نگاهی به وقایع منطقه و خصوصا سیاست‌های توسعه طلبانه غرب و خصوصا آمریکا هربار دسیسه‌ای برای ضربه زدن به کشور و مردم مسلمان خاورمیانه صورت می‌گیرد در ادامه شاهد رشد بیشتر محور مقاومت در منطقه هستیم. یمن، سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و ... موید همین موضوع هستند. هسته مقاومت در روز‌های سخت با دست‌های خالی شکل گرفته و برای همین نیز بسیار سخت و مستحکم است و با هر ضربه نیز قوی‌تر و بزرگتر از قبل می‌شود. ماجرای شکل گیری هر کدام از نیرو‌های محور مقاومت را مرور کنیم به همین نتیجه می‌رسیم. رهبر معظم انقلاب در همین راستا در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس بیان می‌فرمایند: «شکل‌گیری مقاومت در منطقه‌ی غرب آسیا در دهه‌های اخیر پُربرکت‌ترین پدیده‌ی این منطقه بوده است. کیان مقاومت بود که بخش‌های اشغال‌شده‌ی لبنان را از لوث وجود صهیونیست‌ها پاک کرد، عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید، عراق را از شرّ داعش نجات داد، و به مدافعان سوری در برابر نقشه‌های آمریکا مدد رسانید. کیان مقاومت با تروریسم بین‌المللی مبارزه می‌کند، به مردم مقاوم یمن در جنگی که به آنها تحمیل شده است یاری می‌رساند، با موجودیّت غاصبان صهیونیست در فلسطین پنجه می‌افکند و به توفیق الهی آنها را به زانو در می‌آورد، و با تلاش مجاهدانه، مسئله قدس و فلسطین را در افکار عمومی جهان روزبه‌روز برجسته‌تر می‌کند.»
محور مقاومت از بحران و در دل بحران شکل گرفته است و به همین خاطر فلز هسته مقاومت سخت‌ترین نوع خود است که در بحران‌های جدید مقاوم‌تر می‌شود. شکل گیری محور مقاومت در واقع یکی از بالاترین درجات حل بحران و تبدیل آن به فرصت و امتیاز است و هر جا کشور‌های غربی از جمله آمریکا بحرانی در این حیطه به وجود آورند قافیه را به مقاومت باخته و عرصه را تحویل این نیرو‌ها داده‌اند؛ نبرد سختی که مقاومت با تحمیل روند فرسایش و استقامت در برابر دشمن در آن پیروز می‌شود.