شناسهٔ خبر: 69666723 - سرویس سیاسی
منبع: گویانیوز | لینک خبر

» پزشکیان و صد روز اقامت در پاستور

صاحب‌خبر -

احمد زیدآبادی - روزنامه هم‌میهن

در صد روزگی دولت مسعود پزشکیان به کارنامۀ او نمی‌توان نمرۀ درخشانی داد اما نمرۀ مردودی هم نمی‌گیرد.

در این صد روز او کوشیده تا ماشین دولت از «لاین وسط» خیلی منحرف نشود، اما ماشین‌ها وقتی در لاین وسط به مانعی برخورد می‌کنند، برای عبور از مانع باید وارد لاین سبقت شوند وگرنه جا می‌مانند و یا به لاین کندرو کشیده می‌شوند.

ارسطو «حد وسط» را مطلوب‌ترین نقطه می‌داند، اما در امور بشری گاه حد وسطی وجود ندارد، مثل حاملگی و گاه حد وسط اصلاً راه نجات نیست، مثل شنا یا رانندگی یا طبابت که مهارت بالا می‌خواهد و مهارت نصفه نیمه‌اش، جان آدمیان را به خطر می‌اندازد.

در آموزه‌های قرآنی به جای «حد وسط»ِ ارسطویی، «نقطۀ تعادل» یا «نقطۀ میزان» به معنای نقطۀ مطلوب توصیه شده است. نقطۀ تعادل یا میزان همان نقطۀ «عدل» است. چنانکه در کتاب آمده است: «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ. أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» (آسمان را برافراشت و تعادل و اندازه را وضع کرد. مبادا از اندازه و تعادل درگذرید.) و یا «الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ» (همان که تو را آفرید و بیاراست و تعادل داد.)

بنابراین، فضلیت و مطلوبیت، نقطۀ تعادل و توازن است و این نقطه منطبق با عدل و عدالت است. «وفاق» که دکتر پزشکیان آن را به عنوان شعار دولت خود برگزیده است، به لحاظ روشی یعنی شناسایی و معرفی نقطۀ موزون و عادلانه در هر امر و متقاعد کردن دیگران به مطلوبیت و فضیلت آن و جلب همکاری و همراهی آنان در آن جهت است.

بنابراین، به لحاظ روشی، وفاق شعار بسیار خوبی است اما به لحاظ عملی و اجرایی نباید آن را به میل به حد وسط و میانه در هر امری تقلیل داد، زیرا حد تعادل همیشه حد وسط و میانه نیست، همانطور که شناگری حد وسطِ مهارت در این حرفه و یا ناآشنایی با آن به حساب نمی‌آید.

سیاست‌های موزون و عادلانه، امر ناشناخته‌ای در کشور ما نیستند، اما مشکل، حرکت عملی به سمت آنها بوده است. برخی محافل اصولاً با سیاست‌های متعادل و منصفانه میانه‌ای ندارند و آن را مخلّ منافع شخصی و باندی خود می‌بینند. وفاق به معنای تسلیم شدن در برابر تعریف نادرست و منفعت نامشروع آنها نیست بلکه، متقاعد کردن آنان به پذیرش سیاست متوازن است. در عالم عمل، البته بسیاری اوقات، تیغِ حقیقت و استدلالِ منطقی نمی‌بُرد و سیاستمدار به اجبار و برای حفظ مصلحتی عمومی، چاره‌ای جز تن دادن به سطحی از منطق زور غلبه ناپذیر ندارد! این موضوع اما باید «موردی» و مشخص باشد و تبدیل به قاعده و رویه نشود وگرنه عدالت هرگز روی تحقق پیدا نمی‌کند.

به نظرم دکتر پزشکیان در تشکیل کابینه و انتخاب استانداران از موازین وفاق به معنی درست کلمه، چندان عدول نکرده است. انتخاب برخی استانداران از جناح رقیب، چنانچه آنها خود را متعهد و ملزم به رعایت سیاست‌های دولت کرده باشند، از قضا نوعی موفقیت در جهت به کارگیری شیوه و روش وفاق است، اما اگر مقام‌های منصوب چنین تعهدی را نپذیرفته باشند و بخواهند ساز مخصوص خود را بنوازند، انتصاب آنها طبعاً گامی ضد وفاق است.

از این مسائل که بگذریم، دولت آقای پزشکیان در دو حوزۀ حجاب اجباری و رفع انسداد اینترنت، بازی را وا نگذاشته است. بنابراین، احتمال موفقیت او در این دو زمینه وجود دارد. در زمینۀ ایجاد توازن در سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها و بهبود شرایط اقتصادی کشور، آقای پزشکیان تا این لحظه با بدبیاری بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شده است. دولت بدون آنکه خود، تمایلی داشته باشد با تشدید جنگ در منطقه و باز شدن پای ایران به آن روبه‌رو شده است. این وضعیت از یک طرف، بهبود روابط خارجی کشور را با موانع بزرگی روبه‌رو کرده و از طرف دیگر افزایش مشکلات معیشتی مردم و بنگاه‌های تولیدی و اقتصادی را به دنبال داشته است.

از آنجا که داوری منصفانه نسبت به کارنامۀ اجرایی مدیران و سیاستمداران تابعی از نسبت بین امکانات و محدودیت‌های آنان است، واقعیت این است که دولت پزشکیان در همین ابتدای کار، علاوه بر محدودیت‌های داخلی با محدودیت‌های بی‌شمار خارجی هم روبه‌رو شده است. او در جایگاه رئیس‌جمهور که وظایف بسیاری بر عهده دارد اما ابزارهای اندکی در اختیار دارد، به تنهایی از پس بحران‌های پیش رو بر نخواهد آمد، اما جهتِ روند بحران‌ها و راه‌های متصور برای حل و کنترل آنها در سطح منطقه، می‌تواند به کمک او آید و یا کلاً دولتش را از حیز انتفاع ساقط کند.