جوان آنلاین: به اعتقاد یک جامعهشناس خانوادهها بدانند الگوپذیری زیربنای شخصیت فرد است که در نوجوانی اتفاق میافتد و طبعاً سعادت و شقاوت افراد تا حد زیادی وابسته به آن است.
مصطفی هاشمینسب، جامعه شناس، استاد دانشگاه و مشاور تربیتی با اشاره به مقوله الگوپذیری جوانان و نوجوانان اظهار میدارد: برای اینکه بتوانیم موضوع را تبیین کنیم، ابتدا باید اشاره حداقلی به آن داشته باشیم. اولاً اینکه دوره نوجوانی حساسترین دوره تلقی میشود و با تغییرات سریع در روح و روان و جسم افراد همراه است، این دوره با وجود پرسشهای مختلف در موضوعات گوناگون در ذهن نوجوان پیش میرود. از طرفی هم نوجوانی، سن غلیان احساسات و عواطف است. به همین دلیل مسائل عاطفی و عشقی بروز پیدا میکند یا عزتطلبی را در آنها میبینیم.
به اعتقاد این جامعهشناس اینها دست به هم میدهد و شخصیت نوجوان دستخوش تغییر میشود تا جایی که نزدیکترین افراد به این نوجوان از حجم تغییرات تعجب میکنند و دچار سردرگمی میشوند.
وی میافزاید: به خاطر همین تغییرات، روش مواجهه رفتار با نوجوان باید تغییر کند. البته این سردرگمی فقط مربوط به خانوادهها نیست، بلکه جامعه و دستگاههای ذیربط را هم شامل میشود. به همین دلیل در جوامع پیشرو متناسب با اقتضائات روز، نسخههای رفتاری را تغییر میدهند. نوجوان امروز با نوجوان دهه ۶۰ متفاوت است پس شیوههای برخورد با او هم باید تغییر کند.
هاشمینسب تصریح کرد: یکی از مواردی که در دوره نوجوانی بسیار مشاهده میشود بحث الگوهاست. نوجوان در این سن و سال فطرتاً تمایل دارد که شخصیتی را به عنوان اسوه مدنظر خود قرار بدهد و از او تقلید کند. حتی قهرمانپرستی را بین برخی نوجوانان میبینیم که الگوی مورد نظر، تبدیل به قهرمان زندگیشان میشود.
وی در مورد مصداق درست الگو گفت: انتخاب الگو و پذیرفتن آن باید متناسب با ارزشها و فرهنگ باشد. نمیتوانیم بگوییم الگوهای خانوادهای در حوزه مذهبی، یک مدل است و فرزندش الگوی دیگری را انتخاب کند. تقریباً همه آن چیزی که در خانواده به عنوان مبنای رفتار شناخته میشود بخش زیادی از آن به فرزندان سرایت پیدا میکند.
این جامعهشناس اظهار میکند: در ادبیات کهن ما ذکر میشود که پسر از پدر اخلاقیات را و ارزشی به اسم خانهداری را دختر از مادر به ارث میبرد، پس همینطور که این مؤلفههای رفتاری سرایت پیدا میکند، بحث الگوها هم پیش میرود. اینکه توقع داشته باشیم نوجوانان الگوهای مناسبی پیدا کنند، اما آن خانواده خود الگوی مناسبی نباشد، انتظار بیهودهای است.
وی در پاسخ به اینکه خانوادهها چطور میتوانند به فرزندان خود برای هدایت آنها به سمت مسیر الگوهایی که متناسب با روحیات و شخصیت آنهاست عمل کنند، میگفت: از همان سنین پایین کودکی، حوزه الگوپذیری را مشاهده میکنیم و میتوانیم آن را مدیریت کنیم.
به اعتقاد این جامعهشناس انتخاب الگو به یکباره نیست بلکه از سنین کم، نوجوان رفتارهای والدین و اطرافیان را الگو قرار میدهد و متناسب با آنها رفتار میکند. در این بین در انتخاب الگو در ایام کودکی با نوجوانی تفاوت وجود دارد و عمدتاً در کودکی به صورت ناآگاهانه الگو انتخاب میشود و به همین خاطر در حوزه روانشناسی اجتماعی ناهنجاریهایی که در کودکی رخ میدهد ناشی از تغییر الگویی است که مقابل کودک بوده است، اما در سن نوجوانی متناسب با سن، عقل هم رشد میکند و دیگر تقلید صرف نیست و نوعی از گزینش را انجام میدهند.
وی در رابطه با توصیه به خانوادهها و دیگر گروههای اجتماعی در انتخاب الگوی مناسب میگوید: بین دو طیف خانواده و نوجوان اولاً جلب اعتماد ضروری است و نوجوان تا اعتماد نکند معرفی الگو صورت نمیگیرد. ثانیاً صمیمیت بین پدر و مادر و فرزند لازم است، این دو موضوع پایههای رابطه والدین با نوجوان و بقیه مخاطبان را شکل میدهد. اگر اینها به درستی شکل بگیرد، مدیریت دسترسیهای فرزند هم به خوبی پیش میرود. پس با توجه به فراگیری رسانههای گسترده در کشور اگر از سوی والدین مدیریت صورت نگیرد، جدای از عوارض دیگر نوجوان الگوهای مناسبی را انتخاب نخواهد کرد و با ارزشهای جاری نظام و جامعه ما متناسب نخواهد بود. ذکر این نکته هم ضروری است که باتوجه به سن، دسترسیهای رسانهای را باید برای نوجوانان مهیا کنیم و این موضوع در جامعه ما
کمرنگ است.
هاشمینسب تصریح میکند: متأسفانه برخی کودکان به اینستاگرام دسترسی دارند، خانواده هم کنترل چندانی ندارد و به مرور با رفتارهایی از نوجوان مواجه میشویم که باعث تعجب است و خطرات جدی برای فرد ایجاد میکند که قابل مدیریت شدن هم نیست.
وی ادامه داد: از سنین قبل از نوجوانی باید به این موضوع فکر کرد. از شش ماهگی الگوپذیری را در کودک مشاهده میکنیم و اگر از کودکی عناصر فرهنگی مطلوب مورد نظر را برایش تبیین نکنیم، با زبان مورد تخصص خودش پیش نرویم و روشهای جذاب را به کار نگیریم فرزندمان دچار آسیب میشود. اجازه ندهیم روند الگوپذیری از اینستاگرام شکل گیرد.
این جامعهشناس در خصوص تفکیک حدود تشخیص الگوها و ضد الگوها بیان میکند: جدا از نقشی که نظام آموزشی از مدرسه تا جامعه دارد، خانواده نیز نقش اساسی در الگوپذیری دارد. اگر این حد و حدود اتفاق بیفتد متناسب با الگوی مناسب پیش میرود.
هاشمینسب ادامه داد: خانوادهها بدانند الگوپذیری زیربنای شخصیت فرد است که در نوجوانی اتفاق افتاده و طبعاً سعادت و شقاوت افراد تا حد زیادی وابسته به الگوپذیری است، اگر الگو مناسب بود فرزند ما را در راه سعادت دنیوی کمک میکند و اگر نامناسب بود منجر به شقاوت او میشود.
این جامعهشناس خاطر نشان میکند: نوجوان ما الگو را میشناسد و بعد او را انتخاب میکند و متناسب با او پیش میرود. پس در این مسیر به او کمک کنیم.
مصطفی هاشمینسب، جامعهشناس و استاد دانشگاه:
نوجوانی که با والدین خود صمیمی نیست به الگوی آنها هم اعتماد نمیکند
روزنامه جوان
به اعتقاد این جامعهشناس اینها دست به هم میدهد و شخصیت نوجوان دستخوش تغییر میشود تا جایی که نزدیکترین افراد به این نوجوان از حجم تغییرات تعجب میکنند و دچار سردرگمی میشوند.
صاحبخبر -
∎