پس از اعلام ترکیب نهایی تیم ملی برای دیدار مقابل عراق مشخص شد امیر عابدزاده دروازهبان ۲۸ ساله تیم ملی کشورمان قرار است در دیدار حساس مقابل عراق به میدان برود. دیداری حیثیتی برای ملی پوشان ایران و البته جامعه فوتبال کشورمان که همواره در طول تاریخ تقابلی متفاوت با یکدیگر داشته اند.
دروازهبانی که از سال ۲۰۱۶ در اروپا (لیگ های پرتغال و اسپانیا) دروازهبانی کرده است. امیر عابدزاده در طول ۹۰ دقیقه به ویژه در ۲۰ دقیقه ابتدایی و اواخر نیمه دوم لحظات سختی را درون دروازه تیم ملی سپری کرد و با واکنش های خوب خود حتی یک بار توپ را روی خط دروازه مهار کرد تا قفل محکمی به دروازه تیم ملی فوتبال کشورمان بزند.
پدر امیر برای حضور تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه حدود ۲۴ سال پیش در چنین شرایطی و با درخشش درون دروازه تیم ملی مقابل استرالیا در شهر ملبورن جواز صعود تیم ملی به جام جهانی را به نام تیم کشورمان صادر کرد. ۲۴ سال پس از آن روزها بار دیگر نام عابدزاده و حالا جاودانگی در تاریخ فوتبال ایران ... احمدرضا عابدزاده در دیدار تیم ملی ایران و استرالیا در تاریخ ۸ آذر ۱۳۷۶ درخشید و به رغم دریافت دو گل از تیم قدرتمند استرالیا جواز صعود تیم ملی ایران به جام جهانی فرانسه ۱۹۹۸ را در اختیار هم تیمیهایش گذاشت.
امیر عابدزاده ۹۰ دقیقه قفل محکمی به دروازه ایران زد تا تیم ملی با پیروزی و ۳ امتیاز لذتبخش مقابل حریف سنتی کشورمان ، همچون پدرش اسباب خوشحالی ملت ایران را فراهم کند.
لحظاتی پس از پایان دیدار و زمانی که احمدرضا عابدزاده از پلههای کناری جایگاه ویژه (که به زمین چمن منتهی می شود) به پایین آمد، امیر عابدزاده که غرق در شادی همراه با همتیمیهایش بود جمع دوستانش را ترک کرد و به استقبال پدر رفت. لحظه های با شکوه و تماشایی که از لنز دوربین های تلویزیونی و عکاسان خبری بیرون نماند.
امیر مقابل پدرش زانو زد، دست اورا گرفت و بوسه بر دست پدر زد تا همه یاد روزهایی بیوفتند که کودکی نونهال بود و همراه با پدرش در تمرینات دروازهبانی و فوتبال شرکت میکرد. روزهایی که احمدرضا عابدزاده با قاطعیت قولش را به امیر داده بود که درون دروازه تیم ملی ایران خواهد درخشید.
امیر به اصرار پدر برخاست و در آغوش احمدرضا قرار گرفت و بوسه ای دیگر بر گونه پدر زد و احمدرضا هم صورت امیر را بوسید و پدر و پسر با قدرت یکدیگر را در آغوش فشردند تا شادی زائد الوصف شان را جشن بگیرند.
عابدزاده که می دید پسرش ۲۴ سال پس از خودش در جشن صعود تیم ملی به جام جهانی یکی از ارکان اصلی سپید پوشان تیم ملی ایران بوده، در پوست خود نمی گنجید اما مغرور و سرافراز دستی بر پشت امیر زد و او را به جمع دوستانش برگرداند و به او گفت که «برو و خوشحالیات را ادامه بده.»
اتفاقی کم نظیر که در دنیای فوتبال نمونه هایش را کمتر شاهد بوده ایم. اینکه یک پدر و یک پسر هر دو در تاریخی ترین روزهای فوتبالی یک مملکت ۸۵ میلیون نفری زمینه ساز شادی میلیونها هموطن شان شوند.