خبرورزشی/ فرهاد اشراقی: دقت کردهاید چرا هر چند ماه یک بار بحث قانون بازنشستهها رسانهای میشود؟ تا حالا از خودتان پرسیدهاید اگر این قانون واقعاً قانون است چرا بعضی وقتها مهم میشود و فقط برای بعضیهاست؟ طرف ۵ سال پیش بازنشسته شده، ولی ناگهان حکم «سرپرست» موقت میگیرد. ۲ ماه بعد هم که از بدهیها و ویرانیها خبردار میشود یک عده یادشان میافتد که او بازنشسته شده و چیزی هم داریم به اسم قانون بازنشستهها! برای دور زدن این قانون صدتا راه وجود دارد مثلاً میگویند طرف از فلان نهاد مأمور شده به یک نهاد دیگر! در واقع کسی را که بخواهند سر کار بیاورند کاری به تخصصش ندارند و به تنها چیزی که فکر میکنند این است که با چه مکانیزمی آن فرد بازنشسته را «مأمور به نهاد جدید» کنند و قانون را دور بزنند.
بازنشستهها البته خودشان دو دستهاند؛ یک دسته بازنشستههای معمولی و دسته دوم بازنشستههای وصل! این عده صد درصد به جایی وصل هستند که حکم میگیرند و مثلاً در فلان باشگاه با همان حکم موقت ۴، ۵ سال میمانند! بعد هم که چند ده میلیارد بدهی گذاشتند بازنشسته وصل بعدی تشریف میآورد و کار را در دست میگیرد. این روند ادامه پیدا میکند تا بدهی باشگاه دولتی به ۱۷۰ میلیارد برسد و خلاصه چرخ گردون همچنان میچرخد تا امور همه بگذرد و البته کسی هم جایی جوابگو نیست؛ چه آن «بازنشسته وصل» و چه کسی که به طرف حکم داده و باید روی کارش نظارت میکرده است.
بازنشستهها البته خودشان دو دستهاند؛ یک دسته بازنشستههای معمولی و دسته دوم بازنشستههای وصل! این عده صد درصد به جایی وصل هستند که حکم میگیرند و مثلاً در فلان باشگاه با همان حکم موقت ۴، ۵ سال میمانند! بعد هم که چند ده میلیارد بدهی گذاشتند بازنشسته وصل بعدی تشریف میآورد و کار را در دست میگیرد. این روند ادامه پیدا میکند تا بدهی باشگاه دولتی به ۱۷۰ میلیارد برسد و خلاصه چرخ گردون همچنان میچرخد تا امور همه بگذرد و البته کسی هم جایی جوابگو نیست؛ چه آن «بازنشسته وصل» و چه کسی که به طرف حکم داده و باید روی کارش نظارت میکرده است.