«ابراهیم تقی پور»، بازیکن پیشین استقلال میگوید: اگر باشگاه استقلال و «امیر قلعهنویی» به من پیشنهاد همکاری دادند به خاطر تواناییهای فنیام بود و به تبانی احتیاج نداشتم. برای من اتفاقی افتاد که تمام این شایعهسازان را نفرین کردم.
تقیپور در گفت و گو ایرنا به طور کامل درباره شایعه تبانی در بازی استقلال و پگاه گیلان در فینال جام حذفی حرف زد.
*چطور شد فوتبالیست شدی؟
من فوتبال را از روستاهای ساری (السروم) آغاز کردم، روستای خوش آب و هوایی که در زمینهایش صبح تا شب دنبال یک توپ میدویدم و رویاهای بزرگی در سر داشتم. بعد به تهران آمدم و در تمرینات پاس تهران شرکت کردم و مورد تایید فنی قرار گرفتم. همان سال با امیدهای پاس نایب قهرمان تهران شدم اما بعد به لیگ دسته سوم رفتم.
*از پاس به لیگ دسته سوم رفتی، چرا؟
وقتی که «ابراهیم قاسمپور» از سمت سرمربیگری پاس کنار رفت و جایش را به «فیروز کریمی» داد امریه ورزشی مرا برای تیم شهید بهشتی که زیر مجموعه نیروی انتظامی بود صادر کردند. وقتی خدمت سربازیام به پایان رسید در تست پلیاکریل شرکت کرده و قبول شدم.
*مقصد بعدیات ذوبآهن بود، درست است؟
مرحوم «ناصر حجازی» بازی مرا پسندیده بود و وقتی پیشنهاد همکاری از او دریافت کردم قبول کردم. این یک اتفاق بزرگ برایم بود.
*کار کردن با «ناصر حجازی» چطور بود؟
عالی، همیشه گفتهام شاگردی مردی چون حجازی که اسطوره فوتبال ایران است از افتخارات دوران فوتبالیام محسوب میشود، او چه در بُعد فنی و چه در بُعد اخلاقی نمونه بود، ناصر خان همیشه به ما حرفی میزد که بعدها معنیاش را فهمیدیم.
*چه حرفی؟
میگفت تا میتوانید از فوتبال لذت ببرید چرا که بعدها و در روزهایی که فوتبال را کنار گذاشتید حسرت میخورید و من با تمام وجود این جملات را لمس کردم.
*حضورت در پرسپولیس کوتاه مدت بود؟
من ۸ ماه بازیکن پرسپولیس بودم. در آن سالی که پیراهن پرسپولیس را پوشیدم باشگاه ۲ مدیرعامل داشت، علی پروین و عباس انصاریفرد کارهای مدیریتی را انجام میدادند. آنها برای دریافت رضایتنامه من ۴۰ میلیون تومان با ذوبآهن پرداخت کرده بودند و با توجه به اینکه مشکلات مالی و مدیریتی داشتند، نتوانستند این مبلغ را پرداخت کنند و باشگاه خواهان بازگشت من شد و انصاریفرد نیز بدون اینکه با من حرف بزند رضایتنامهام را به اصفهانیها داد و پروین وقتی از این موضوع باخبر شد گفت حاج عباس (انصاریفرد) حق این کار را نداشت تو بمان من کارهایت را درست میکنم. اما از ترس اینکه محروم نشوم مجبور شدم به اصفهان برگردم و دوباره برای ذوبآهن بازی کنم. در آن ۲ سالی که برای این تیم بازی کردم اتفاقات خوبی برایم افتاد و در تیم ملی بازی کردم هرچند پیش از آن نیز چنین اتفاقی برایم افتاده بود. در پرسپولیس یک اتفاق جالب برایم افتاد که هیچ بازیکن دیگری در دنیا تجربه نکرده است.
*چه اتفاقی؟
در جام اتحادیه مقابل راهآهن قرار گرفتیم که بازی با تساوی ۲ بر ۲ به پایان رسید و من زننده هر چهار گل زمین بودم، ۲ گل برای پرسپولیس به ثمر رساندم و ۲ گل به خودی زدم.
*در جام ملتهای آسیا ۲ اتفاق عجیب برایت افتاد؟
کدام اتفاقات؟
*مصدومیت و محرومیت؟
در بازی با کرهجنوبی از ناحیه سر مصدوم و بیهوش شدم، مادرم در تمام سالهایی که فوتبال بازی کردم همین مسابقه را از تلویزیون تماشا کرد و وقتی آن اتفاق برایم افتاد حالش بد شد و تا زمانی که تماس نگرفته بودم گریه میکرد. متاسفانه برخی از افراد با آن مصدومیت شوخی کردند که کار قشنگی نبود چرا که فوتبال ارزش ندارد مادر افراد گریه کنند.
*درباره محرومیت حرف بزن.
شب بازی با بحرین حکم محرومیت ۶ ماهه من صادر شد، محمد دادکان مصاحبه کرد و گفت این شیطنت عربها بود. آنها کاری کردند که من جام ملتهای آسیا را در بهترین شرایط جسمی و فنی از دست بدهم.
*دلیل این محرومیت چه بود؟
در مسابقات جام باشگاههای آسیا و در بازی ذوبآهن و پاختاکور ازبکستان با داور جر و بحث کردم که متاسفانه با لابی عربها پس از یک سال حکم من صادر شد. این ناعادلانهترین حکم کنفدراسیون فوتبال آسیا بود.
*زیاد تیم تغییر میدادی، بعد از ذوبآهن به استقلال اهواز رفتی و تیمهای بعدیات مس کرمان و پگاه گیلان بود.
استقلال اهواز سال ۸۴ پول خوبی به من داد، آنها ۴۰۰ میلیون تومان به من پرداخت کردند که یادم میآید در آن سال همه مرا گرانترین بازیکن فوتبال ایران معرفی کردند. مس کرمان هم اولین تجربهاش را در لیگ برتر تجربه میکرد و پیشنهاد مناسبی داد که قبول کردم اما بنا به دلایلی ترجیح دادم فقط یک فصل در گیلان حضور داشته باشم و بعد به پگاه رفتم.
*فصل بعد به استقلال آمدی.
نباید میرفتم؟ حضور در تیمهای بزرگ آرزوی هر بازیکنی است و به هر بازیکنی پیشنهاد بدهند با کمال میل این کار را انجام میدهد.
*حضورت در استقلال با حرف و حدیثهای زیادی همراه بود، خودت بهتر میدانی از چه موضوعی حرف میزنم.
من بازیکنی بودم که سالها تجربه حضور در لیگ برتر را داشت، با پرسپولیس به مقام سوم لیگ قهرمانان آسیا رسیده بودم، در جام ملتهای آسیا با تیم ملی سوم شده بودم، سابقه نایب قهرمانی در لیگ برتر در کارنامه فوتبالیام داشتم، اگر استقلال سراغ من نمیآمد جای تعجب داشت.
*پاسخت به شایعات تبانی در بازی استقلال و پگاه گیلان در فینال جام حذفی چیست؟
در بازی رفت کارشناس تلویزیونی بازی جلال چراغپور بود و این کار را در بازی برگشت مرتضی محصص انجام داد، هر ۲ نفر مرا به عنوان بازیکن برتر انتخاب کردند، یعنی این کارشناسان حرف دروغی زده بودند.
*یعنی روی هیچ کدام از گلهای خورده مقصر نبودی؟
نه! همه آنهایی که میگویند ابراهیم تقیپور در بازی استقلال و پگاه گیلان تبانی کرد بروند فیلم بازی را بارها تماشا کنند و بعد بگویند من روی کدام گل مقصر بودم. این حاشیهها را برای امیر قلعهنویی درست کردند تا موفقیتهای او را زیر سوال ببرند، آدمهای موفق که کارنامه درخشانی دارند مورد حسادت افراد کوچک قرار میگیرند و آنها میخواهند قهرمانی و موفقتهایشان را زیر سوال ببرند. من ۱۲۰ دقیقه جلوی استقلال با تمام وجود بازی کردم و وجدانم راحت است. یک چیزی؟
*چه چیزی؟
من بچه روستا هستم، سر سفر پدر و مادرم بزرگ شدم، نان حلال خوردهام. اگر باشگاه استقلال و امیر قلعهنویی به من پیشنهاد همکاری دادند به خاطر تواناییهای فنیام بود و به تبانی احتیاج نداشتم. برای من اتفاقی افتاد که تمام این شایعهسازان را نفرین کردم.
*چه اتفاقی؟
وقتی تومور مغزی گرفتم و به بیمارستان برای سیتیاسکن رفتم پزشک وقتی آمد بدون اینکه حال مرا بپرسد گفت آقای تقیپور ماجرای بازی استقلال و پگاه گیلان چیست؟ هیچ وقت فراموش نمیکنم روز دوم محرم بود و همان جا گفتم خدایا به این ماه عزیز و خون امام حسین (ع) فردی که این شایعه تبانی را درست کرد به تو واگذار میکنم و خودت جواب او را بده.
*پایان فصل هم از استقلال رفتی؟
وقتی امیر قلعهنویی از استقلال رفت و صمد مرفاوی هدایت این تیم را بر عهده گرفت پیشنهاد همکاری داد و با حضور در باشگاه با وی حرف زدم اما صبا پیشنهاد مالی خوبی داد و به این تیم رفتم.
*صبا پایان فوتبال تو بود؟
متاسفانه پزشک صبا به گردنم آمپول کورتون زد و همین باعث شد دیسک گردنم شرایط بدتری پیدا کند و مجبور شوم پس از جراحی فوتبال را کنار بگذارم.
انتهای پیام
∎