اما اصل این دعوا از کجا شروع شده؟ اتفاق جالبی است. اواخر فصل قبل بود که حسن روشن مسئول آکادمی فوتبال استقلال شد. او یک شب اراده می کند برای فردایش بین تیم های جوانان و امید ، بازی دوستانه بگذارد. تیم امیدها آن روز تمرین نداشته و کادرفنی برای بچه های شان ، برنامه استخر و سونا گذاشته بودند. روشن به حساب تمرینات هر روزه ساعت ۱۰ صبح ، در محل تمرین حاضر می شود تا بازی دوستانه بین تیم های جوانان و امید برگزار کند. نبودن امیدها باعث خشم روشن می شود و این شروع اختلافات است. بعد او اصرار دارد که تعدادی از بازیکنان بسته شده در تیم امید ، گزینه های مناسبی نیستند. تنش ها مدام بالا می گیرد ، سامره وقتی مدیر تیم های پایه به تمریناتش می آید ، انتقاد می کند که چرا باید روشن با لباس شخصی وسط تمرین تیمش برود و روی چمن بخواهد تمرینات را قطع کند.
سامره و گروهش سال قبل ۱۱ بازیکن از تیم شان را به تیم بزرگسالان ، تیم های لیگ برتری و لیگ یکی داده اند. سرمایه هایی که خیلی ساده از دست استقلال رفته اند اما حضور بازیکنانی چون امید نورافکن و محسن کریمی در تیم اصلی ، نشان می دهد که گروه فنی سامره در تربیت بازیکنان جوان موفق بوده اند. حالا باید دید چالش میان روشن و سامره را مدیران استقلال چگونه پایان می دهند تا حسن روشن این قدر مصاحبه تند نکند و سامره هم برایش پیامک نزند:«آقای روشن لطفا این قدر برای ما حایه ایجاد نکنید ، شما کارتان را بکنید و بگذارید ما هم به کارمان برسیم!»