قانون- شيروان ياري
در ادامه، گفت و گوی «قانون بچهها» را با مرتضی دانايیفر میخوانیدكه از مراحل پیشگیری از آزار جنسی کودکان و مهارتهای فرزندپروری ميگوید:
از چگونگی آغاز فعالیت در حوزه کودک آزاری و پیشگیری از کودک آزاری جنسی برایمان بگویید.
در زمان فعالیتم در انجمن حمایت از کودکان که در خانه شوش فعال بودم، با بچههایی روبه رو بودم که کودک کار بودند. زمانی که سر کلاس درس حاضر میشدند، نمیتوانستند درست روی صندلی بنشینند یا تکیه دهند. پرخاشگر بودند و عکسالعملهای خاصی از خود نشان میدادند. این امرسبب شد تا به این موضوع حساس شوم و پیگیریهایم سبب شد به این موضوع پی ببرم که این کودکان مورد آزار قرار گرفتهاند؛ چراکه جای شيلنگ، کمربند و کبودی آن روی بدنشان مشهود بود. همچنین برخی از این کودکان مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند. در آن زمان تنها کاری که از دستمان بر میآمد، این بود که این کودکان را به اورژانس اجتماعی یا همان 123 ارجاع دهیم. البته اورژانس اجتماعی نیز با چالشهایی روبه رو است که سبب شد تا به فکر پیشگیری از سوءاستفاده جنسی از کودکان و آموزش به خانوادهها براي فرزند پروری بیفتم.
از این رو، کلاسهای آموزشی، مراقبت از خود، بهداشت بلوغ و برای مادران نیز کلاسهای فرزندپروری را برگزار کردیم. در نهایت نیز با اتمام دوره کارشناسی و ورود به دوره کارشناسی ارشد در صدد دریافت مجوز برآمدم و پس از حدود سه سال فعالیت، اقدامات لازم در زمینه دریافت مجوز از سازمان بهزیستی کشور صورت گرفت و پروانه تاسیس بنیاد در تاریخ ٠٦/٠٥/١٣٩٥ به شماره مجوز ۶۹۰ /۲۶۹۵/ ۷۱۷ صادر شد. البته در اوایل گفته میشد، این فعالیت یک کار حکومتی است و انجمن نمیتواند به موضوع کودک آزاری ورود پیدا کند اما بالاخره مجوز صادر شد. درحال حاضر هم در حوزه پیشگیری از کودک آزاری فعال هستیم.
با توجه به آنکه در سطح استان تهران فعال هستید، بیشترین کودکانی که به مرکز شما مراجعه میکنند، ایرانی هستند یا از جمله کودکان اتباع خارجی و مهاجران قرار میگیرند؟
کودکانی که در مناطق مختلف برای حضور در کلاسهای مراقبت از خود و پیشگیری از تجاوز جنسی به مرکز ما مراجعه میکنند، متفاوت است. به طور مثال در منطقه هفت بیشتر کودکانی که به ما مراجعه میکنند، ایرانی هستند اما در کل استان تهران، تعداد کودکان اتباع خارجی که به ما مراجعه میکنند، بیشتر است.
به کودک آزاری و آزار جنسی اشاره داشتید، آیا کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، خودشان به مرکز روبان آبی مراجعه میکنند یا از طریق خانواده و سایر افراد معرفی میشوند؟
در این مورد، تعداد کودکان خودمعرف خیلی کم است و در بیشتر مواقع، خودمان شناسایی میکنیم. زمانی که کودک مشکوک به آزار جنسی به ما مراجعه میکند یا شناسایی میشود، سعی میکنیم در خانواده درجه یک او شخصی را پیدا کنیم که درخصوص کودک حساستر است. ممکن است والدین، مصرف کننده مواد باشند و حساسیتی نسبت به کودک خود نداشته باشند. در چنین مواردی پدر و مادربزرگ نسبت به کودک حساستر است.
درخصوص پیشگیری از کودکآزاری برایمان بگویید. خانوادهها تا چه اندازه به این موضوع آگاهی دارند؟
به عقیده من، خانوادهها هیچ اطلاعاتی در این خصوص ندارند. ما در این سالها نه تنها در مناطق آسیب دیده بلکه در سایر مناطق تهران نیز کلاسهای پیشگیری از کودک آزاری را برگزار کردیم. حتي در منطقه 5 تهران موردی داشتیم که کودک از خانوادهای که به لحاظ سطح اجتماعی و اقتصادی در سطح بالایی قرار داشتند، مورد سوءاستفاده پسر همسایه قرار گرفته بود و با وجود آنکه مادر خانواده در جریان موضوع قرار داشت، هنگامی که با او صحبت کردم، میگفت؛ فکر نمیکردم موضوع خیلی جدی باشد. این درحالی است که کودک به صورت واضح به مادر خود گفته بود که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاست اما مادر فکر میکرد که کودک تحت تاثیر شبکههای اجتماعی قرار گرفته و پیگیر صحبتهای فرزند خود نشد. بی اطلاعی از چنین مواردی و عدم پیگیری آن توسط والدین، تنها در مناطق آسیب پذیر اتفاق نمیافتد بلکه در سطوح بالای طبقه اجتماعی و اقتصادی نیز وجود دارد و فراگیر است.
خانوادهها و والدین چگونه میتوانند نسبت به پیشگیری از آزار جنسی فرزندان خود آگاهی کسب کنند؟
چندی پیش با حضور کارشناسان و افرادی که دغدغه این مهم را داشتند، کارگروهی تشکیل دادیم و چند گزینه پیشنهاد شد. نخستین گزینه، اقدام از طریق مدارس بود که البته با شکست مواجه شد؛ چراکه تنها چند مدرسه قبول کردند تا کلاسهای مراقت از خود را برگزار کنند که آن هم از ترس والدین و حراست آموزش و پرورش لغو شد.
برگزاری این کلاسها توسط انجياو ها نیز عملی نیست؛ از این رو برآن شدیم تا گروه علمی به همراه گروه پشتیبان تشکیل دهیم تا بتوانیم با زبانی عامیانهتر موضوع پیشگیری از کودک آزاری و مراقبت از خود را در قالب فیلم کوتاه، انیمیشن و... در شبکههای اجتماعی مطرح کنیم.
همواره این ترس در خانوادهها وجود دارد که با موضوع کودک آزاری جنسی چهكار کنند. هنوز نمیدانند باید چهكار کنند و همچنان این ترس وجود دارد.
پیشنهاد شما به عنوان یک مددکار اجتماعی درخصوص چگونگی رفتار با موضوع کودکآزاری جنسی چیست؟ خانوادهها باید چه کارهایی انجام دهند؟
برای مرحله نخست، باید جلوی ادامه کودک آزاری گرفتهشود. در بسیاری از موارد از آنجایی که کودک آزاری جنسی جزو رازها محسوب میشود و ممکن است فردی که کودک را مورد آزار قرار میدهد، از خانواده درجه یک کودک باشد، این امر ادامه پیدا میکند. از این رو باید در مرحله نخست، کودک آزاری را متوقف کرد. این امر در خانوادههای مختلف، متفاوت است. بعد از توقف آزار، دو مرحله دیگر وجود دارد. نخست آنکه کارهای حقوقی این امر انجام شود تا فرد آزاردهنده به مجازات خود برسد و دوم آنکه سلامت کودک اهمیت دارد و باید کودک تحت نظر مشاوران، مددکاران اجتماعی و روانشناسان قرار گیرد و برنامه درمانی برای خانواده و کودک طراحی شود. این برنامه دراز مدت است و خانوادهها باید با کودک همراه باشند. هر اندازه زمان آزار جنسی کودک طولانیتر باشد، زمان درمان نیز طولانیتر خواهد بود.
با توجه به آنکه مرکزی مردمنهاد هستید، روزانه یا هفتگی، چند مورد از کودک آزاری جنسی به مرکز شما گزارش داده میشود؟
آمار رسمی این امر را 123 اعلام میکند اما در هفته حدود سه تا چهار مورد از آزار جنسی کودکان به مجموعه روبان آبی گزارش داده میشود. با وجود آنکه این مورد در جامعه آشکار است اما همه میخواهند روی آن سرپوش بگذارند. در این میان نه تنها دخترها بلکه پسرها نیز تحت آزار جنسی قرار میگیرند.
چگونه میتوان از آزار جنسی کودکان، پیشگیری کرد؟ چه پیشنهادي برای خانوادهها دارید؟
خانوادهها باید کودک را با اندامهای خصوصیاش آشنا کنند. به آنها بیاموزند که باید حریم داشته باشند. به همه عمو و خاله نگویند چراکه بچه اعتماد میکند و از آنجایی که حد و حدود به او آموزش داده نشدهاست و آشنایی با اندامهای خصوصی خود ندارد، دچار آسیب میشوند. درعین حال والدین باید این اعتماد را در فرزندان خود ایجاد کنند که اگر موردی پیش آمد، سریع به آنها اطلاع دهند. سپس پذیرش این مورد از سوی والدین اهمیت دارد تا بتوانند کودک را مورد حمایت قرار دهند؛ چراکه بچهها سریع عذاب وجدان میگیرند و تصور میکنند خودشان باعث شدهاند که این اتفاق بیفتد. والدین باید مهارت فرزندپروری را بیاموزند