به گزارش خبرنگارجامجم،رسیدگی به این پرونده ازسال۹۶ وباگزارش مرگ مشکوک زن جوانی دریکی از بیمارستانهای تهران آغاز شد. پیکر این زن در کنار خیابان پیدا و به بیمارستان منتقل شده بود. این زن بهخاطر وخامت حالش مدتی در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود اما تلاشها برای نجات جانش موفق نبود و فوت کرد. با توجه به کبودی روی بدن و گردنش، احتمال قتل او مطرح و موضوع به پلیس گزارش شد.
ماموران در حال تحقیق در بیمارستان بودند که زنی با مراجعه به آنها خودش را خواهر زن فوت شده معرفی کرد و گفت: چند شب قبل به خواهرم مینا زنگ زدم تا حالش را بپرسم که زن ناشناسی تلفنش را جواب داد و ادعا کرد پیکر خواهرم در خیابان افتاده و با اورژانس برای نجات او تماس گرفته است. آدرس بیمارستانی که خواهرم را به آنجا انتقال داده بودند، گرفتم و خودم را به اینجا رساندم. در این مدت خواهرم بهخاطر وضعیت جسمانیاش در کما بود و سرانجام فوت کرد. خواهرم و شوهرش مدتی بود با هم اختلاف و درگیری داشتند. نیما ــ دامادمان ــ با دوست خواهرم ارتباط پنهانی داشت و مینا متوجه موضوع شده بود. مطمئن هستم که نیما خواهرم را کشته تا با آن زن ارتباط داشته باشد.
با طرح این ادعا و کبودی روی بدن و گردن زن جوان، ماموران همسر او را با دستور قضایی دستگیر کردند که در تحقیقات منکر قتل شد و گفت: همسرم سابقه خودکشی و افسردگی داشت و احتمال میدهم به زندگیاش پایان داده باشد. روزی که این حادثه رخ داد من با او دعوا و کتککاری نداشتم.
بازپرس جنایی دستور بررسی تلفن همراه نیما را صادر کرد که مشخص شد او با دوست همسرش ارتباط جدی داشته و حتی از این زن خواسته تا از شوهرش جدا شده و با او ازدواج کند. همچنین در پیامی به آن زن اعلام کرده بود «در مورد مینا زیادهروی کردم. پشیمانم و نمیخواستم اینطوری شود. عصبانی بودم.»
مدتی بعد نیما در دادگاه کیفری یک استان تهران در غرب تهران محاکمه شد و اولیایدم برای او درخواست قصاص کردند. پسر این زوج هم در تحقیقات گفت: آن شب پدر و مادرم دعوای لفظی داشتند. بعد مادرم از خانه بیرون رفت تا از همسایه قرص معده بگیرد اما دیگر بازنگشت.
نیما هم در دفاعیات دادگاه، دوباره ادعای خودکشی همسرش را مطرح کرد. قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده، نیما را از اتهام قتل عمدی تبرئه کردند. با اعتراض اولیایدم به حکم دادگاه، پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شد. متهم به قتل هم با سپردن وثیقه آزاد شد. قضات دیوانعالی کشور بعد از بررسی این رای آن را نقض کرده و برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض ارسال کردند. در رای دیوانعالی کشور، با توجه به شواهد موجود در پرونده،قتل آشکار است. در محتوای پیام متهم به زن مورد علاقهاش هم اشاره به درگیری وجود داشته است. باید به پرونده رسیدگی شود و در صورتی که متهم در آن نقشی ندارد بحث پرداخت دیه از بیتالمال مطرح شود.
ماموران در جستوجوی نیما بودند که مشخص شد او به اتهام سرقت طلا در غرب کشور دستگیر شده و در زندان است که برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد. در این جلسه اولیایدم خواستار قصاص او شدند. پسر مقتول هم تایید کرد درگیری پدر و مادرش لفظی بوده است. نیما هم وقتی در جایگاه ایستاد با تکرار ادعای قبلی خود گفت: مینا بهخاطر ارتباط من با دوستش ناراحت بود. من حتی دست هم روی او بلند نکردم و هنوز معتقد به خودکشی مینا هستم.
پس ازدفاعیات متهم و وکیلمدافعش، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
ماموران در حال تحقیق در بیمارستان بودند که زنی با مراجعه به آنها خودش را خواهر زن فوت شده معرفی کرد و گفت: چند شب قبل به خواهرم مینا زنگ زدم تا حالش را بپرسم که زن ناشناسی تلفنش را جواب داد و ادعا کرد پیکر خواهرم در خیابان افتاده و با اورژانس برای نجات او تماس گرفته است. آدرس بیمارستانی که خواهرم را به آنجا انتقال داده بودند، گرفتم و خودم را به اینجا رساندم. در این مدت خواهرم بهخاطر وضعیت جسمانیاش در کما بود و سرانجام فوت کرد. خواهرم و شوهرش مدتی بود با هم اختلاف و درگیری داشتند. نیما ــ دامادمان ــ با دوست خواهرم ارتباط پنهانی داشت و مینا متوجه موضوع شده بود. مطمئن هستم که نیما خواهرم را کشته تا با آن زن ارتباط داشته باشد.
با طرح این ادعا و کبودی روی بدن و گردن زن جوان، ماموران همسر او را با دستور قضایی دستگیر کردند که در تحقیقات منکر قتل شد و گفت: همسرم سابقه خودکشی و افسردگی داشت و احتمال میدهم به زندگیاش پایان داده باشد. روزی که این حادثه رخ داد من با او دعوا و کتککاری نداشتم.
بازپرس جنایی دستور بررسی تلفن همراه نیما را صادر کرد که مشخص شد او با دوست همسرش ارتباط جدی داشته و حتی از این زن خواسته تا از شوهرش جدا شده و با او ازدواج کند. همچنین در پیامی به آن زن اعلام کرده بود «در مورد مینا زیادهروی کردم. پشیمانم و نمیخواستم اینطوری شود. عصبانی بودم.»
مدتی بعد نیما در دادگاه کیفری یک استان تهران در غرب تهران محاکمه شد و اولیایدم برای او درخواست قصاص کردند. پسر این زوج هم در تحقیقات گفت: آن شب پدر و مادرم دعوای لفظی داشتند. بعد مادرم از خانه بیرون رفت تا از همسایه قرص معده بگیرد اما دیگر بازنگشت.
نیما هم در دفاعیات دادگاه، دوباره ادعای خودکشی همسرش را مطرح کرد. قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده، نیما را از اتهام قتل عمدی تبرئه کردند. با اعتراض اولیایدم به حکم دادگاه، پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شد. متهم به قتل هم با سپردن وثیقه آزاد شد. قضات دیوانعالی کشور بعد از بررسی این رای آن را نقض کرده و برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض ارسال کردند. در رای دیوانعالی کشور، با توجه به شواهد موجود در پرونده،قتل آشکار است. در محتوای پیام متهم به زن مورد علاقهاش هم اشاره به درگیری وجود داشته است. باید به پرونده رسیدگی شود و در صورتی که متهم در آن نقشی ندارد بحث پرداخت دیه از بیتالمال مطرح شود.
ماموران در جستوجوی نیما بودند که مشخص شد او به اتهام سرقت طلا در غرب کشور دستگیر شده و در زندان است که برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد. در این جلسه اولیایدم خواستار قصاص او شدند. پسر مقتول هم تایید کرد درگیری پدر و مادرش لفظی بوده است. نیما هم وقتی در جایگاه ایستاد با تکرار ادعای قبلی خود گفت: مینا بهخاطر ارتباط من با دوستش ناراحت بود. من حتی دست هم روی او بلند نکردم و هنوز معتقد به خودکشی مینا هستم.
پس ازدفاعیات متهم و وکیلمدافعش، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.