شناسهٔ خبر: 76187556 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

دکتر محمد مرندی در گفت‌وگو با روزنامه«جام‌جم» ابعاد جدید راهبرد امنیت ملی آمریکا را تشریح کرد

عقب‌نشینی به نیمکره غربی

در روزهای اخیر سند راهبردی امنیت ملی آمریکا منتشر شده‌؛ سندی که نشانه‌های آشکاری از تغییر مسیر واشنگتن در آن دیده می‌شود؛ تغییری که بسیاری ازکارشناسان آن رانه بازنگری راهبردی بلکه اعترافی تلخ به افول قدرت و توان پردازش جهانی آمریکامی‌دانند. درهمین زمینه،برای بررسی ابعادسیاسی،اقتصادی و نظامی این سندوتحلیل پیامدهای آن برتوازن قدرت جهانی،گفت‌وگویی با دکتر سیدمحمد مرندی،استاد دانشگاه تهران وکارشناس مطالعات آمریکا انجام داده‌ایم.

صاحب‌خبر -
 
دکتر مرندی در این گفت‌وگو تأکید می‌کند که سند جدید امنیت ملی آمریکا بیش از هرچیز منعکس‌کننده‌ ذهنیت شخصی ترامپ و بحران در راهبرد جهانی آمریکاست. او معتقد است کاخ سفید ناگزیر از عقب‌نشینی از رویکرد «ابرقدرت تنها» شده اما هنوز از بار سنگین پایگاه‌های نظامی، بدهی عظیم و سیاست‌های باج‌خواهانه رهایی نیافته است. به گفته مرندی، تا زمانی که آمریکا هزینه‌های نظامی خود را کاهش ندهد و از سیاست فشار بر متحدان دست نکشد، این سند چیزی جز «بیانیه‌ای پر از تناقض و اعتراف به ضعف» نخواهد بود.
متن این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانیم:
 
سند راهبردی امنیت ملی آمریکا چه چیزی را درباره جایگاه این کشور در نظام جهانی نشان می‌دهد؟

سند راهبردی امنیت ملی آمریکا نشان می‌دهد این کشور از آن نگاهی که بعد از پایان جنگ سرد پیدا کرده بود ــ یعنی تبدیل شدن به قدرت مطلق و باقی‌ماندن به‌عنوان ابرقدرت تنها  ــ عقب‌نشینی کرده است. چون چنین چیزی شدنی نیست. این یک نوع اعتراف به ضعف و افول است؛ افرادی چون پل ولفوویتس این نگاه را شدیدا دنبال می‌کردند. نگاه حاکم بر آمریکا نمی‌تواند به روند گذشته ادامه دهد و محتوای سند نشان‌دهنده نوعی عقب‌نشینی از «آمریکا باید تنها ابرقدرت جهان باشد » در شرایط دنیای تک‌قطبی است. با این‌حال این عقب‌نشینی نوعی عقب‌نشینی به نیمکره غربی است.
 
این عقب‌نشینی چه پیامدهایی برای مناطق مختلف به‌ویژه آمریکای لاتین دارد؟

این وضعیت خبر خوبی برای آمریکای‌ لاتین، آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی، مکزیک و کانادا نیست، زیرا آمریکا در این سند تأکید می‌کند که هژمونی‌اش باید حفظ شود و در درجه دوم بر شرق آسیا تمرکزمی‌کند.نگاه آمریکادر این سند نسبت به چین کمی تعدیل شده اما نسبت به اروپا نگاه خشن‌تر ومنفی‌تری دارد و معلوم است که با اتحادیه اروپا زاویه دارد.
با این‌حال، آنچه مهم است این‌که آمریکا به‌راحتی نمی‌توانداین سندرااجراکند.دلیلش این است که سرمایه‌گذاری نظامی آمریکا درسراسر جهان ووجود نزدیک به۹۰۰پایگاه نظامی درنقاط مختلف جهان، خودش هزینه هنگفتی راهرسال به بودجه کشور تحمیل می‌کند درحالی‌که آمریکا به‌شدت بدهکار است.باوجود این،هیچ‌نشانه‌ای ازتخلیه وکاهش تعداد این پایگاه‌هاوجود ندارد.

رویکرد آمریکا نسبت به قدرت‌های جهانی در این سند چگونه است؟
در این سند، آمریکا خواهان روابط بهتری با روسیه است، نگاهش به چین تعدیل شده و نسبت به اتحادیه اروپا دیدگاه منفی و تضعیف‌کننده دارد. همچنین آمریکا می‌خواهد جایگاه خود را در قاره آمریکا و آمریکای شمالی و جنوبی ــ تقویت کند اما به‌نظر من این دیدگاه‌های بیان شده در سند لزوما چیزی را تغییر نمی‌دهد.زیرا اگر قرار باشد تغییر واقعی رخ دهد، باید کاهش در هزینه‌های نظامی و حضور گسترده نظامی آمریکا در جهان ایجاد شود که فعلا چنین چیزی دیده نمی‌شود.
 
سند چه نگاهی به اقتصاد و روابط تجاری دارد؟
 در این سند تأکید شده که آمریکا می‌خواهد بر تجارت مبتنی بر قدرت تمرکز بیشتری داشته باشد. یعنی از طریق قدرت، کسب درآمد کند. آمریکا می‌خواهد متحدانش هزینه بازسازی داخلی آمریکا را بپردازند. دقیقا همان سیاستی که اکنون در رفتار دولت فعلی آمریکا با ژاپن، کره، عربستان، قطر، امارات و حتی کانادا دیده می‌شود؛ سیاستی مبتنی بر فشار و باجگیری. در سند هم تصریح شده که کشورهای متحد باید برای بازسازی آمریکا هزینه کنند. آمریکا همچنین می‌خواهد قدرت اقتصادی خود را تقویت کند.
می‌توان گفت این سند بیش از هرچیز بازتاب‌دهنده نگاه شخصی ترامپ است و حضور دیدگاه او در آن بسیار پررنگ است اما این‌که رؤسای‌جمهور بعدی آمریکا به این سند عمل کنند یا نه، اکنون معلوم نیست ولی آنچه روشن بوده آن است که این سند نوعی اعتراف به ضعیف‌تر شدن آمریکا و کاهش جایگاه آن است. با این‌حال تا زمانی که آمریکا هزینه‌های نظامی خود را در سطح جهان کاهش ندهد، این سند تغییر مهمی ایجاد نخواهد کرد.