در نگاه توحیدی، تمام هستی کلاس درس خداشناسی است؛ از چرخش منظم افلاک تا شکافته شدن دانه در دل خاک. اما چه شده است که فرزندان ما در مدارس، قوانین حاکم بر این عالم را میآموزند، اما این علم، به ایمان و خشیت الهی ختم نمیشود؟ گویی دانشی یتیم و بیریشه را به جانشان تزریق میکنیم؛ دانشی که جهان را تبیین میکند، اما معنای آن را آشکار نمیکند. این بزرگترین غفلت در امانت تربیتی ماست.
اکنون نهضتی در حال شکلگیری است که میخواهد این حجاب را از میان بردارد و مدرسه را به مسجد بازگرداند تا علم، دیگر در تقابل با ایمان نباشد، بلکه نردبانی برای رسیدن به آن باشد. این حرکت، تنها یک اصلاح ساختاری نیست؛ بلکه تلاشی است برای احیای حکمت نبوی در تعلیم و تربیت. اما آیا این طرح میتواند نسلی پرورش دهد که قلبش میان وحی و عقل، در طواف حق باشد؟
برای تبیین معماری معنوی این حرکت به گفتوگو با حجتالاسلام دکتر کریم جعفری، از اعضای شورای مرکزی مدارس مسجدمحور کشور پرداختیم.
از آموزش صرف تا تزکیه وجود، بازگشت به کانون تربیتی مسجد
حجتالاسلام جعفری در ابتدا با اشاره به نقش تاریخی مساجد میگوید: در تمدن اسلامی، مسجد هرگز فقط محل عبادت نبوده است. پیامبر اکرم(ص) با ورود به مدینه، نخستین کار خود را ساختن مسجدالنبی(ص) دانست که همزمان مرکز حکومت، قضاوت، آموزش، مشورت و حتی اعزام سپاه بود. در همین فضا بود که امام صادق(ع) حدود ۴هزار دانشمند را تربیت کرد و دانشمندانی چون خواجه نصیر و ابنسینا، علومی از فقه تا نجوم را تدریس میکردند. روایتی از پیامبر(ص) میفرماید: «مساجد برای ذکر خداوند و آموزش علم ساخته شدهاند». بنابراین، مدارس مسجدمحور نه یک ابداع، بلکه احیای هوشمندانهای از همان سنت زنده اسلام است.
او تفاوت این رویکرد با نظام آموزشی امروز را تبیین میکند: امروزه مدرسه عمدتاً به آموزش صرف محدود شده و از بعد تربیتی آن کاسته شده است. اما وقتی «مسجد»، «مدرسه» و «خانواده» در یک چرخه هماهنگ به هم بپیوندند، آموزش دیگر یک فرایند مکانیکی نیست، بلکه تحولی وجودی میشود. حضور روزمره دانشآموز در مسجد، او را در فضایی غوطهور میکند که در آن آرامش روحی، تقوا، حیا و ارتباطات معنویمحور، بخشی جداییناپذیر از زندگیاش میشوند. این همان فضایی است که به گفته امیرالمؤمنین(ع)، روح پرهیز از گناه را در جان انسان میدمد و جامعه را از فساد دور میکند.
وی به یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای اجتماعی این طرح اشاره میکند: برخلاف برخی مدارس که بهدلیل تمرکز بر یک قشر خاص، زمینه رشد تکبر را فراهم میکنند، مسجد محلی است که اقشار مختلف جامعه در آن بدون تفاوت طبقاتی کنار هم مینشینند. این تعامل در کنار حاکمیت روح معنویت، فروتنی و تواضع را در دانشآموز نهادینه میکند. بنابراین، مدارس مسجدمحور تنها به دنبال انتقال دانش نیستند، بلکه بستری برای بازیابی جوهره گمشده انسان یعنی تزکیه نفس و ساخت شخصیتی یکپارچه در سایه ایمان فراهم میآورند.
آیا علم و دین در تضاد هستند؟
یکی از بزرگترین چالشهای نظام آموزشی مدرن، ایجاد دوگانگی میان علم و ایمان در ذهن دانشآموز است. مدرسه مسجدمحور چگونه در عمل این دوگانگی را از بین میبرد؟
دکتر جعفری با اشاره به ریشههای این چالش در تمدن مدرن میگوید: بیشک، ستیز میان تمدن سکولار و تمدن دینی یکی از بحرانهای جهانی امروز است که خود را در تقابل علم و دین نشان میدهد. اما معارف وحیانی این تقابل را برنمیتابد؛ در نگاه ما، همواره میان علم و دین تعامل وجود داشته است. شاید دقیقتر باشد که این چالش را تقابل عقل و دین بنامیم، زیرا بسیاری از گزارههای علمی در طول زمان تغییر کردهاند. برای مثال، نظریه هیئت بطلمیوسی که روزی یک حقیقت علمی بود، رد شد.
وی برای روشنتر شدن این تعامل، مثالی تاریخی از قرآن و علم را مطرح میکند: قرنها دانشمندان معتقد بودند هوا وزن و فشاری ندارد، تا اینکه در سال ۱۶۴۳ میلادی، «توریچلی» با اختراع هواسنج این باور را تغییر داد. این در حالی است که قرآن کریم هزارو۴۰۰ سال پیش در آیه ۱۲۵ سوره انعام، با تشبیه گمراهان به کسانی که به لایههای بالایی جو صعود میکنند و دچار تنگی نفس و فشار بر سینه میشوند، به وجود فشار هوا اشاره کرده بود. این نشان میدهد هرچه معرفت انسان پیشرفت میکند، بیشتر درمییابد که گزارههای علمی و دینی نهتنها در تقابل نیستند، بلکه مؤید یکدیگرند.
جهان به مثابه کتاب آفرینش؛ پیوند علم و ایمان در عمل
مدارس مسجدمحور چگونه در عمل دوگانگی میان علم و دین را اصلاح میکنند و به یک نظام تربیتی یکپارچه دست مییابند؟ دکتر جعفری در پاسخ، نظام آموزشی رایج را نقد کرده و میگوید: نظام آموزشی فعلی با جداسازی فیزیکی کلاس فیزیک و دین، ناخودآگاه دوگانگی علم و ایمان را در ذهن دانشآموز نهادینه میکند. در مقابل، مدارس مسجدمحور با تدریس علومی چون فیزیک و شیمی در یک فضای معنوی، پیوندی عمیق میان علم و معنا برقرار میکنند. این یکپارچگی، زمینههای بینش توحیدی را در دانشآموز شکل داده و او را در برابر نگرش سکولار بیمه میکند.
او میافزاید: در چنین فضایی، دانشآموز پدیدههای علمی را آیات الهی میبیند؛ قانون جاذبه صرفاً یک فرمول فیزیکی نیست و جهان «کتاب آفرینش» است. وقتی نجوم در کنار آیه «وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ» و زیستشناسی با آیه «أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» تدریس شود، علم به ابزاری برای درک توحید تبدیل میشود. در این فضا وقتی دانشآموز میآموزد ابنسینا برای حل مسائل علمی به نماز پناه میبرد، دیگر علم را در مقابل دین نمیبیند، بلکه آن را راهی برای تقرب به خداوند مییابد. این رویکرد، دیوار سکولار میان علم و ایمان را فرومیریزد و شخصیتی یکپارچه و توحیدی میسازد. این همان تحول در نرمافزار ذهنی است که غایت تربیت اسلامی محسوب میشود.
از معلمی تا مربیگری؛ چالش تربیت نیروی انسانی تراز
چالش اصلی در توسعه مدارس مسجدمحور، تربیت «مربیان متعهد» است. برای جذب و توانمندسازی این نیروها در مقیاس ملی، چه سازوکاری اندیشیدهاید؟
عضو شورای مدارس مسجدمحور کشور پاسخ میدهد: مسئله نیروی انسانی متعهد و متخصص، کلید موفقیت این طرح است. موفقیت مدارس مسجدمحور نیازمند سازوکار جامعی است که از تربیت معلمان آغاز میشود و با پشتیبانی مستمر ادامه مییابد. در این خصوص، نخستین معیار ما در انتخاب مربیان، فراتر رفتن از مدرک علمی صرف است. ما به دنبال افرادی هستیم که علم و تقوا را توأمان داشته و مهمتر از آن، توانایی الگو بودن برای نسل جدید را در عمل اثبات کرده باشند.
او در ادامه به سازوکار حفظ انگیزه و کیفیت در این نیروها اشاره میکند: این فرایند با انتخاب اولیه پایان نمیپذیرد. برای جلوگیری از کاهش انگیزه و تبدیل شدن مربیان به کارمندان صرف، برگزاری دورههای تخصصی مستمر پیشبینی شده است. این دورهها با هدف تعمیق مبانی اعتقادی، اخلاقی و ارتقای مهارتهای تربیتی طراحی شدهاند تا همواره روحیه و دانش مربیان بهروز و زنده بماند. در نهایت، موفقیت این طرح در گرو حاکمیت یک نگاه جهادی به مسئله تعلیم و تربیت است تا بتوانیم معلمانی در تراز انقلاب اسلامی پرورش دهیم.
از کلاس درس تا هسته تحول اجتماعی محله
امام خمینی(ره) مسجد را مرکز تمام فعالیتها میدانستند. مدارس مسجدمحور چگونه میتوانند این کارکرد فراموش شده را احیا کنند؟ دکتر جعفری میگوید: همانطور که امام راحل ترسیم کردند، مسجد باید مرکز تمام فعالیتها باشد. مدارس مسجدمحور دقیقاً با همین هدف طراحی شدهاند تا از یک نهاد صرفاً آموزشی فراتر رفته و کارکرد اصلی مسجد را به عنوان هسته تحول فرهنگی و اجتماعی محله احیا کنند. این مدارس، کارکرد مسجد را از حالت عبادی صرف خارج کرده و آن را به فضایی برای تربیت همهجانبه تبدیل میکنند. وقتی مسجد میزبان مدرسه میشود، دیگر تنها متعلق به نمازگزاران نیست، بلکه به پایگاه فرهنگی کل محله تبدیل میشود که سایر اهالی را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد.
او در ادامه به نقش این مدارس در تقویت پیوندهای اجتماعی اشاره میکند: یکی از مهمترین دستاوردهای این طرح، کاهش گسست بیننسلی است. حضور همزمان دانشآموزان، والدین، معلمان، امام جماعت و نمازگزاران سالمند، یک فضای گفتوگوی مشترک ایجاد میکند که در کمتر جایی یافت میشود. این تعاملات روزمره، مسجد را به هسته ارتباطی مؤمنان محله تبدیل کرده و شبکههای اجتماعی مستحکمتری را شکل میدهد. برگزاری برنامههای مشترک مانند اردوها، هیئتهای مذهبی و مراسمهای مختلف، همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و انزوا و گوشهگیری افراد را کاهش میدهد.
دکتر جعفری تأثیر این الگو بر کاهش آسیبهای اجتماعی را اینگونه توضیح میدهد: یکی از ملموسترین آثار مدارس مسجدمحور، کاهش آسیبهای اجتماعی است. تجربه نشان داده فعالیتهای مستمر فرهنگی در فضاهای مذهبی، تأثیر چشمگیری بر کاهش آسیبهای اخلاقی و اجتماعی در میان نوجوانان و جوانان دارد. بنابراین، این طرح قابلیت آن را دارد که مسجد را به قلب تپنده و مرکز تحول فرهنگی محله تبدیل کند؛ البته به این شرط که همواره مورد ارزیابی قرار گیرد تا به مجموعهای از فعالیتهای نمادین و سطحی مبدل نشود.
پرورش نسل منتظر؛ ترسیم سیمای انسان تراز در افق تمدن نوین اسلامی
دکتر جعفری در تشریح چشمانداز غایی این حرکت تربیتی میگوید: چشمانداز نهایی که برای این حرکت ترسیم شده، تربیت انسان تراز انقلاب اسلامی است. هویت دانشآموختگان این مدارس با معنویت و ایمان گره خورده و جهانبینی آنها بر محور توحید شکل میگیرد. چنین فردی، جهان و انسان را هدفمند میداند و تلاش میکند تمام شئون زندگی خود را براساس این بینش عمیق سازمان دهد. این جهانبینی توحیدی، در عمل به سلوک مجاهدانه ترجمه میشود. انسان تراز مسجد با جهاد اکبر و مبارزه با تعلقات دنیوی و امیال نفسانی آشناست و این جهاد درونی و بیرونی، اساس شخصیت او را شکل میدهد. در نگاه او، علم از ایمان جدا نیست و آن را نه برای خودنمایی، بلکه برای خدمت خالصانه به بشریت و کسب قرب الهی میآموزد. به همین دلیل، رسالت خویش را فراتر از سوادآموزی میداند و برای حضوری فعال، تأثیرگذار و پیشرو در متن جامعه تلاش میکند.
دکتر جعفری در پایان، این ویژگیها را به آرمان بزرگ تمدنسازی اسلامی پیوند زده و میگوید: دانشآموختگان این مدارس میآموزند خود را بخشی از یک پروژه بزرگ فرهنگی بدانند که نقشی مؤثر در زمینهسازی ظهور و تحقق تمدن نوین اسلامی ایفا میکند. چشمانداز ما، تربیت نسلی همچون شهید سلیمانی است که خود را سرباز ولایت میدانست؛ نسلی که خود را سرباز آخرین سلاله فاطمی، حضرت بقیةالله الاعظم(عج) میداند و برای تحقق آن آرمان بزرگ آماده میشود.