جنجال یک پرسش و پاسخ قدیمی
در روزهای اخیر، فضای مجازی و محافل دینی-سیاسی ایران شاهد بازنشر و بحث گسترده پیرامون یک استفتاء از دفتر آیتالله العظمی سید علی سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان جهان، بود. این استفتاء که پیشتر نیز در وبسایت ایشان موجود بود، به موضوع اقامه نماز پشت سر امامان جماعتی میپردازد که از دولتها حقوق دریافت میکنند. پاسخ کوتاه، دقیق و راهبردی آیتالله سیستانی، موجی از تحلیلها، تفسیرها و واکنشها را به همراه داشت که ابعاد آن فراتر از یک حکم فقهی ساده بود. این گزارش به بررسی متن استفتاء، توضیح تکمیلی دفتر ایشان و تحلیل واکنشهای مختلف به این رویداد میپردازد.
متن استفتاء: توصیهای برای صیانت از جایگاه دین
اصل پرسش و پاسخ که به دو زبان عربی و فارسی منتشر شده، به شرح زیر است:
سؤال: در برخی کشورهای اسلامی، دولت برای امامان جماعت در مساجد حقوق ماهانه تعیین میکند و بخشی از آنان از روحانیون شیعه هستند. نظر شریف شما در اینباره چیست؟
جواب: به مؤمنان (أعزّهم الله تعالی) توصیه میکنیم پشت سر کسی که حقوق دولتی دریافت میکند نماز نخوانند. این نه از باب خدشه وارد کردن به او یا طعن در عدالت وی است، بلکه برای آن است که این جایگاهها و صاحبانشان کاملاً از هرگونه دخالت احتمالی دولت ــ حتی در آینده ــ مصون بمانند.

نکته کلیدی در این پاسخ، تأکید بر توصیه (ننصح) و نه حکم تحریمی است. آیتالله سیستانی با ظرافت، عدالت فردی امام جماعت را زیر سؤال نمیبرد، بلکه نگرانی عمیق خود را از یک خطر ساختاری ابراز میکند: وابستگی مالی نهاد دین به نهاد دولت و احتمال از دست رفتن استقلال آن در بلندمدت. این فتوا یک اقدام پیشگیرانه و استراتژیک برای حفظ دیوار حائل میان محراب و قدرت سیاسی است.
این فتوا ناظر به ایران نیست
با بالا گرفتن بحثها و تفاسیر مختلف، بهویژه در داخل ایران، دفتر آیتالله سیستانی در مشهد برای شفافسازی موضوع، توضیحی را از سوی حجتالاسلام سید محمدرضا سیستانی، فرزند ارشد ایشان، منتشر کرد. در این توضیح کوتاه اما بسیار مهم آمده است: «بله صحیح است. ولی ناظر به ایران نیست و توصیه غیر الزامی است.»
این توضیح، یک لایه تفسیری حیاتی به موضوع افزود. این بیانیه نشان داد که منطق صدور فتوا، که مبتنی بر جدایی نهاد دین و دولت است، در ساختار جمهوری اسلامی ایران که یک حکومت دینی است، مصداق ندارد. این استثناء، ضمن حفظ اصل راهبردی فتوا، از تعمیم آن به شرایط منحصربهفرد ایران جلوگیری کرد و نشاندهنده دقت نظر و توجه به زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی بود.
اعتبار دین در گرو استقلال؛ پیام یک توصیه
ماجرای این استفتاء بیش از آنکه یک بحث فقهی صِرف باشد، نمایانگر یک دغدغه راهبردی و تاریخی در تفکر شیعی است: حفظ مرز میان نهاد دین و ساختار قدرت. این رویداد دو وجه از حکمت مرجعیت را به نمایش گذاشت؛ از یک سو، آیندهنگری برای مصون نگه داشتن جایگاه معنوی روحانیت از آفات وابستگی مالی و سیاسی، و از سوی دیگر، درک دقیق تفاوتهای ساختاری جوامع مختلف، که در استثناء قائل شدن برای ایران تجلی یافت. این توصیه نشان میدهد که از منظر آیتالله العظمی سیستانی، اعتبار و جوهر دینداری در گرو استقلال آن از قدرتهای دنیوی است؛ اصلی که ضامن بقای اعتماد عمومی و کارکرد معنوی دین در طول تاریخ بوده است.