شناسهٔ خبر: 76075193 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

اختراع خط، حافظه جمعی را از بدن انسان جدا کرد

خط نخستین تکنولوژی‌ای است که با آن جهان انسان از مرگ عبور کرد. در تاریخ بشر، لحظه‌هایی هست که نه فقط زندگی انسان، بلکه جهان ذهنی او را دگرگون می‌کند؛ لحظه‌هایی که در آن، انسان توانسته از مرز‌های جسم خویش عبور کند و بخشی از خود را بیرون از خود تثبیت کند. با اختراع خط، حافظه جمعی از بند بدن آزاد شد و دانایی، برای نخستین‌بار، توانست بیرون از مغز انسان بایستد و آینده را خطاب قرار دهد.

صاحب‌خبر -

پیش از خط، جهان انسان جهان فراموشی بود؛ با تکیه بر حافظه مردمانی که می‌توانستند بمیرند و با مرگشان، بخش مهمی از جهان نیز فروبپاشد. دانایی، بر دوش افراد بود که باید مدام از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد. انسان خردمند حدود ۴۰ هزار سال پیش زبان را آموخت، اما زبان تنها تا زمانی زنده می‌ماند که کسی آن را به یاد بیاورد.

آنچه امروز دانش نامیده می‌شود، روزی فقط حافظه بود؛ حافظه‌ای که شکننده، شخصی و خطاپذیر است. نشانه‌های اولیه، چوب‌خط‌ها، خط‌خطی‌ها، گره‌نخ‌ها چیزی بیش از یادآور‌ها نبودند. پنج خط برای سازنده‌اش شاید پنج آهو بوده است، اما برای ما فقط پنج است و معنا، همراه صاحبش ناپدید شده است. اضطراب فراموشی برای انسان در آن زمان، اضطرابی بنیادین بود.

دانایی از بدن جدا می‌شود

حدود ۳۲۰۰ پیش از میلاد، اتفاقی افتاد که شاید یکی از مهم‌ترین بخش‌های تاریخ انسان باشد. در وبگاه «ورد هیستوری» (WorldHistory) آمده است، سومریان برای مدیریت تجارت و انبوه داده‌های اداری، ناچار شدند نشانه‌هایی بسازند که بتوانند بیرون از حافظه افراد بایستند. ابتدا پیکتوگرام‌ها بودند که تصویر‌های ساده‌ای از اشیا هستند. اما به مرور، چیزی بزرگ‌تر رخ داد، نشانه از شی جدا شد و به صدا و سپس مفهوم اشاره کرد. در اینجا، انسان به یک کشف بنیادین رسید که معنا می‌تواند خارج از بدن نیز وجود داشته باشد.

در روایت پایگاه باستان‌شناسی (TheArchaeologist) اشاره شده است، خط میخی ابتدا ابزاری اقتصادی بود، اما به‌سرعت بدل به زبانی برای تاریخ، اسطوره، قانون و ادبیات شد. اینجا نخستین‌بار دانایی از ذهن فرد جدا شد و در ماده‌ای سخت لوح گلی ذخیره شد. این لحظه، آغاز حافظه جمعی بیرونی بود.

هر تمدنی که خط یافته، به‌سرعت تاریخ، قانون، اسطوره و دانش ساخته است؛ گویی خط، نه ابزاری برای ثبت جهان، بلکه ابزاری برای ساختن جهان بوده است

مصر، جایی که حافظه به آیین تغییر شکل داد

تقریبا هم‌زمان با سومر، مصر باستان راه دیگری برای جدا کردن دانایی از بدن گشود. خط هیروگلیف نه فقط سامانه‌ای اداری، بلکه آیینی برای ثبت نظم کیهانی بود. مصریان، به روایت سایت «انسی‌کلوپدیا» (Encyclopedia)، نوشتن را هدیه‌ای الهی می‌دانستند؛ نشانی که از حضور خدایان در جهان خبر می‌دهد. از همین رو، نوشتن به فعلی مقدس بدل شد.

در دیوار‌های معابد، پاپیروس‌ها و سنگ‌نوشته‌ها، مصریان چیزی را ثبت می‌کردند که مایل بودند هرگز فراموش نشود، تاریخ، اسطوره، سرگذشت فرعون‌ها. هنر نوشتن، حافظه را از زمان جدا کرد و آن را بدون محدودیت ساخت.

یکی از مهم‌ترین گام‌های تحول خط، «اصل معمانگار» (rebus) بود؛ جایی که تصویر دیگر فقط بازنمایی شی نیست، بلکه حامل صدا و بخشی از یک واژه است. چشم دیگر فقط چشم نبود؛ می‌توانست من یا جزئی از یک مفهوم انتزاعی باشد. در این لحظه، خط از جهان فیزیکی جدا شد و به جهان انتزاعی اندیشه پیوست. این گذار از شی به صدا، از صدا به اندیشه است که خط را به فناوری تبدیل کرد.

خط و شکل‌گیری حافظه جمعی

خط میخی خیلی زود به ابزاری برای ساخت نخستین کتابخانه‌های جهان بدل شد؛ مانند کتابخانه آشوربانیپال که با ۳۰ هزار لوح گلی ساخته شده است.  و در این مرحله حافظه‌ای ساخته شد که از گل، سنگ، پاپیروس و سپس کاغذ است. با پیدایش الفبای فنیقی، نوشتن ساده‌تر و عمومی‌تر شد. خط از دست کاتبان و روحانیان بیرون آمد و در دست بازرگانان، ساکنان شهر‌ها و جوامع گوناگون قرار گرفت. 

حافظه دیگر به عمر یک فرد محدود نبود؛ دانایی می‌توانست انباشته شود، انتقال یابد و بر هم سوار شود. اختراع خط را اگر در لایه‌ای عمیق‌تر بخوانیم، تنها یک نوآوری فنی نیست؛ یک دگرگونی اسطوره‌ای است. خط نخستین تکنولوژی‌ای است که به انسان امکان داد چیزی بیرون از خود بسازد که از خودش پایدارتر باشد. به همین دلیل، آن اضطراب دیرین فراموشی در اینجا آرام می‌گیرد.

هر تمدنی که خط یافته، به‌سرعت تاریخ، قانون، اسطوره و دانش ساخته است؛ گویی خط، نه ابزاری برای ثبت جهان، بلکه ابزاری برای ساختن جهان بوده است.

انتهای پیام/