همشهری آنلاین، فرخنده رفائی: برای دههها، عصبشناسان بر نقش هیپوکامپ در شکلگیری حافظه کوتاهمدت و نقش قشر مغز در تثبیت حافظههای بلندمدت به عنوان مدل غالب تأکید داشتند. هرچند این مدل راه را برای دستاوردهای ارزشمند هموار کرد، اما توضیح نمیداد چرا دوام برخی خاطرات فقط برای چند هفته است اما برخی دیگر تا وقتی زندهایم از ذهن ما پاک نمیشوند. در سالهای اخیر مسیر مهمی میان این دو بخش کشف شد و آن «تالاموس» بود؛ بخشی که نهتنها انتخاب میکند کدام تجربه ارزش ماندن دارد، بلکه آن را برای ذخیرهسازی به قشر مغز منتقل میکند.

به گزارش اینترستینگ اینجینیرینگ، در پژوهش جدیدی که به سرپرستی Priya Rajasethupathy در آزمایشگاه پویایی عصبی و شناخت انجام شده، دانشمندان از مدل رفتاری تازهای بهره بردند که روی موشها در محیط واقعیت مجازی طراحی شده بود.
این سیستم به حیوانات اجازه میداد تا خاطرات مشخصی را ثبت کنند و پژوهشگران بتوانند میزان ماندگاری هر خاطره را اندازهگیری کنند. نتایج پژوهش نشان داد که فرایند حفظ خاطره، نه با یک سیگنال واحد، بلکه با شبکهای از مولکولهایی تنظیم میشود که هرکدام روی بازه زمانی متفاوتی اثر میگذارند.
بیشتر بخوانید:
- آیا رویاهای ما با افزایش سن تغییر میکنند؟
- علم، پشت یک تجربه خوشایند | چرا بوی کاج حال ما را بهتر میکند؟
برای یافتن علت این امر، تیم پژوهش از یک پلتفرم CRISPR که Celine Chen توسعه داده بود، استفاده کرد تا ژنهای فعال در تالاموس و قشر مغز را دستکاری کند.
حذف یا تغییر این ژنها نشان داد که هر مولکول بهطور مستقل طول عمر خاطره را تغییر میدهد؛ برخی تنها تداوم اولیه را تضمین میکنند و برخی دیگر ساختارهای پایدار بلندمدت را شکل میدهند.

یافتهها نشان میدهد پس از شکلگیری اولیه خاطره در هیپوکامپ، سه مسیر مولکولی مهم فعال میشوند: Camta۱ که ماندگاری اولیه را تضمین میکند؛ Tc۴ که با تقویت چسبندگی سلولی حافظه را پایدار نگه میدارد؛ و در نهایت Ash۱l که با بازآرایی کروماتین شرایط را برای تثبیت خاطره در بلندمدت فراهم میسازد.
پژوهشگران نتیجه میگیرند که اگر تجربهای از این «تایمرهای مولکولی» عبور نکند، احتمال فراموشی آن بسیار بالاست. این دیدگاه تازه نهتنها الگوی کلاسیک حافظه را به چالش میکشد، بلکه راه را برای درک بهتر اختلالات حافظه و توسعه درمانهای دقیقتر باز میکند.