
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ ایمنی خوابگاههای دانشجویی در هر نظام آموزش عالی یکی از بنیادیترین مؤلفههایی است که سلامت، رفاه و آینده تحصیلی دانشجویان را تحت تأثیر قرار میدهد. خوابگاه نه تنها محل سکونت، بلکه محیطی اجتماعی، آموزشی و زیستی است که دانشجویان بخش زیادی از زندگی روزمره خود را در آن سپری میکنند. از این رو، هرگونه ضعف در زیرساختهای ایمنی آن میتواند پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان برجای بگذارد. در سالهای اخیر، مسئله ایمنی ساختمانهای عمومی در تهران به دلیل تراکم بالا، فرسودگی بخشی از سازهها و وقوع حوادث متعدد، به یکی از موضوعات اصلی مدیریت شهری تبدیل شده است. در میان این ساختمانها، وضعیت خوابگاههای دانشجویی به دلیل تراکم بالای جمعیت جوان و حضور دائمی آنان، اهمیت و حساسیت ویژهای دارد.
اظهارات اخیر رئیس کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای شهر تهران مبنی بر قرار گرفتن دو خوابگاه دانشجویی در فهرست ۵۴ ساختمان بحرانی پایتخت، بار دیگر توجه افکار عمومی و مسئولان را به سوی این مسئله معطوف کرده است. نکته نگرانکنندهتر آن است که طی هفت سال گذشته باوجود ارسال اخطارهای رسمی درباره این خوابگاهها، هیچ اقدام اساسی و موثری جهت اصلاح و ایمنسازی آنها صورت نگرفته است. این امر نشاندهنده نوعی شکاف جدی میان هشدار، نظارت و عمل اجرایی است؛ شکافی که در مواردی مشابه، در سالهای گذشته منجر به بروز حوادث تلخ در کشور شده است. اعلام عمومی نام دو خوابگاه دانشگاه شریعتی و خوابگاه دانشگاه شاهد نیز سطح خطر را به حدی نشان میدهد که مقامات شهری ترجیح دادهاند مسئله را بهصورت صریح مطرح کنند تا شاید واکنش دستگاههای مسئول تسریع شود.
برای درک بهتر ابعاد این مسئله، لازم است به ماهیت خوابگاه دانشجویی بهعنوان یک فضای پرخطر بالقوه توجه شود. خوابگاهها ترکیبی از زندگی جمعی، تراکم بالای جمعیت، استفاده گسترده از وسایل برقی، شبانهروزی بودن فعالیت فضا و اغلب فرسودگی بناها را در خود دارند. بسیاری از دانشجویان، بهویژه دانشجویان سالهای ابتدایی، تجربه کافی در حوزه رعایت اصول ایمنی ندارند و همین مسئله احتمال بروز حوادث ناشی از خطای انسانی را افزایش میدهد. در کنار این موضوع، بسیاری از خوابگاهها در دهههای گذشته ساخته شدهاند و اکنون فاقد استانداردهای ایمنی متناسب با شرایط روز هستند؛ استانداردهایی که شامل سیستمهای هشدار حریق، خروج اضطراری مناسب، نوسازی سیمکشیها و تجهیزات اطفای حریق است. به همین دلیل، هرگونه نقص یا کمتوجهی در این حوزه میتواند به سرعت به بحرانی گسترده تبدیل شود.
از سوی دیگر، مدیریت خوابگاههای دانشجویی با ساختار نظارتی پیچیدهای روبهرو است. خوابگاههای دانشگاههای دولتی زیرمجموعه وزارت علوم هستند، اما نظارت ایمنی بر آنها از سوی شهرداری، سازمان آتشنشانی و در مواردی دستگاه قضایی انجام میشود. این چندگانگی در مسئولیتها گاهی سبب بروز «فاصله نظارتی» میشود؛ یعنی هشدارها صادر میشوند، اما پیگیری و الزام برای رفع خطر بهصورت کامل انجام نمیگیرد. نمونه بارز این مسئله همان اخطارهایی است که طی هفت سال گذشته برای دو خوابگاه نامبرده صادر شده، اما به دلیل فقدان ضمانت اجرایی یا نبود هماهنگی میان نهادهای مسئول، هیچ اقدام عملی صورت نگرفته است. چنین وضعیتی نشان میدهد که ضعف نه تنها در سطح فنی ساختمانها، بلکه در سطح سیاستگذاری و اجرای مقررات نیز وجود دارد.
از منظر مدیریتی، یکی از مهمترین دلایل تداوم این وضعیت، کمبود بودجه در دانشگاههاست. دانشگاههای دولتی با محدودیتهای مالی جدی مواجهاند و معمولاً اولویت بودجهای آنها به مسائل آموزشی، پژوهشی و اداری اختصاص مییابد. ایمنسازی ساختمانها که گاه نیازمند هزینههای سنگین است، در بسیاری موارد در ردیف اولویتهای مالی قرار نمیگیرد. این در حالی است که خوابگاهها باید از ایمنترین فضاها باشند؛ زیرا مسئولیت جان هزاران دانشجو برعهده آنهاست. در نتیجه، هرگونه تعویق در اجرای پروژههای ایمنسازی، سطح خطر را برای ساکنان بالا میبرد و در صورت وقوع حادثه، هزینههای انسانی، مالی و اجتماعی بسیار بیشتری خواهد داشت.
پیامدهای ناشی از بیتوجهی به ایمنی خوابگاهها بسیار گسترده است. نخستین و جدیترین پیامد، خطر آتشسوزی است؛ موضوعی که با توجه به فرسودگی سیمکشیها، استفاده زیاد از وسایل برقی و نبود سیستمهای هشدار دهنده استاندارد، محتملترین نوع حادثه محسوب میشود. پس از آتشسوزی، موضوع فرسودگی سازهای نیز اهمیت دارد. اگر خوابگاهها از نظر سازهای مقاوم نباشند، در برابر حوادثی نظیر زلزله یا حتی ضعفهای تدریجی سازهای، ممکن است دچار ریزش یا آسیبهای جدی شوند. در کنار این خطرها، مسئله تخلیه اضطراری نیز مطرح است. بسیاری از خوابگاههای قدیمی فاقد مسیر خروج مناسب و استاندارد هستند و در صورت وقوع حادثه، تخلیه سریع صدها دانشجو در زمانی کوتاه ممکن است با چالشهای جدی همراه شود.
این وضعیت تنها پیامدهای فیزیکی ندارد، بلکه آثار روانی و اجتماعی قابل توجهی نیز برجای میگذارد. دانشجویانی که در محیطی ناایمن زندگی میکنند، دچار اضطراب، بیاعتمادی و کاهش تمرکز میشوند و این عوامل مستقیماً بر عملکرد تحصیلی و سلامت روان آنها تأثیر میگذارد. احساس ناامنی در فضای خوابگاه، یعنی جایی که دانشجو باید در آن آرامش داشته باشد، میتواند کیفیت زندگی او را بهشدت کاهش دهد. علاوه بر این، هرگونه حادثه در خوابگاه دانشجویی پیامدهای رسانهای و اجتماعی بسیار گسترده خواهد داشت و میتواند اعتماد عمومی به مجموعه آموزش عالی را خدشهدار کند.
ورود دستگاه قضایی به موضوع نیز نشان میدهد شدت بحران از سطح هشدار فراتر رفته و به مرحلهای رسیده است که مداخله قانونی ضروری شده است. معرفی حدود ۲۰۰ خوابگاه برای پایش توسط آتشنشانی از سوی دادستانی تهران، بیانگر آن است که مسئله ایمنی خوابگاهها تنها به دو مورد محدود نمیشود و نیازمند بررسی گستردهتر در سطح شهر و حتی کشور است. این اقدام، هرچند دیرهنگام، میتواند آغازگر فرآیند نظارتی جدیتری باشد؛ فرآیندی که اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند از بروز حوادث گسترده پیشگیری کند.
با تحلیل وضعیت، میتوان راهکارهای مختلفی را برای اصلاح شرایط ارائه کرد. در گام نخست، ارزیابی فنی فوری دو خوابگاه شریعتی و شاهد ضروری است و در صورت تأیید خطر بالا، باید بهطور موقت مکان جایگزین برای دانشجویان این خوابگاهها فراهم شود. نصب تجهیزات اولیه ایمنی مانند کپسولهای استاندارد، سنسور دود و آژیر حریق نیز باید بدون تأخیر انجام شود. پس از اقدامات اضطراری، برنامهای میانمدت برای نوسازی زیرساختها لازم است؛ برنامهای که شامل اصلاح سیستم برق، بهبود مسیرهای خروج، نصب سامانههای هشدار و اطفای حریق و کاهش تراکم خوابگاههای شلوغ باشد. در بلندمدت، نیاز به اصلاح سیاستی احساس میشود؛ از جمله تدوین استاندارد ملی الزامآور برای ایمنی خوابگاهها، تخصیص بودجه پایدار از سوی دولت و ایجاد نظام رتبهبندی ایمنی برای خوابگاههای دانشگاهی.
در نهایت، مسئله ایمنی خوابگاههای دانشجویی نه تنها موضوعی فنی، بلکه مسئلهای اجتماعی، مدیریتی و اخلاقی است. جان و سلامت دانشجویان، سرمایه انسانی کشور، نباید به دلیل بیتوجهی یا کمبود بودجه به خطر بیفتد. اظهارات اخیر مسئولان شهری نشان میدهد که اگرچه خطر سالهاست شناخته شده، اما اقدام جدی صورت نگرفته است. اکنون زمان آن است که نهادهای مسئول، از دانشگاهها گرفته تا وزارت علوم و مدیریت شهری، با همکاری یکدیگر راهحلی جامع و پایدار برای این مسئله بیابند تا هیچ دانشجویی با ترس و نگرانی از ناایمنی محل زندگی خود مواجه نشود و خوابگاهها بتوانند بهعنوان فضاهایی امن، آرام و سازگار با رشد علمی و اجتماعی دانشجویان ایفای نقش کنند.