شناسهٔ خبر: 76018929 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: مردم‌سالاری‌آنلاین | لینک خبر

بازی بنزینی با 3 نرخ متفاوت - مردم سالاری آنلاين

تصمیم اخیر دولت برای سه ‌نرخی کردن بنزین ـ با تعیین نرخ سوم به قیمت ۵ هزار تومان ـ گامی دیگر در ...

صاحب‌خبر - تصمیم اخیر دولت برای سه ‌نرخی کردن بنزین ـ با تعیین نرخ سوم به قیمت ۵ هزار تومان ـ گامی دیگر در مسیر اصلاح سیاست‌های یارانه‌ای کشور است. این طرح، که به‌زودی اجرایی می‌شود، در ظاهر پاسخی به معضل مصرف بی‌رویه سوخت و قاچاق گسترده آن است؛ اما در واقع، لایه‌های پیچیده‌تر اقتصادی، اجتماعی و روانی نیز در دل خود دارد. اجرای چنین تصمیمی، می‌تواند هم نقطه آغاز اصلاحی ضروری تلقی شود و هم آغازگر موجی از نگرانی‌های جدید در جامعه.
از منظر اقتصادی، ایران سال‌هاست با یکی از کم‌کارآمدترین نظام‌های قیمت‌گذاری انرژی در جهان مواجه است. بنزین ارزان، هرچند برای بسیاری از خانوارها به‌منزله یک مزیت ظاهری است، اما در عمل به اتلاف منابع ملی، فشار بر بودجه عمومی، و قاچاق گسترده سوخت به کشورهای همسایه منجر شده است. با تعیین نرخ سوم ۵ هزار تومانی، دولت می‌کوشد بخشی از این عدم‌تعادل را جبران کند و مصرف‌کنندگان پرمصرف را به پرداخت بهای واقعی‌تر سوخت وادارد. این اقدام، در تئوری، می‌تواند مصرف انرژی را منطقی‌تر سازد، هزینه‌های بودجه‌ای را کاهش دهد و به تأمین منابعی برای حمایت از اقشار ضعیف کمک کند.
اما واقعیت میدانی اقتصاد ایران همیشه فراتر از محاسبات تئوریک است. افزایش نرخ سوخت، به‌ویژه در کشوری که زیرساخت حمل‌ونقل عمومی ناکافی است، به سرعت در سایر بخش‌های اقتصادی منعکس می‌شود. حمل‌ونقل کالا، خدمات شهری، کرایه تاکسی‌ها و حتی قیمت تولیدات کوچک، همه از تغییر نرخ بنزین تأثیر مستقیم می‌پذیرند. نرخ سوم، هرچند ممکن است برای طبقات بالاتر طراحی شده باشد، اما اثر تورمی آن دامنه‌ای گسترده خواهد داشت که در نهایت دامن گروه‌های کم‌درآمد را نیز می‌گیرد. این بخش از جامعه، بیشترین حساسیت را نسبت به تغییرات قیمتی دارند و در نبود حمایت نقدی یا کالایی واقعی، ممکن است بیش از پیش احساس فشار اقتصادی کنند.
از منظر اجتماعی، اجرای تصمیمات بزرگ بدون همراهی و اقناع افکار عمومی، می‌تواند به بی‌اعتمادی و نارضایتی دامن بزند. خاطره افزایش‌های ناگهانی قیمت بنزین در سال‌های گذشته هنوز در ذهن جامعه زنده است؛ تجربه‌هایی که نه فقط از منظر مالی، بلکه از حیث شیوه اطلاع‌رسانی و عدم شفافیت، موجب دلخوری مردم شد. در شرایط کنونی، اگر دولت نتواند به‌روشنی توضیح دهد که درآمد حاصل از این طرح چگونه و کجا صرف می‌شود و چه کسانی از آن نفع می‌برند، احتمال بازتولید همان چرخه بی‌اعتمادی بسیار بالاست. جامعه می‌خواهد بداند که این‌بار «اصلاح» واقعاً به معنای بهبود است، نه صرفاً فشار بیشتر.
در عین حال، اجرای درست و برنامه‌ریزی‌شده طرح می‌تواند پیامدهای مثبتی نیز داشته باشد. اگر سهمیه‌های پایه به‌درستی میان خانوارها توزیع شود، و درآمد حاصل از نرخ سوم صرف توسعه زیرساخت حمل‌ونقل عمومی، بهبود ناوگان خودروهای عمومی و پرداخت یارانه‌های مستقیم به دهک‌های پایین شود، این تصمیم می‌تواند از یک بحران اجتماعی بالقوه، به فرصتی برای تحول ساختاری تبدیل شود. در برخی کشورها، واقعی‌سازی قیمت انرژی، اگر همراه با بسته‌های حمایتی مؤثر انجام گیرد، به بهبود کارایی اقتصادی و توسعه پایدار منجر شده است. ایران نیز می‌تواند با درس‌گیری از آن تجربه‌ها، این مسیر را با کمترین اصطکاک ممکن بپیماید.
در نهایت، سه‌نرخی شدن بنزین را باید تصمیمی بزرگ در بزنگاهی حساس دانست. تصمیمی که در آن، اقتصاد و اجتماع، حسابگری و احساس، هم‌زمان درگیرند. واقع‌بینی حکم می‌کند که اصلاح یارانه‌ها دیر یا زود اجتناب‌ناپذیر است، اما تجربه گذشته هشدار می‌دهد که هرگونه بی‌توجهی به معیشت مردم و کاستی در اطلاع‌رسانی، می‌تواند هزینه اجتماعی سنگینی در پی داشته
باشد.
اکنون، در آستانه اجرای این سیاست، همه نگاه‌ها به میزان تدبیر و صداقت دولت دوخته شده است؛ زیرا در جاده پرپیچ‌وخم اصلاحات اقتصادی، اعتماد عمومی تنها سوختی است که اگر تمام شود، حتی با بنزین ۵ هزار تومانی هم نمی‌توان به مقصد رسید.