به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، استان البرز در قالب سومین اجلاسیه پهنه 5 کشوری آستان قدس رضوی میزبان خادمیاران رضوی استانهای گیلان، قم، قزوین و مرکزی بود و رویدادی معنوی را با هدف گسترش تعاملات میان استانهای مختلف و تقویت همافزایی در مسیر خدمترسانی مؤثر و منسجمتر به مردم برگزار کرد.
بنابر اعلام قربانعلی مصطفایی، مدیر کانونهای خدمت رضوی استان البرز، بنیاد کرامت رضوی با رویکردی نوآورانه، کشور را به هشت پهنه فرهنگی و اجتماعی تقسیم کرده است تا استانهای همجوار بتوانند در قالب این پهنهها، تجربیات و ظرفیتهای خود را در مسیر خدمت به زائران و محرومان به اشتراک بگذارند.
شامگاه چهارشنبه سالن میلاد شهرداری کرج میزبان اعضای ستادی و دبیران کانونهای خدمت رضوی استان البرز در گردهمایی اعضای ستادی کانونهای خدمت بود و احمد میرزاده، رئیس مرکز خادمیاری و کانونهای خدمت رضوی کشور نیز در این مراسم حضور داشت و هدف از این تشکیلات مردمی را گرهگشایی از مردم، جریانسازی اجتماعی و فرهنگی با یاد و نام امام رضا(ع) دانست.
در این مراسم باشکوه تجلیل از خانوادههای شهدای جنگ 12 روزه، لحظهای خاص و احساسی را رقم زد که در یادها ماندگار شد. خانوادههای این شهیدان بهمنظور تجلیل، تکبهتک به روی سن دعوت شدند اما در این میان، حضار شاهد لحظهای پر از دلتنگی بودند؛ پدر شهید چوبداری و مادر شهیده صالحی، نتوانستند به دلیل شرایط جسمانی به روی سن بیایند.
درحالیکه همه چشمها به سمت آنها دوخته شده بود، لحظهای رقم خورد که هیچ واژهای نتوانست سنگینی و عمق معنای آن را به تمامی بازگو کند. صداها در هم پیچید و رفتوآمدها ادامه داشت، تا اینکه ناگهان سکوتی ژرف و عمیق همهجا را دربر گرفت. گویی زمان، به احترام چیزی فراتر از رسم و تشریفات، ایستاد.
در آن سکوتِ سرشار از معنا، احمد میرزاده، مدیر مرکز خادمیاری و کانونهای خدمت رضوی بنیاد کرامت رضوی، آرام از جای خود حرکت کرد و گامی به جلو برداشت، اما این بار نه برای سخن گفتن، بلکه برای عمل کردن به آموزهای که سالها از آن سخن گفته بود؛ خدمت خالصانه.
تجلیل شوندگان نیز همراه با وی بیهیچ مکثی، مرزهای تشریفات و جایگاه را شکستند و از روی سن پایین آمدند و در مسیری گام برداشتند که با نوری از ایمان و تواضع روشن شده بود. گامها بر زمین طنین انداختند و نگاهها به یکسو خیره ماند و اشکها جاری شد.
آنها به سمت پدر شهید چوبداری حرکت کردند و در مقابل وی با احترام ایستادند و دستبوسی کردند. همان دستانی که روزگاری برای ساختن خانهای و آیندهای، تیر و تخته برمیداشت و امروز، سندی زنده از فداکاری پسری است که برای حفظ وطن و ناموس این مملکت، جان شیرین خود را تقدیم این نظام و انقلاب کرد.
این دستبوسی، فقط یک سپاس نبود، بلکه اعترافی بود به اینکه آنچه امروز همه ما داریم مدیون رشادتهای این جوانان است و تا عمر داریم و نفس میکشیم این ازخودگذشتگی را فراموش نمیکنیم. آن سوی مراسم، مادری سالخورده چادری سیاه بر سر داشت و با چشمانی اشکبار نظارهگر این اقدام زیبا بود. او کسی نبود جز مادر شهیده فاطمه صالحی.
چادر سیاه او پرچمی بود از جنس ایمان، صبر و تسلیم در برابر مشیت الهی. تجلیل کنندگان بعد از دستبوسی پدر شهید چوبداری، مسیر تواضع را ادامه دادند و به سمت این مادر شهیده والامقام حرکت کردند و تکبهتک گوشهای از چادر وی که به عطر بهشت آغشته بود را به رسم ادب و احترام بوسیدند؛ بوسهای که لرزه بر دلها انداخت.
این احترام و ادب در محضر مادر شهید، یک اتفاق ساده نبود، بلکه یادآوری دوباره ارزشهایی بود که گاه در هیاهوی روزمرگیها فراموش میشوند. این حرکت، درس بیکلامی از فرهنگ عاشورایی بود؛ فرهنگی که در آن، عزت نه در قدرت، بلکه در بندگی است و اگر حسین(ع) در کربلا با خون خود درس آزادگی داد، امروز خادمی در البرز با بوسهای بر دست و چادری مقدس، درس تواضع را زنده کرد.
آری، در این مراسم، این حقیقت دوباره متولد شد که عزت در تواضع است و خدمت، آنگاه مقدس میشود که از دل برخیزد، نه از مقام.
گزارش: صدیقه صباغیان
انتهای پیام/