خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ در سالهای اخیر، گردشگری بهعنوان یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار، جایگاهی مهم در سیاستهای کلان اقتصادی و فرهنگی کشورها یافته است.
امروزه دانش گردشگری، تنها محدود به سفر و تفریح نیست، بلکه ابزاری مؤثر در دیپلماسی فرهنگی، ایجاد اشتغال، توزیع عادلانه درآمد و معرفی هویت ملی به شمار میآید.
در این میان، گردشگری دریایی بهعنوان یکی از شاخههای خاص و در عین حال کمترتوسعهیافته در ایران، ظرفیتهای بالقوه متعددی دارد که متأسفانه هنوز بهصورت شایسته و مبتنی بر برنامهریزی علمی مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است.
ایران با برخورداری از دو پهنه آبی مهم یعنی دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب، بههمراه صدها کیلومتر نوار ساحلی و تنوع اقلیمی منحصربهفرد، میتواند یکی از قطبهای گردشگری دریایی در منطقه خاورمیانه باشد، اما واقعیت این است که با وجود چنین ظرفیت چشمگیر طبیعی، سهم گردشگری دریایی در اقتصاد ملی ناچیز مانده و تاکنون رویکردی نظاممند برای استفاده از این مزیت رقابتی اتخاذ نشده است.
در شرایطی که بسیاری از کشورها ازجمله ترکیه، امارات و حتی عمان با برنامهریزی دقیق و تبلیغات گسترده توانستهاند از سواحل خود بهعنوان موتور محرک اقتصادی بهره گیرند، ایران همچنان در مرحله شناسایی فرصتها و رفع موانع به سر میبرد، درحالی که ظرفیت بسیار بالایی در این زمینه دارد.
در همین راستا، گفتوگو با کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری میتواند زمینهساز بازنگری در سیاستگذاریهای موجود و ارائه راهکارهای دقیقتر برای توسعه این بخش باشد.
حبیبیه نیکسیرت، فعال و کارشناس حوزه گردشگری ازجمله افرادی است که با تجربه حضور در محیطهای دانشگاهی خارج از کشور و سفر به مناطق مختلف ایران، نگاه تحلیلی به این حوزه دارد.
گفتوگوی پیشرو در قالب پرونده «استان به استان تا توسعه؛ از ظرفیتهای خام تا مسیر شکوفایی» تلاشی است برای بازتاب دادن دیدگاههای تخصصی درباره علل مغفول ماندن گردشگری دریایی در ایران، رابطه مستقیم میان زیرساخت، آگاهی و توسعه فرهنگی و نقشی که سیاستگذاری آگاهانه و تبلیغات مؤثر میتواند در شکوفایی این صنعت ایفا کند.
آنچه میخوانید، تصویری روشن از واقعیتهای امروز گردشگری دریایی ایران و در عین حال دعوتی است برای نوسازی نگرشها نسبت به این حوزه راهبردی.
این گفتوگو بهدلیل محتوای مطول در سه بخش تقدیم مخاطبان خبرگزاری آنا میشود.
بخش نخست گپ و گفت آنا با نیکسیرت در پی میآید:
برخی ایرانیها نمیدانند بوشهر و هرمزگان دریا دارند!
آنا: با توجه به تفاوتهای اقلیمی و ساختاری مناطق مختلف کشور، بهخصوص با محور گردشگری دریایی و ظرفیتهای کشور اصولاً امکان هدایت ظرفیتهای گردشگری کشور بهخصوص در استانهایی مانند بوشهر و هرمزگان به سمت گردشگری دریایی وجود دارد و آیا این امر میتواند موجب ارزآوری و رونق این بخش از صنعت گردشگری شود؟
نیکسیرت: ببینید، ما وقتی از گردشگری دریایی صحبت میکنیم، معمولاً مردم کشورمان به سمت شمال میروند، علت آن هم دریا و بهخصوص دریای خزر است که البته در واقع یک دریاچه محسوب میشود.
وقتی از گردشگری دریایی صحبت میکنیم، معمولاً مردم کشورمان به سمت شمال میروند، علت آن هم دریا و بهخصوص دریای خزر است که البته در واقع یک دریاچه محسوب میشود
بنابراین اغلب کسانی که به شمال سفر میکنند، با عشق دریا به آن منطقه سفر میکنند، چراکه نزدیکتر است، اما چقدر خوب میشود اگر برنامهریزیهایی انجام شود ـ که البته این موضوع در دست من و شما نیست و به مسئولان مربوط میشود ـ تا تبلیغات مناسبی برای مناطق جنوبی مانند بوشهر و بندرعباس و سایر مناطق ساحلی انجام گیرد.
در آن مناطق میتوان از تفریحات دریایی بهره گرفت و از خود دریا استفاده کرد و بسیار مطلوب است اگر تبلیغات صورت گیرد و مردم برای سفر به استانهای جنوبی تشویق شوند.
واقعیت این است که مردم کشور ما همه جای ایران را نمیشناسند، حتی بعضیها نمیدانند که ما در جنوب کشورمان مناطقی داریم که دریا دارند و من خودم با افرادی مواجه شدم که حتی نمیدانستند بوشهر دقیقاً کجاست و فقط میدانستند در جنوب است، اما اینکه دریا دارد یا خیر را نمیدانستند.
بنابراین، اگر بتوانیم اقدامی در این زمینه انجام دهیم، بسیار مطلوب است؛ چراکه جنوب کشور هم ظرفیت گردشگری فراوانی دارد و هم نیازمند شناخته شدن است و گردشگری یکی از مهمترین منابع درآمدی استانهاست؛ وقتی مردم سفر میکنند، هزینه میکنند؛ ازجمله خورد و خوراک، هتل، اقامت، و سایر هزینهها.
معتقدم کشور ما برای خود ایرانیها نیز چندان شناخته شده نیست، بهخصوص مناطق جنوبی کشور که دارای دریا و جاذبههای فراوان و مردمی بسیار مهربان هستند و اگر بتوان کاری کرد تا این مناطق به مردم معرفی شوند، بسیار خوب خواهد بود، اما اکنون مشکلاتی وجود دارد.
یکی از مهمترینها، گرانی وسایل نقلیه است، بهعنوان مثال سفر با اتوبوس به استانهای جنوبی کار هرکسی نیست و افراد جوان میتوانند ۲۴ ساعت در مسیر باشند، اما برای افراد میانسال که اتفاقاً بیشتر هم علاقهمند به سفرند ـ مثل بازنشستگان ـ این کار دشوار است، درحالی که دلشان میخواهد مناطق مختلف کشور را ببینند، اما برایشان ممکن نیست؛ چراکه نمیتوانند ساعات طولانی در اتوبوس بنشینند و اگر بخواهند با هواپیما سفر کنند، بسیار گران است.
درحقیقت فقط افراد متمکن میتوانند هزینه چنین سفرهایی را بپردازند، اما برای یک بازنشسته یا خانوادهاش این کار سخت است.
آنا: یعنی معتقدید زیرساختها در برخی استانها برای سفر گردشگری وجود ندارد؟
نیکسیرت: بله. باید زمینههای لازم مهیا شود و حتی اگر فرض کنیم مردم از نظر مالی مشکلی نداشته باشند و همه بتوانند سفر کنند، آیا امکانات اقامتی مناسب برایشان وجود دارد؟ جای مناسب برای اسکان؟ حتی امکانات اولیه مانند سرویسهای بهداشتی عمومی در شهرها؟ در اغلب شهرها چنین امکاناتی وجود ندارد؛ مگر در هتلها یا رستورانها. اگر کسی در خیابان یا مکانهای عمومی باشد، پیدا کردن سرویس بهداشتی عملاً غیرممکن است.
بنابراین، نخست باید زیرساختها آماده شود ـ که بهترین واژه برایش همان زیرساخت است ـ و سپس وضعیت معیشتی و رفاهی مردم در نظر گرفته شود و تبلیغات لازم نیز باید صورت گیرد تا مردم ترغیب شوند.
زمانی که مردم کشورمان هنوز بسیاری از این مناطق را نمیشناسند، طبیعی است که برای گردشگران خارجی نیز تبلیغ و معرفی کافی انجام نشده است.
آیا فقط متمولها حق دیدن سواحل جنوبی ایران را دارند؟
آنا: از صحبتهای شما اینگونه متوجه شدم که آگاهی دادن به گردشگزران خارجی درباره جاذبههای گردشگری کشورمان کم است.
نیکسیرت: آگاهیرسانی به گردشگران خارجی درباره ایران بسیار اندک است و اغلب فقط اصفهان و شیراز را میشناسند و کمتر به دنبال دیدن مناطق دیگری همچون بندرعباس یا بوشهر میروند. البته بندرعباس نسبت به گذشته بهتر شده است، اما همچنان کافی نیست.
من چند ماه پیش در بوشهر بودم و حتی یک گردشگر و توریست خارجی ندیدم و حضور گردشگران خارجی در این مناطق بسیار کم و بهندرت است.
بنابراین، ابتدا باید همانگونه که گفتید، زیرساختها مهیا شود، سپس آگاهیبخشی انجام گیرد و امکانات لازم مهیا شود تا مردم و گردشگران بتوانند برای دیدن این مناطق برنامهریزی کنند.
رفتوآمد به شهرهایی مانند بوشهر، اهواز، آبادان یا خرمشهر طولانی و پرهزینه است و همه توان مالی یا زمانی لازم برای چنین سفرهایی را ندارند.
اگر مردم بیشتر به مناطق شمال کشور میروند، علتش نزدیکی مسیر است و با اینکه گاه تا ۱۴ ساعت در ترافیک میمانند، اما در همان مدت نیز میتوانند به یک منطقه جنوبی دارای دریا برسند.
آنا: خانم دکتر، شما سالهای زیادی به مناطق مختلف کشورمان سفر کردهاید و در برخی کشورهای دیگر همسایه همچون ترکیه بهعنوان دانشجو زندگی کردهاید. بسیاری از گردشگران خارجی، ایران را یکی از بهترین کشورهای جهان از نظر ظرفیت گردشگری میدانند، اما یکی از انتقادات اصلی آنان این است که امکانات تفریحی و رفاهی مطلوب در ایران وجود ندارد؛ به همین دلیل پس از سفر اول، کمتر مایل به سفر مجدد به ایران هستند. نظر شما در این زمینه چیست و چه راهکاری برای مقابله با این وضعیت پیشنهاد میکنید؟
نیکسیرت: همانطور که عرض کردم، آگاهی دادن و شناساندن اهمیت زیادی دارد. من در دانشگاه آنکارای ترکیه شاهد بودم که تُرکها درباره کشور خودشان با افتخار صحبت میکردند، البته کشور ترکیه واقعاً زیباست و من منکر آن نیستم و خودم هم آن کشور را بسیار دوست دارم، اما نحوه تعریف آنان از کشورشان برایم جالب بود.
آنان چنان با غرور از چهار فصل بودن کشورشان، از دریاها و جاذبههای طبیعی میگفتند که گویی هیچ کشوری با چنین ویژگیهایی در جهان وجود ندارد، حتی بسیاری از آنها نمیدانستند ایران دارای دریاست و من برایشان توضیح دادم و گفتم ایران در جنوب و شمال سواحل دریایی بسیار گسترده و زیبایی دارد.
این همان مسئلهای است که باید به آن توجه کنیم و ما باید بتوانیم کشور خود را معرفی کنیم، هم به مردم داخل کشور و هم به جهان.
این کار نیازمند برنامهریزی هدفمند، آموزش، تبلیغات و تقویت زیرساختهای گردشگری است.
ایران کشوری با ظرفیتهای عظیم است، اما تا زمانی که این ظرفیتها معرفی و حمایت نشود، گردشگری دریایی و سایر شاخههای گردشگری به رشد مطلوب نخواهد رسید.
ایران دارای رودخانههای بسیار زیبا و زیادی است و حتی به گردشگران خارجی توضیح دادم که شما چهارفصل ندیدید و باید به ایران زیبا و دوستداشتنی سفر کنید و به چشم ببینید همزمان در یک مکان برف، باران سرازیر میشود و یخبندان است و در جای دیگر توان گردش با یک پیراهن آستین بلند را هم ندارید، چراکه هوا بسیار گرم است.
ادامه دارد...
انتهای پیام/