به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در سالهای اخیر، پیشرفتهای پرسرعت در حوزه زیستفناوری، ژنتیک و علوم داده، افقهای تازهای را پیش روی بشر قرار داده است. از درمان بیماریهای نادر تا امکان شناسایی پیشاپیش استعدادهای ژنتیکی، دانش امروز مرزهای تازهای را در آستانه تولد انسان تعریف کرده است. اما در این میان، پروژههایی که با حمایت برخی از شناختهشدهترین چهرههای دنیای فناوری، مانند سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، و برایان آرمسترانگ، مدیرعامل Coinbase، پیش میروند، نگرانیهای جدی اخلاقی و اجتماعی را در پی داشتهاند.
یکی از این پروژهها، استارتاپی به نام Preventive است که هدفش تنها پیشگیری از بیماریهای ژنتیکی نیست، بلکه پا را فراتر گذاشته و به سمت انتخاب ویژگیهایی مانند قد، هوش و سلامت ژنتیکی سفارشی برای نوزادان آینده حرکت میکند.
غربالگری چندژنی، گام تازهای در انتخاب ژنتیکی
این پروژهها از فناوریهایی مانند غربالگری چندژنی بهره میبرند. برخلاف تشخیص تکژنی که تنها یک ژن خاص را بررسی میکند، این فناوری جدید با تحلیل همزمان صدها یا هزاران نشانگر ژنتیکی میتواند برآوردهایی درباره احتمال ابتلا به بیماریهای مزمن یا بروز ویژگیهایی مانند قد، ضریب هوشی یا حتی گرایشهای رفتاری ارائه دهد.
استارتاپهای دیگری مانند Orchid Biosciences و Nucleus Genomics نیز در همین زمینه فعال هستند. آنها با استفاده از دادههای ژنتیکی والدین و جنین، نمرهای به جنینهای حاصل از لقاح آزمایشگاهی اختصاص میدهند و به والدین توصیه میکنند کدام جنین کمترین ریسک بیماری یا بیشترین پتانسیل فیزیکی و شناختی را دارد.
از پیشگیری تا بهینهسازی انسان
در نگاه اول، این فناوریها میتوانند تحولی مثبت در کاهش نرخ بیماریهای ژنتیکی باشند. بسیاری از بیماریهای ارثی با هزینههای هنگفت پزشکی و روانی همراه هستند، و اگر بتوان آنها را در مرحله جنینی شناسایی و از تولد نوزادان مبتلا جلوگیری کرد، هم خانوادهها و هم نظام سلامت ملی بهرهمند خواهند شد.
با این حال، آنچه باعث نگرانی کارشناسان اخلاق زیستی، جامعهشناسان و حتی برخی دانشمندان شده، فراتر رفتن هدف این فناوریها از پیشگیری به سمت بهبود یا بهینهسازی انسان است. دانشمندان هشدار میدهند که این رویکرد به نوعی آغاز مهندسی انسان در مقیاسی اجتماعی خواهد بود، جایی که نوزادان نه تنها به عنوان موجوداتی زنده، بلکه به عنوان پروژههایی قابل طراحی دیده میشوند.
بازگشت خطرناک به اصلاح نژاد
این روند به شکل نگرانکنندهای یادآور تجربیات تلخ تاریخی مانند جنبش اصلاح نژاد در قرن بیستم است. در آن دوران، گروههایی با انگیزههای سیاسی و نژادی تلاش کردند با عقیمسازی یا حذف ژنتیکی برخی گروهها، جامعهای برتر و پاک بسازند.
هرچند فناوریهای امروزی ظاهری مدرن و داوطلبانه دارند، اما ماهیت آنها میتواند زمینهساز بازتولید همان الگوها در لباسی جدید باشد. از منظر اخلاقی، این نگرانی وجود دارد که انتخاب ژنتیکی نوزادان به تدریج از انتخاب سلامت فراتر برود و به سمت انتخاب زیبایی، هوش و دیگر ویژگیهای ترجیحی سوق پیدا کند.
ژن خوب در انحصار ثروتمندان
یکی از جدیترین انتقادها به این فناوریها، مسأله ناعادلانه بودن دسترسی به آنهاست. خدمات غربالگری ژنتیکی و انتخاب نوزادان سفارشی، به طور معمول هزینههایی بسیار بالا دارند که فقط درصدی از ثروتمندترین افراد جامعه توان پرداخت آن را دارند.
در نتیجه، آیندهای محتمل در پیش است که در آن ثروتمندان نه فقط از نظر مالی، بلکه از نظر زیستی نیز برتری ژنتیکی پیدا میکنند. آنها خواهند توانست فرزندانی با ضریب هوشی بالاتر، قدرت جسمانی بیشتر، ریسک پایینتر بیماری و ویژگیهای مطلوبتر تولید کنند، در حالی که اقشار متوسط و پایین جامعه چنین امکاناتی در اختیار نخواهند داشت.
شکاف ژنتیکی، شکاف اجتماعی جدید
این نابرابری ژنتیکی، پیامدهایی فراتر از حوزه سلامت دارد. وقتی گروهی از کودکان از بدو تولد با امتیازات ژنتیکی نسبت به همنسلان خود شروع میکنند، رقابت آموزشی، شغلی و اجتماعی نیز به شکل ناعادلانهای تغییر میکند.
تحرک اجتماعی، که یکی از بنیانهای دموکراسی و عدالت اجتماعی است، با چنین فناوریهایی به شدت تهدید میشود. اگر موقعیت ژنتیکی افراد نیز مانند ثروت، قابل به ارث رسیدن باشد، فاصله میان طبقات اجتماعی نه تنها حفظ میشود، بلکه تثبیت و ژنتیکی خواهد شد.
پاسخ شرکتها: پیشگیری، نه برتریطلبی
در برابر این انتقادات، شرکتهای فعال در این حوزه همواره تأکید میکنند که هدف آنها پیشگیری از بیماری است، نه ساخت نوزاد برتر. برای مثال، شرکت Orchid اعلام کرده است که تنها خدمات مشاورهای ارائه میدهد و تصمیم نهایی با والدین است.
اما منتقدان میپرسند، وقتی والدینی با پرداخت هزاران دلار میتوانند میان چند جنین گزینهای را انتخاب کنند که احتمال موفقیت بیشتری دارد، آیا واقعاً این انتخاب آزادانه است یا حاصل فشار اجتماعی و میل به رقابت؟
تردیدهای علمی و پیامدهای ناشناخته
نکته دیگری که انتقادات را تشدید میکند، پایین بودن قطعیت علمی این فناوریهاست. اگرچه پیشبینیهای ژنتیکی در برخی بیماریها نسبتاً دقیق هستند، اما در مورد ویژگیهای پیچیدهای مانند هوش یا قد، هنوز دادههای علمی کافی وجود ندارد.
این ویژگیها نه تنها چندژنی هستند، بلکه تحت تأثیر عوامل محیطی، تربیتی، تغذیه و دهها عامل دیگر نیز قرار دارند. بنابراین ممکن است والدین با اعتماد به این فناوریها تصمیماتی بگیرند که در نهایت منجر به ناامیدی، تبعیض یا حتی بروز پیامدهای ناخواسته برای نسلهای بعدی شود.
پیامدهای بیننسلی و بازگشتناپذیر
مسأله حساس دیگر، انتقال دائمی تغییرات ژنتیکی به نسلهای بعدی است. برخلاف درمانهای فردی، تغییراتی که در سطح جنینی انجام میشود، در صورت بقا و زاد و ولد فرد، به نسلهای آینده نیز منتقل خواهد شد.
این یعنی هر اشتباه، خطا یا انتخاب نادرست، میتواند پیامدهایی غیرقابل بازگشت برای کل جمعیت انسانی داشته باشد. در نبود نظارت جدی، این مداخلات ممکن است نه تنها نابرابری، بلکه خطرات زیستی تازهای ایجاد کنند.
سکوت قوانین و غیبت مقررات جهانی
در سطح کلان، این فناوریها سوالاتی عمیق درباره چیستی انسان، حدود علم، نقش والدین و ارزش تفاوتهای انسانی ایجاد میکنند. اگر روزی امکان ویرایش یا انتخاب همه ویژگیهای ژنتیکی انسان فراهم شود، آیا هنوز میتوان از انسانیت به عنوان مجموعهای از تنوع، نقص و تفاوت سخن گفت؟
نکتهای که نمیتوان نادیده گرفت، سکوت نسبی قوانین و نهادهای بینالمللی در برابر این پیشرفتهاست. در حال حاضر، چارچوبهای قانونی کافی برای تنظیم استفاده از این فناوریها در بسیاری از کشورها وجود ندارد. حتی در ایالات متحده، بسیاری از این خدمات به طور خصوصی و با حداقل نظارت اجرا میشوند.
فقدان مقررات روشن، خطر بهرهبرداریهای تجاری، تبلیغات اغراقآمیز و حتی سوءاستفاده از اطلاعات ژنتیکی را افزایش میدهد. خلأ قانونگذاری میتواند آیندهای بسازد که در آن سرمایهداران عرصه فناوری، بدون پاسخگویی، سرنوشت ژنتیکی نسلهای آینده را شکل دهند.
میل به فرزند کامل، یا ابزار نابرابری؟
از سوی دیگر، باید اذعان کرد که بخشی از جذابیت این فناوریها، ناشی از میل طبیعی انسان به بهتر کردن آینده فرزندان خود است. هر والدینی دوست دارد کودک سالمتر، موفقتر یا خوشبختتری داشته باشد.
اما سؤال اصلی این است که آیا باید اجازه داد این میل طبیعی به ابزاری برای بازتولید نابرابری و شکاف طبقاتی تبدیل شود؟ و چه کسی مسئول هدایت اخلاقی و قانونی این مسیر است؟ آیا میتوان به وجدان سرمایهگذاران بزرگ و شرکتهای خصوصی اعتماد کرد؟
آیندهای ژنتیکی با دیوارهای بلندتر
در مجموع، آنچه اکنون در ظاهر نوعی پیشرفت علمی برای مقابله با بیماریها به نظر میرسد، در عمل میتواند زمینهساز ناعدالتی ژنتیکی ساختاریافته در نسلهای آینده شود. اگر این روند بدون نظارت جدی و مشارکت عمومی ادامه پیدا کند، آیندهای را رقم خواهیم زد که در آن نه تنها ثروت، بلکه ژن خوب نیز در انحصار عدهای خاص خواهد بود.
و این چیزی فراتر از تبعیض، بلکه بازطراحی تبعیض در سطح سلولهای بنیادی انسان است.
منابع:
MIT Technology Review
https://theguardian.com/technology/2023/oct/26/startup-designer-babies-genetic-screening-ethics
The Guardian
https://www.technologyreview.com/2023/10/26/1081365/a-startup-wants-to-help-parents-pick-their-kids-height-iq-and-more/
Futurism
Startup Backed by Sam Altman Offers Genetic Embryo Screening
Orchid Biosciences – Official Website
https://www.orchidhealth.com
Nucleus Genomics – Official Website
https://www.nucleusgenomics.com