تهران- ایرنا- هیدروپلیتیک یا سیاست مرتبط با کنترل و بهرهبرداری از منابع آبی، به ویژه در حوضههای رودخانههای فرامرزی مانند فرات و دجله، از دهه ۱۹۸۰ میلادی به طور فزایندهای به عنوان ابزاری راهبردی در سیاست خارجی ترکیه ظاهر شد.
به گزارش ایرنا این سیاست همزمان با اعمال قدرت نظامی، توسعه انرژی و ترانزیت در برخی از برههها، همراه شد که عملیات ضدتروریستی در سوریه و عراق، بهرهبرداری از سدها برای تولید برق و لولهکشیهای انرژی و آب از مصادیق آنها به شمار میرود.
بر اساس این سیاست، ترکیه از موقعیت جغرافیایی خود طی چند دهه اخیر برای اعمال قدرت نرم و سخت بر کشورهای هدف مانند سوریه و عراق استفاده کرده است و این رویکرد نه تنها به امنیت ملی (مانند کنترل شورشهای کردی) کمک میکند، بلکه به عنوان اهرمی دیپلماتیک و اقتصادی عمل مینماید.
زمینه تاریخی و تکامل هیدروپلیتیک ترکیه
سیاستهای آبی ترکیه که در دوران آتاتورک(۱۹۲۰-۱۹۳۰) بیشتر بر توسعه داخلی و تامین امنیت غذایی متمرکز بود، با شروع پروژههای بزرگ سدسازی مانند سد «کبان» در استان «الازیغ» بر روی فرات در سال ۱۹۶۵، جنبههای فرامرزی پیدا کرد.
سد «کبان» در استان «الازیغ» ترکیه
در این دوره، آب به عنوان ابزاری برای مبادله نفت در برابر آب مطرح شد؛ جایی که ترکیه پیشنهاد صادرات آب به کشورهای عربی را در ازای نفت داد.
این ایده توسط «تورگوت اوزال»، هشتمین رئیسجمهور ترکیه در سال ۱۹۸۶ به اوج رسید که نشاندهنده گذار هیدروپلیتیک از سیاستهای داخلی به راهبردی بود.
«اوزال» طی سال ۱۹۸۸ میلادی اظهار کرد: «همانطور که ما به اعراب نمیگوییم با نفتشان چه کاری انجام دهند، هیچ پیشنهادی هم از آنان در خصوص چگونگی استفاده از آبهایمان نمیپذیریم».
پروژه جنوب شرقی آناتولی، نقطه عطف هیدروپلیتیک ترکیه
پروژه جنوب شرقی آناتولی که در ترکیه از آن با عنوان «گاپ» یا "GAP" یا "Güneydoğu Anadolu Projesi" یاد میشود، نقطه عطف هیدروپلیتیک این کشور به شمار میرود.
این پروژه شامل ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه هیدروالکتریک است و علاوه بر اهداف توسعه داخلی، به عنوان ابزاری برای کنترل سیاسی و نظامی بر مناطق کردنشین و اعمال فشار بر سوریه و عراق در نظر گرفته شد.
طبق تحلیلی که در مجله "Water Alternatives" طی سال ۲۰۰۸ میلادی منتشر شد، ترکیه از دهه ۱۹۸۰ «هیدروهژمونی» را از طریق کنترل هیدرولیکی پیگیری کرد، که شامل تهدیدهای ضمنی قطع آب میشود.
این رویکرد همزمان با قدرت نظامی مانند عملیات علیه «پ.ک.ک» در سال ۱۹۸۴ میلادی و انرژی همچون افزایش وابستگی به هیدروپاور (تولید برق از آب جاری) ادغام شد و آب را به «سلاح نرم» برای دیپلماسی تبدیل کرد.
تشدید هیدروپلیتیک ترکیه در دهه ۱۹۹۰
پس از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ میلادی نیز ترکیه نقش فعالتری در خاورمیانه ایفا کرد و آب به بخشی از راهبرد ترکیه در سیاست خارجی تبدیل شد تا جایی که «احمد داوداوغلو» طی سال ۲۰۰۱ میلادی در کتاب خود با عنوان «عمق استراتژیک» نیز به همین هیدروپلیتیک اشاره دارد.
ترکیه در سال ۱۹۹۰ میلادی سد آتاترک را پر کرد و جریان آب فرات را تا ۷۰ درصد کاهش داد که نمونهای از استفاده از آب به عنوان اهرم در برابر سوریه آن دوران بود.
مقالهای هم طی سال ۲۰۱۴ میلادی در "Middle East Journal" توسط «مارک دورمن» و «رابرت هاتم» منتشر شد که نشان میدهد هیدروپلیتیک در این دهه روابط ترکیه- عراق- سوریه را به شدت تحت تأثیر قرار داد و با ترانزیت انرژی مانند خط لوله انتقال نفت خام باکو- تفلیس- جیهان (که از میدان نفتی آذری- چیراگ- گونشلی در دریای خزر آغاز میشود و تا دریای مدیترانه ادامه مییابد) در ۱۹۹۹ میلادی ترکیب شد.
هیدروپلیتیک ترکیه فراتر از سوریه و عراق
سیاست مرتبط با کنترل و بهرهبرداری از منابع آبی ترکیه در سالهای اخیر از سوریه و عراق فراتر رفته و عربستان نیز جزو کشورهای هدف قرار گرفته است.
منبع اصلی تامین آب در این طرح تأسیسات ساخته شده روی رودخانه «ماناوگات» معرفی میشود؛ همان رودخانهای که در سال ۱۳۸۴ شمسی قرارداد ۲۰۰ میلیون دلاری برای فروش سالانه ۵۰ میلیون مترمکعب از آب آن به مدت ۲۰ سال به رژیم صهیونیستی فراهم شده بود ولی ۲ طرف در مورد نرخ آب و بهرهبرداری و انتقال آب به سرزمینهای اشغالی اختلافنظرهایی داشتند.
رودخانه ماناوگات ترکیه
به گزارش خبرگزاری آناتولی ترکیه «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور این کشور طی سال ۲۰۲۳ میلادی از مطالعات فروش آب به عربستان سعودی خبر داد؛ هرچند که علاوه بر جنبههای مثبت پروژه برای ترکیه، وجود ریسکهای زیستمحیطی نیز هرچند محدود، در رسانههای معتبر مطرح شد.
روزنامه «سزجو/ Sözcü» ترکیه در ادامه با انتشار محتوایی با عنوان «طرح فروش آب به عربستان سعودی! آب ترکیه در حال اتمام است»، تاکید کرد که آب یک منبع راهبردی است و قبل از صادرات آن، باید نیازهای داخلی تضمین شود.
آیا توافق آنکارا با بغداد از هیدروپلیتیک ترکیه تاثیر گرفت؟
توافق اخیر آنکارا با بغداد درباره تقسیم و مدیریت منابع آبی دجله و فرات در حالی امضا شد که برخی از کارشناسان محیط زیست و اقتصاد عراق آن را نه پایان بحران، بلکه آغاز دورهای تازه از وابستگی دانستند.
زیرا ترکیه با وعده رهاسازی محدود آب و اجرای پروژههای مشترک، در عمل به بازیگر تعیینکننده در سیاست آبی عراق تبدیل میشود که به نوعی «اهرم فشار اقتصادی و سیاسی» جدید آنکارا علیه بغداد است و البته هیدروپلیتیک ترکیه را در ذهن تداعی میکند.
این توافق در شرایطی به دست آمد که عراق توسط سازمان ملل متحد به عنوان یکی از پنج کشور آسیبپذیر در برابر تغییرات اقلیمی جهان رتبهبندی شد و گفته میشود بدترین خشکسالی خود در دهههای اخیر را تجربه میکند.
تا جایی که وزارت منابع آب این کشور گزارش داده که ذخایر آبی این کشور در پایینترین سطح خود در ۸۰ سال گذشته قرار دارد و این شرایط باعث بروز ریزگردها در این کشور و حتی ورود آنها به استانهای غربی ایران شده است.
بر اساس اعلام ترکیه و در پی این توافق یک میلیارد مترمکعب آب به عراق رهاسازی خواهد شد و بهمدت پنج سال، مدیریت جریانهای آبی و زیرساختهای مرتبط با آن با نظارت مستقیم آنکارا انجام میگیرد.
همچنین ترکیه اختیارات فنی و اداری در مدیریت منابع آبی عراق خواهد داشت در ازای لغو برخی بدهیها و افزایش سقف مبادلات تجاری ۲ کشور به ۳۰ میلیارد دلار در سال؛ علاوه بر آن طرف ترکیهای مسئول سدها، مخازن و زیرساختهای آبی در طول اجرای توافق خواهد بود.
چالشها و چشماندازها هیدروپلیتیک ترکیه
اگرچه هیدروپلیتیک به ترکیه در زمینههای مختلفی چون توافق امنیتی «آدانا» با سوریه کمک کرد اما به تنشهای مداوم مانند کاهش جریان دجله در عراق نیز منجر شد؛ بر همین اساس به همان میزان که این سیاست برای ترکیه مفید به نظر میرسد، احتمالا به همان اندازه و شاید کمی بیشتر نیز در کشورهای هدف دارای تبعات منفی باشد.
البته نگرانهایی هم در خصوص تغییرات اقلیمی ترکیه وجود دارد و اعتراضهای داخلی و افزایش سطح آگاهی ملتهای منطقه در خصوص هیدروپلیتیک ترکیه از دیگر موانع پیشروی این هیدروپلیتیک محسوب میشود.
در نهایت به نظر میرسد اثربخشی هیدروپلیتیک ترکیه در سالهای پیشرو رفتهرفته کاهش یابد و مدیریت منابع آبی ترکیه نه برای اعمال قدرت بلکه برای تامین نیاز داخلی این کشور به کار گرفته شود.