شناسهٔ خبر: 75768321 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: تحلیل بازار | لینک خبر

اعتراف کوهن؛ پروژه صهیونیستی برای شکاف‌افکنی میان ایران و روسیه؟

رئیس سابق موساد، مدعی شده که با سفر به کرملین، از ولادیمیر پوتین مجوز حمله به خطوط ارسال تسلیحات ایران به حزب‌الله و دیگر گروه‌های مقاومت در سوریه و عراق را دریافت کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش بازار، یوسی کوهن، رئیس سابق موساد، در کتاب جدید خود، مدعی شده که با سفر به کرملین، از ولادیمیر پوتین مجوز حمله به خطوط ارسال تسلیحات ایران به حزب‌الله و دیگر گروه‌های مقاومت در سوریه و عراق را دریافت کرده است. او همچنین از ایجاد خط ارتباط مستقیم میان ارتش‌های روسیه و اسرائیل برای هماهنگی این حملات خبر داده است.

در نگاه نخست، این روایت می‌تواند به‌عنوان سندی برای محکومیت روسیه تلقی شود. اما با نگاهی به بعد دیگر قضیه، باید پرسید: آیا این روایت، بیش از آن‌که واقعیت باشد، بخشی از عملیات روانی اسرائیل برای ایجاد شکاف میان ایران و متحدانش نیست؟

چرا باید محتاط بود؟

- اسرائیل به‌دنبال تضعیف محور مقاومت است، که علاوه بر حملات نظامی به رویکرد عملیات روانی نیز متوسل می‌شود تا با ایجاد بی‌اعتمادی میان ایران و شرکای راهبردی‌اش تا به اهداف خود نائل شود.

- روایت کوهن، اگر بدون بررسی پذیرفته شود، می‌تواند به تضعیف روابط تهران–مسکو منجر شود، آن‌هم در شرایطی که ایران درگیر جنگ ترکیبی و فشارهای چندجانبه است.

- روسیه، با وجود رفتارهای متناقض، هنوز در برخی پرونده‌ها مواضعی همسو با ایران دارد، از جمله در مخالفت با تحریم‌های یک‌جانبه و حمایت از چندقطبی‌سازی نظم جهانی.

تحلیل راهبردی:

اسرائیل می‌داند که قدرت ایران در منطقه، تنها با حمله نظامی قابل مهار نیست. بنابراین، دست به روایت‌سازی‌هایی می‌زند که هدف آن، بی‌ثبات‌سازی روابط ایران با بازیگران کلیدی مانند روسیه و چین است. اعتراف کوهن، در این چارچوب، می‌تواند بخشی از یک جنگ روایت‌ها باشد، نه صرفاً افشای یک عملیات امنیتی.

نتیجه‌گیری:

ایران در مواجهه با چنین روایت‌هایی، باید با هوشیاری راهبردی و تحلیل چندلایه عمل کند. درک دقیق از جنگ روایت‌ها و عملیات روانی دشمن، شرط لازم برای عبور از میدان پیچیده‌ای است که در آن، هر قضاوت سطحی یا واکنش شتاب‌زده می‌تواند به دام شکاف‌افکنی و بی‌اعتمادی میان متحدان راهبردی منجر شود. در این میدان، حفظ انسجام با شرکای راهبردی، نیازمند تیزبینی رسانه‌ای و مستلزم فهم عمیق از پیچیدگی‌های امنیتی منطقه‌ای و منطق بازی قدرت‌هاست، همان منطقی که گاه با روایت‌های هدفمند، به‌دنبال تغییر معادلات اعتماد و هم‌پیمانی است.