شناسهٔ خبر: 75762416 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

استاد دانشگاه:

«شوک‌زدگی» بزرگ‌ترین آسیب نظام تصمیم‌گیری ایران

تهران- ایرنا- استاد مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تاکید کرد: جوهر تاب‌آوری سازمانی و ملی در مدیریت ریسک و پیش‌بینی بحران‌ها نهفته است. ایران باید از وضعیت واکنشی و شوک‌زده به مرحله پیش‌دستانه و یادگیرنده برسد تا بتواند از مسیر بهره‌وری به تاب‌آوری واقعی و در نهایت، پایداری اقتصادی و اجتماعی دست یابد. 

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، عبدالله آقایی روز دوشنبه در نشست تخصصی «تاب‌آوری و بهره‌وری» با ارائه تحلیلی جامع از جایگاه مدیریت ریسک در حکمرانی و عملکرد سازمان‌ها افزود: اصل ماجرا در مدیریت ریسک این است که شوکه نشویم، متعجب نشویم و غافلگیر نشویم؛ چه در سطح فرد، چه در سطح سازمان و چه در مقیاس ملی. هرجا شوک اتفاق می‌افتد یعنی ریسک درست مدیریت نشده است.

وی در تبیین علمی مفهوم ریسک یادآور شد:
ریسک در ساده‌ترین بیان یعنی حاصل‌ضرب احتمال وقوع یک خطر در شدت تأثیر آن. بسیاری از بحران‌ها نتیجه بی‌توجهی به همین رابطه ساده‌اند. اگر احتمال وقوع کم باشد اما پیامد بی‌نهایت سنگین، مثل تهدیدات طبیعی یا سایبری، باز هم باید برای آن سناریو، آمادگی وجود داشته باشد.

آقایی با یادآوری اینکه بحران هرگز ناگهانی پدید نمی‌آید، توضیح داد: پیش از هر بحران، سیگنال‌های ضعیف وجود دارند؛ نشانه‌هایی که اگر شنیده شوند می‌توان از فاجعه جلوگیری کرد. هنر مدیریت ریسک این است که آن سیگنال‌ها را در زمان تشخیص دهد و پاسخ دهد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه مدیریت بحران ادامه منطقی مدیریت ریسک است، گفت: وقتی بحران رخ می‌دهد، باید پیش‌تر برای آن برنامه داشت. در هر بحران سه مرحله وجود دارد: پیش از بحران، حین بحران، و پس از بحران.قبل از بحران باید تمرین و مانور داشت، در حین بحران باید تصمیم‌های سریع اما آرامش‌محور گرفت، و پس از بحران باید توان اصلاح و بازسازی ایجاد کرد.

به گفته وی، در مرحله پیش از بحران، آموزش، شبیه‌سازی و مانورهای آمادگی نقش حیاتی دارند. اما در کشور ما این مهارت‌ها اغلب تمرین نمی‌شوند و همین سبب شوک‌های گسترده در زمان حوادث طبیعی یا اقتصادی است.

عامل انسانی؛ مرکز ثقل ریسک و بحران

آقایی، یکی از محورهای مهم سخنانش را به نقش عامل انسانی اختصاص داد و با اشاره به تازه‌ترین پژوهش‌های جهانی اظهارکرد: در مدل جدید ارزیابی ریسک، دو بُعد کلاسیکِ "شدت" و "احتمال" کافی نیست؛ عامل سوم یعنی "انسان" باید افزوده شود. مهارت، خستگی، ترس، خشم یا اعتمادبه‌نفس بیش از حد، همه می‌توانند احتمال خطر را تغییر دهند.

این لستاد دانشگاه توضیح داد: همان‌طور که راننده‌ای ماهر می‌تواند حادثه را مهار کند، یک فرد خسته یا عصبانی می‌تواند حادثه‌ای ساده را به بحران تبدیل کند. بخش بزرگی از تصادفات، سقوط‌ها و سوانح صنعتی در دنیا ریشه انسانی دارند، نه فنی.

آقایی به پدیده‌ای به نام Complacency (خودرضایتی یا سهل‌انگاری ناشی از تکرار موفقیت) اشاره و اعلام کرد: یکی از خطرناک‌ترین ریسک‌ها همین است. وقتی سازمان یا فرد پس از چند موفقیت احساس مصونیت کند، حساسیت و هوشیاری‌اش کاهش می‌یابد. در بسیاری از صنایع، بیشترین خطاها پس از دوران عملکرد خوب رخ می‌دهند.

وی اذعان داشت: مطالعات نشان داده‌اند که هرچه مهارت بالا می‌رود، سطح آگاهی و احتیاط ممکن است افت کند. بنابراین سازمان‌های بزرگ باید دائماً سطح هوشیاری خود را بازتنظیم کنند.

آقایی اشاره کرد که هوش مصنوعی می‌تواند در تحلیل الگوهای خطا و پیش‌بینی خطرات نقش مؤثری ایفا کند؛ AI با تحلیل داده‌های واقعی، حجم عظیمی از ریسک‌ها را مدل‌سازی می‌کند تا بتوانیم احتمال وقوع را دقیق‌تر برآورد کنیم. اما هوش مصنوعی هم نیاز به داده، آموزش و فرهنگ سازمانی دارد؛ بدون ایمان به داده و تحلیل، فناوری هیچ کمکی نمی‌کند.



بحران‌ها قابل مدیریت‌اند، به شرط آمادگی دائمی

این استاد دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی در تشریح فرایند استاندارد مقابله با ریسک و بحران گفت: در نظام حرفه‌ای مدیریت بحران، ابتدا باید از وقوع خطر جلوگیری کرد، اگر هزینه پیشگیری بالا بود، کاهش ریسک مدنظر قرار می‌گیرد. در مواردی می‌توان ریسک را واگذار کرد (مثل بیمه) یا در نهایت آن را پذیرفت؛ اما هر چهار حالت باید از پیش تحلیل شوند.

آقایی تأکید کرد: همه این مراحل باید پیش از وقوع بحران مستندسازی و تمرین شود؛ چون وسط حادثه، زمان یادگیری نیست.

وی تاب‌آوری (Resilience) را نه فقط بازگشت به وضعیت قبل، بلکه شکوفایی در دل بحران دانست و یادآورشد: تاب‌آوری یعنی توانایی سازگاری و رشد در حین شرایط بحرانی. سیستم‌ها و جوامع باید بتوانند نه‌تنها بمانند، بلکه پس از هر شوک قوی‌تر شوند.

به گفته وی، ریشه واژه تاب‌آوری از علم چوب‌شناسی آمده است؛ در ابتدا به چوبی گفته می‌شد که خم می‌شود و دوباره به حالت اولیه بازمی‌گردد. امروز، در علوم اجتماعی به جامعه‌ای تاب‌آور گفته می‌شود که بحران را به نقطه آغاز توسعه تبدیل کند.

پیوند مدیریت ریسک با بهره‌وری و پایداری

آقایی سپس میان مفاهیم پایه‌ای جلسه پیوند برقرار کرد و توضیح داد: تاب‌آوری و بهره‌وری زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته‌اند. اگر مدیریت ریسک نداشته باشیم، بحران‌زا می‌شویم؛ اگر بحران را مدیریت نکنیم، پایداری از بین می‌رود؛ و اگر پایداری نباشد، بهره‌وری هم به رشد نمی‌رسد.

وی افزود: کشور باید از فرم مدیریت واکنشی خارج شود. امروز جنگ ترکیبی نه فقط نظامی یا اقتصادی است بلکه جنگ بهره‌وری و مدیریت منابع است. سازمان بهره‌وری ایران در این میان مسئولیتی بسیار سنگین دارد.

این استاد دانشگاه با انتقاد از نبود آموزش بهره‌وری در نظام آموزشی کشور گفت: بهره‌وری هنوز به فرهنگ عمومی تبدیل نشده است. در حالی‌که باید از دوران مدرسه آموخته شود. در کتاب‌های درسی و رسانه‌ها باید بهره‌وری را به زبان ساده آموزش داد. بدون این تغییر فرهنگی، هیچ راهبرد مدیریتی پایدار نمی‌ماند.

وی در جمع‌بندی سخنان خود چهار سطح پیوسته را برای توسعه پایدار برشمرد: نخست مدیریت ریسک، سپس مدیریت بحران، بعد تاب‌آوری و در نهایت پایداری. اگر این چرخه کامل اجرا شود، کشور نه‌تنها شوکه نمی‌شود بلکه قوی‌تر، ثروتمندتر و حتی خوشبخت‌تر می‌شود. در ادبیات مدیریتی، Prosperity یعنی خوشبختی ملی، نتیجه همین مسیر است.