خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: برای تبیین عوامل مؤثر بر فرزندآوری از دیدگاه نهج البلاغه، لازم است ابتدا به دو حکمت مشهور آن بپردازیم که یکی مکرراً دستاویزی برای تبلیغ کاهش جمعیت بوده، و دیگری عامل اصلی رکود جمعیتی را تبیین میکند.
۱. بازخوانی حکمت ۱۴۱: تفکیک عیال از اولاد
یکی از حکمتهایی که در دهههای گذشته به اشتباه دستاویز طرفداران شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» قرار گرفت، حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه است که میفرماید: «قِلَّةُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ؛ کمی افراد نانخور انسان یکی از دو وسیله توانگری میباشد».
تحلیل معنایی "عیال": اولین و حیاتیترین نکته در این حکمت، توجه به معنای دقیق کلمهی «عیال» در لغت عرب است. عیال به معنای صرف فرزند نیست. بلکه به معنی «نانخور» و کسانی است که تحت سرپرستی و مخارج (عیلوله) انسان قرار دارند، اعم از همسر، اقوام، غلام، کنیز، خادمان، شاگردان کسب و حتی میهمانان. بنابراین، استدلال برای کاهش فرزند تنها به استناد این روایت، مردود و غلط است.
۲. عامل معنویِ تأمین: اعتماد به رازقیت الهی
عامل دوم که زمینهساز پذیرش فرزندآوری زیاد است، اصل رزق و روزی الهی است. طبق فرمایش حضرت در حکمت ۱۳۹ نهجالبلاغه: «تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَی قَدْرِ الْمَئُونَةِ؛ کمک و مساعدت آسمانی به مقدار مؤونه زندگی و مخارج لازم فرود می آید».
مضمون اصلی این حکمت این است که: «یاری و کمک الهی به اندازه نیاز و رنج انسان نازل میشود.» این حکمت را میتوان در دو سطح مادی و معنوی به این صورت تبیین کرد:
۱. در سطح مادی و اجتماعی، هرچه نیاز و هزینههای انسان بیشتر شود، طبیعی است که تلاش او هم افزوده میشود و در نتیجه مواهب و برکات بیشتری روانه انسان میگردد. مثال آن افزایش رزق با بهعهدهگرفتن مسئولیت تأمین خانواده یا انجام امور خیر
۲. در سطح معنوی، تأکید میشود که خداوند به افراد بخشنده و کسانی که برای خانواده و دستگیری از نیازمندان هزینه میکنند روزی بیشتری میدهد و این سخن هشدار نسبت به بخل و انقباض مالی و تشویق به انفاق و مشارکت در امور خیریه است.
این تفکر با روایات متعددی تقویت میشود که ازدواج را حتی با وجود فقر مستحب میداند. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «هر کس که از ترس مخارج زندگانی ازدواج را ترک کند، به ذات اقدس الله سوء ظنّ برده است». حتی در روایتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمده است که مردی از تنگدستی شکایت کرد و حضرت به او فرمود: «ازدواج کن! چون ازدواج کرد، روزیاش گشایش پیدا کرد».
۳. مهمترین مانع جمعیتی: امید کاذب و ترس کاذب
بعض از محققان نهجالبلاغه، با استناد به فرازی از خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه، امید کاذب و ترس کاذب را عامل مشترک مادی و معنوی و ریشهی تمام علتهای کاهش جمعیت و عدم فرزندآوری میداند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این خطبه، ادعای امید به خدا را زیر سؤال میبرند و میفرمایند: «یَدَّعِی بِزَعْمِهِ أَنَّهُ یَرْجُو اللَّهَ، کَذَبَ وَ الْعَظِیمِ...». ایشان بیان میکنند که هرکس به چیزی امید بسته باشد، امیدواریش باید در عملش نمودار باشد.
کسی که به جای اعتماد به رزاقیت الهی، از تأمین مخارج فرزندان بترسد (ترس کاذب)، یا برای رفع نیازهای کوچک به بندگان خدا امید ببندد (امید کاذب)، در واقع دنیا در چشمش بزرگ شده و آن را بر خدای تعالی برگزیده و بنده دنیا شده است. این ترس کاذب از فقر است که منجر به ترک ازدواج یا اکتفا به تکفرزندی میشود.
۴. صلۀ رحم؛ راهبرد اجتماعیِ افزایش نسل
در حکمت ۲۵۲، حضرت، حفظ و تقویت پیوندهای خویشاوندی را مستقیماً با رشد جمعیت مرتبط میدانند و میفرمایند: خداوند، صلۀ رحم (حفظ روابط عاطفی و عملی میان بستگان نزدیک) را برای رشد جمعیت واجب کرده است.
اما صلۀ رحم چگونه به رشد جمعیت کمک میکند؟
ارتباطات خویشاوندی نخستین شبکههای انسانی هستند که فرد را از انزوا بیرون آورده و او را در بستر اجتماعی پویا قرار میدهند. در حقیقت، قطع ارتباطات خویشاوندی، اغلب به فردگرایی و انزوایی منجر میشود که میل به ازدواج و فرزندآوری را کاهش میدهد.
اما مهمتر از آن، صلۀ رحم یک شبکۀ حمایتی قوی ایجاد میکند. در جوامع دارای روابط خویشاوندی قوی، افراد احساس امنیت، حمایت و تعلق بیشتری میکنند. خانوادههای گسترده و پیوسته، هنگام بروز مشکلات اقتصادی یا اجتماعی، یکدیگر را حمایت کرده و تبعات منفی روزگار را میکاهند. این امنیت و حمایت، زمینهای مناسب برای رشد جمعیت ایجاد میکند، چرا که افراد با اطمینان به آینده، ترغیب میشوند به ازدواج و تربیت فرزند بپردازند.
به علاوه، این آموزه بر ارزش استمرار نسل انسانی و مسئولیت فرد نسبت به نسل آینده تأکید دارد، که نه تنها بر اساس غریزه، بلکه بر بنیاد تعلیم دینی تعریف شده است. وجوب صلۀ رحم تضمینکنندۀ سلامت، رشد و بقای جامعه انسانی است. جامعهای که در آن پیوندهای خویشاوندی رواج داشته باشد، کمتر گرفتار آسیبهای اجتماعی و بحرانهای اخلاقی میشود، زیرا این شبکه نقش نظارتی و تربیتی مهمی ایفا میکند؛ شاخصهای حیاتی برای قدرت تمدنها.
در نهایت، تداوم نسل و رشد جمعیت، وابسته به استحکام این پیوندهاست. از منظر نهج البلاغه، اگر خواهان افزایش قدرت جامعه و جمعیت هستیم، باید این واجب الهی را در حوزۀ عمل تقویت کنیم.
منبع:
نهجالبلاغه