شناسهٔ خبر: 75756037 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ابنا | لینک خبر

دبیر شورای عالی امنیت ملی:

انقلاب، رابطه‌ ایران را با غرب از وابستگی به استقلال تغییر داد/ ترامپ با شعار »صلح از طریق قدرت«، دشمن استقلال ملت‌هاست

انقلاب، رابطه‌ ایران را با غرب از وابستگی به استقلال تغییر داد. رهبران انقلاب مانند امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب، شهید مطهری و شهید بهشتی، با نگاهی عقلانی و فلسفی، مسیر جدیدی را در تعامل با جهان ترسیم کردند؛ تعاملی مبتنی بر استقلال، عزت و پیشرفت علمی.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در همایش «ما و غرب» که در مرکز همایش‌های بین‌المللی صداوسیما برگزار شد، در سخنانی به بررسی تاریخی و تمدنی رابطه ایران و غرب پرداخت و گفت: در ماه‌های اخیر، بارها شنیده‌اید که غرب، به‌ویژه آمریکا، صلح را از مسیر قدرت دنبال می‌کند. امروز برای همه روشن شده که منطق حاکم بر سیاست غرب، منطق قدرت است، نه عدالت یا حقیقت.

وی با اشاره به پیشینه تاریخی روابط ایران و غرب گفت:

در طول تاریخ، روابط ایران با غرب همواره از پرنوسان‌ترین تعاملات بین‌المللی بوده و جنبه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را دربر گرفته است.

لاریجانی با اشاره به دوران باستان اظهار داشت: در دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی، ایران یکی از دو قدرت بزرگ جهان در کنار تمدن یونان و روم بود. این دو قدرت با هم کشمکش داشتند، اما ایران به دلیل قدرت ساختاری و نظام سیاسی نیرومند خود، هرگز زیر سلطه غرب قرار نگرفت. در عین جنگ‌ها، روابط فرهنگی و علمی هم میان ایران و یونان و سپس بیزانس وجود داشت. حتی برخی فیلسوفان یونانی مانند افلاطون تحت تأثیر اندیشه‌های ایرانی و دوگانگی معنوی در تفکر زرتشتی قرار گرفتند.

وی ادامه داد: در قرن شانزدهم، با ظهور صفویه، ایران دوباره به قدرتی بزرگ و مستقل بدل شد. شاه عباس صفوی با اتکا به علم، مذهب و اقتدار نظامی، ایران را در سطحی هم‌تراز با غرب قرار داد. در این دوران، روابط ایران و اروپا عمدتاً بر پایه همکاری و تجارت بود نه سلطه. اروپایی‌ها دفاتری در اصفهان و بندرعباس داشتند و ایران به‌دلیل تولید ابریشم و صنایع دستی مورد توجه بود. شاهان صفوی ضمن بهره‌گیری از دانش و فناوری غرب، استقلال فکری و مذهبی خود را حفظ کردند.

لاریجانی گفت: در دوره قاجار، به‌دلیل استبداد داخلی، بی‌توجهی به علم و عقب‌ماندگی اقتصادی، ایران دچار ضعف شد و زمینه نفوذ روس و انگلیس فراهم گردید. قراردادهای گلستان و ترکمنچای، امتیازات استعماری و دخالت در مجلس و دولت مشروطه، همه نشانه‌ سلطه‌طلبی غرب بود. اقبال لاهوری درباره آن دوره می‌گوید:

"نه از نابینی است از علم و فن است

از همین آتش چراغش روشن است"

یعنی پیشرفت غرب در علم و صنعت، عامل نفوذ و برتری آن بود، نه حقانیت فرهنگی.

وی افزود: اگر در دوران قاجار استبداد عامل ضعف بود، در دوران پهلوی استبدادِ وابسته ایران را از استقلال تهی کرد. شاهان پهلوی، کشور را کاملاً تابع غرب ساختند. دربار، ارتش و اقتصاد ایران زیر نفوذ آمریکا و انگلیس بود. کودتای ۲۸ مرداد و اسناد مربوط به جلسات مستمر سفرای غربی با شاه نشان می‌دهد که اراده‌ای مستقل در حکومت وجود نداشت. این وابستگی، تحقیر ملی را رقم زد و یکی از عوامل اصلی وقوع انقلاب اسلامی شد.

دبیر شورای عالی امنیت ملی در ادامه گفت:

انقلاب اسلامی، نقطه‌ عطفی در نسبت ایران و غرب بود. انقلاب، رابطه‌ ایران را با غرب از وابستگی به استقلال تغییر داد. رهبران انقلاب مانند امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب، شهید مطهری و شهید بهشتی، با نگاهی عقلانی و فلسفی، مسیر جدیدی را در تعامل با جهان ترسیم کردند؛ تعاملی مبتنی بر استقلال، عزت و پیشرفت علمی.

وی افزود: در چهار دهه گذشته، تعامل علمی ایران با جهان ادامه داشته است. اساتید، دانشمندان و دانشگاه‌ها ارتباطاتی علمی با غرب داشته‌اند. اما در عرصه سیاسی و امنیتی، غرب همواره رویکرد سلطه‌طلبانه داشته و از ابزارهایی چون تحریم، تهدید و بهانه‌های هسته‌ای استفاده کرده است. امروز نیز همان سیاست در قالب بحث موشکی و نفوذ منطقه‌ای ادامه دارد.

لاریجانی گفت: رهبران انقلاب اسلامی، از آغاز، نسبت به خطر تهاجم فرهنگی غرب هشدار داده‌اند. عده‌ای در آن زمان این هشدارها را اغراق‌آمیز دانستند، اما گذر زمان نشان داد که غرب از تبادل فرهنگی، ابزاری برای سلطه فرهنگی می‌سازد. به‌واسطه برتری تکنولوژیک، نوعی سیطره‌ی فکری و فرهنگی را نیز دنبال می‌کند.

وی تأکید کرد: رهبران انقلاب اسلامی، ضمن پذیرش عناصر مثبت در تمدن غرب مانند قانون‌گرایی و نظم اجتماعی، همواره بر استقلال فرهنگی و فکری تأکید کرده‌اند. در حالی که انسان غربی، به تعبیر هایدگر، بی‌خانمان و از هستی جدا شده است، در فرهنگ ایرانی اسلامی، انسان با معنویت و حقیقت پیوند دارد. حافظ، سعدی و مولوی جهانی از معنا آفریدند که حتی اندیشمندان غربی چون گوته را مجذوب خود کرد.

لاریجانی با تأکید بر نقش آمریکا در نظم بین‌المللی گفت: مانع اصلی زیست مستقل کشورها، همین رئیس جمهور فعلی آمریکا است که با افتخار از شعار «صلح از طریق قدرت» سخن می‌گوید و بدین وسیله خود را قدرت اول جهان می‌ستاید. دشمن اصلی استقلال کشورهاست، زیرا ذات این شعار این معنا را دارد که صلح بدون قدرت حاصل نمی‌شود.

وی ادامه داد: پس از جنگ جهانی دوم، دولت‌ها به این نتیجه رسیدند که دموکراسی لیبرال به تنهایی صلح ایجاد نمی‌کند و باید ساختاری بین‌المللی برای جلوگیری از جنگ شکل گیرد؛ همان نظام حقوقی بین‌المللی که وجود دارد. اما ترامپ اصرار دارد این نظام را بهم بزند و قواعد بین‌المللی را نادیده بگیرد. معنای این عمل ناپسند این است که دیگر قواعد عام بین‌المللی صلح‌ساز نیستند و قدرت صلح‌آفرین است. کشورها یا باید تابع این قدرت و تسلیم شوند که دیگر مستقل نیستند، یا این قدرت علیه آنها جنگ راه می‌اندازد.

لاریجانی افزود:این تفکر اختصاص به ترامپ ندارد؛ غرب در چند قرن اخیر همین سیاست را دنبال کرده و ترامپ آن را علنی کرد. نتیجه این سیاست این است که هر وقت منافعشان اقتضا کند می‌توانند علیه کشورها جنگ به راه بیندازند و حتی آنها را اشغال کنند. جنگ در عراق، آیا با مجوز شورای امنیت بود؟ جنگ با ایران، آیا مجوز داشت؟ این مسیر در واقع نوعی هرج و مرج بین‌المللی است.

وی با اشاره به رژیم صهیونیستی گفت: حال برده پرورده آمریکا، رژیم صهیونیستی هم همین شعار را تکرار می‌کند. این هرج و مرج بین‌المللی قطعاً آنان را پشیمان می‌کند. هیچگاه هرج و مرج چه در داخل کشورها و چه در خارج، به ایجادکنندگان رحم نمی‌کند؛ دامن آنان را می‌گیرد. آمریکا داعش را برای ایجاد هرج و مرج تقویت کرد، اما اکنون دوباره با آنها رفیق شده‌اند. با این حال قدرت ملت و پایداری و سلامت نیروهای مسلح دشمنان را سر عقل آورد که سریع‌تر ماجرا را جمع و جور کنند.

وی افزود: امروز نیز نیروهای مسلح بر برخی کاستی‌ها مسلط شده و با قدرت از ملت دفاع می‌کنند. توجه کنید، هیچگاه چهره رژیم صهیونیستی و آمریکا اینقدر پلید و زشت نزد مردم دنیا معرفی نشده بود. اقدامات اخیرشان در واقع پرده‌برداری است.

لاریجانی به تاریخ و مقاومت ملت ایران اشاره کرد: در روزهایی که تمدن به چهره ما لگد زد، نمی‌دانستیم که خون ما زیباترین است. لاشخورها در سایه چنگال‌های خود بنای یادبود خون‌آلود قیمومیت ما را ساختند. امروز هزاران بار انسجام ملت‌ها نسبت به آمریکا افزون شده است. وقتی عرصه بین‌المللی خوی جنگل به خود می‌گیرد و قدرت جای منطق را تنگ می‌کند، راهی نیست جز اینکه متحد باشیم و قوی شویم.

وی در ادامه به تجربه مذاکرات و جنگ اخیر اشاره کرد: بحث مذاکره وقتی برای تسلیم و سلطه جدید خوانده شود، مصالحه عادلانه نیست. مگر ایران در حالت مذاکره نبود که یکباره آمریکا و رژیم صهیونیستی جنگ را آغاز کردند؟ رئیس جمهور آمریکا با این کار ننگ بزرگی به خود افزود. در روزهای اولیه جنگ، فشار نظامی و تبلیغات وسیع برای ناامید کردن مردم طراحی شده بود، اما رهبر معظم انقلاب با صلابت و اطمینان قلبی با مردم سخن گفتند و نوید بیچارگی دشمنان را دادند.

وی تأکید کرد:فرماندهی کل قوا طراحی دقیقی داشت که صحنه جنگ را تغییر داد. ایشان مستقیم و دقیق با تک تک فرماندهان میدانی تماس داشتند و چگونگی واکنش را تدبیر می‌کردند. توجه به جنگ، تدارکات و نیازهای مردم به گونه‌ای بود که کاستی ایجاد نشود. خداوند و ملت بزرگ ایران، صحنه جنگ را تغییر دادند. صحنه وسیع و پرشتاب بود و همبستگی ملت با نشاط و عزت‌آفرین بود.

لاریجانی در پایان سخنان خود گفت: ملت ایران بار دیگر هویت ایرانی و اسلامی خود را به رخ کشید و پرده غبارآلود تبلیغات غرب را درید. امروز غرب به جای دانایی، از قدرت دم می‌زند و شر؛ اما ایران متکی به فکر، هویت ملی و استقلال واقعی است. تهدیدات آمریکا هیچ تاثیری بر اراده ملی ایرانیان نخواهد داشت. ایران نه استیلاطلب است و نه استقلال خود را در معرض فروش قرار می‌دهد.

..............................
پایان پیام/ 167