حجت الاسلام روح الله حریزاوی، قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم به تبیین علل مخالفت امامخمینی با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی پرداخت و گفت: ایشان مخالفت خود با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را نخست از منظر شرعی و هویتی بیان کردند و مهمترین نگرانیشان، تلاش پنهان و هدفمند رژیم پهلوی برای برداشتن قید «اسلام» از شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان بود؛ اقدامی که در ظاهر امری جزئی مینمود اما بهصورت بنیادین، زمینهساز تغییر ساختار هویتی نظام اداری و سیاسی کشور بهسمت سکولاریسم میشد. از طرفی با اشاره به سابقه سلطهجویی بیگانگان، این لایحه را ابزار نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب دانسته و آن را مقدمهای برای بیهویتسازی ایران توصیف کردند.
وی افزود: در گام بعد، امام نسبت به تغییر متن سوگند قانونی که بهجای قرآن، عبارت «کتاب آسمانی» را جایگزین کرده بود، هشدار دادند. ایشان این اقدام را نشانه برنامهای حسابشده برای تضعیف جایگاه قرآن و هویت اسلامی و جایگزین ساختن معیاری مبهم و قابلتفسیر معرفی کردند. در واقع، امام این اقدام را نه امری اداری یا صوری، بلکه بخشی از راهبرد کلان رژیم برای کنار زدن آموزههای اسلامی از حیات اجتماعی دانستند و با صراحت اعلامکردند که این مسیر، خلاف شرع و مصالح مردم است.
مخالفت امام با پروژه سیاسی پهلوی بود نه با مشارکت زنان
حجت الاسلام حریزاوی، ادعای جلوگیری امام از حق رأی زنان را تحریف واقعیت دانست و تصریحکرد: در بحث حق رأی زنان، امامخمینی(ره) تصریح داشتند که با حضور و مشارکت اجتماعی زنان مخالف نیستند؛ ایشان بارها اعلامکردند که اسلام مخالف رشد و مشارکت زنان نیست، بلکه با سوءاستفاده سیاسی از عنوان حقوق زنان برای تخریب هویت اسلامی مقابله میکند. بنابراین، مخالفت امام نه با اصل مشارکت زنان، بلکه با پروژه سیاسی رژیم بود که مسأله زن را بهانهای برای اسلامزدایی قرار دادهبود.
مدرس حوزه و دانشگاه ابراز کرد: در واقع میتوان گفت مخالفت امام با لایحه انجمنهای ایالتی، مخالفتی هویتی، شرعی و سیاسی بود؛ زیرا فلسفه پنهان این لایحه تضعیف باورهای اسلامی، تسهیل نفوذ بیگانگان و فراهمسازی زمینه برای تداوم وابستگی فرهنگی و سیاسی کشور بود. امام بهدرستی تشخیص دادند که این لایحه، نه گامی برای پیشرفت زنان، بلکه گامی برای استحاله اسلامی و اقتدار ملی است؛ به همین دلیل، آن را با جدیت و صلابت مورد مخالفت قرار دادند.
لایحه انجمنهای ایالتی؛ گامی حسابشده برای نفوذ فرهنگی و سیاسی بیگانگان
وی در توضیح تبعات و پیامدهای عدم واکنش امام نسبت به این لایحه گفت: اگر امامخمینی(ره) در برابر این لایحه سکوت میکردند، نخستین پیامد آن، گسترش جریان سکولاریزه کردن قوانین و ساختار اداری کشور بود. حذف قید اسلام از شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان، راه را برای ورود عناصر غیرمتعهد یا حتی معارض با دین در سطوح تصمیمگیری کلان باز میکرد. این روند، بهصورت تدریجی پایههای نظام اسلامی و هویت دینی مردم را سست کرده و جامعه را بهسمت الگوی سیاسی غربی سوق میداد.
به گفته حجت الاسلام حریزاوی، از سوی دیگر، حذف سوگند به قرآن و جایگزینی عبارت «کتاب آسمانی» بهعنوان معیار، اقدامی بود که بهصورت عملی، نقش اسلام را از جایگاه مرجعیت حقوقی و اخلاقی کنار میزد. استمرار چنین اقداماتی به کاهش اعتبار دین در عرصه مدیریت و سیاست منجر شده و زمینه را برای کنار زدن کامل احکام اسلامی از حیات اجتماعی فراهم میکرد. امام با درک این خطر، نشان دادند که این تغییرات، نه اصلاحاتی بیخطر، بلکه گامهایی حسابشده برای نفوذ فرهنگی و سیاسی بیگانگان است. همچنین اگر امام واکنش نشان نمیدادند، مردم و علما دچار سردرگمی میشدند و اعتماد آنان به مرجعیت دینی بهعنوان حافظ هویت اسلامی جامعه آسیب میدید. در نتیجه، رژیم پهلوی با جسارت بیشتری به اجرای طرحهای ضد دینی و وابسته به غرب ادامه میداد و سرعت تحولات ضد اسلامی افزایش مییافت.
قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب نیز تأکید کردهاند که حساسیت امام نسبت به این لایحه، نقطه آغاز ایستادگی در برابر سیاستهای سکولاریستی و وابستگیساز رژیم پهلوی بود؛ واکنش امام نهتنها مانع پیشروی دشمن در حذف اسلام از ساختار حکومتی شد، بلکه موجب تثبیت جایگاه دین در حیات سیاسی کشور گردید. بنابراین، عدم واکنش امام، در نهایت به استحاله فرهنگی، نفوذ گسترده بیگانگان، و از میان رفتن استقلال سیاسی و اجتماعی ایران میانجامید.
وی در تبیین نحوه عملکرد امام که هم برخی روشنفکران را با خود همراه کرد و هم جرئت مخالفت را از حکومت گرفت، توضیح داد: امامخمینی(ره) در مواجهه با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، شیوهای چندلایه و هوشمندانه اتخاذ کردند؛ ایشان ابتدا با تحلیل فقهی دقیق، ابعاد شرعی این لایحه و مغایرت آن با قوانین اسلام را روشن ساختند. این تحلیلهای منطقی و مستند، فضای فقهی و دینی جامعه را به حرکت درآورد و موجب شد روحانیت سراسر کشور نسبت به خطری که این لایحه ایجاد میکرد، حساس شوند. همین مبانی شرعی، پایه استوار معترضانه امام بود که مخالفان نتوانستند در برابر آن استدلال کنند.
حجت الاسلام حریزاوی ادامهداد: امام همزمان بُعد سیاسی ماجرا را نیز روشن کردند؛ ایشان در اعلامیهها و تلگرافهای متعدد، به نقش استعمار در پشت این طرحها اشاره و این لایحه را بخشی از پروژه بزرگتر آمریکا و انگلیس برای نفوذ در ایران معرفی کردند. بدین ترتیب، امام توانستند مسألهای ظاهراً اداری را به مسألهای ملی و هویتی تبدیل کنند و روشنفکران و نخبگان سیاسی را با خود همراه سازند. روشنفکران دریافتند که سخن امام، سخنی ضد آزادی و ترقی نیست، بلکه هشداری عمیق نسبت به استحاله فرهنگی و سیاسی کشور است.
وی با اشاره به بهرهگیری امام در حوزه اجتماعی، از ظرفیت گسترده روحانیت، مساجد و نهادهای مردمی گفت: نشر سریع تلگرافها و اعلامیهها در سراسر کشور، فضای عمومی را علیه لایحه شکل داد. این همافزایی، رژیم را با قدرت اجتماعی بیسابقهای مواجه کرد که امکان مقابله با آن را نداشت. از سوی دیگر، صراحت امام در خطاب به شاه و دعوت او به پیروی از اسلام، دستگاه پهلوی را در موضع انفعال قرار داد؛ این شجاعت، همراه با محبوبیت مردمی، رژیم را وادار کرد که از تصمیم خود عقبنشینی کند. بهعبارت دیگر نحوه عملکرد امام مجموعهای بود از استدلال شرعی، تحلیل سیاسی، بسیج اجتماعی و صراحت انقلابی که توانست همه لایههای جامعه از نخبگان تا مردم را در کنار مرجعیت قرار دهد و قدرت رژیم را در برابر موج اعتراضات مردمی فرو بریزد. این الگو بعدها نیز در جریان نهضت 15 خرداد و حوادث منتهی به انقلاب اسلامی تکرار شد.
ادعای حمایت از زنان، پوششی برای اهداف سیاسی و امنیتی پشتپرده است
مدرس حوزه و دانشگاه پرداختن به حقوق زنان بهعنوان وجه مشترک اغلب توطئههای دشمن از لایحه انجمنهای ایالتی تا جنبش زن زندگی آزادی خاطرنشان کرد: در هر دو مقطع تاریخی، ادعای حمایت از زنان، پوششی برای اهداف سیاسی و امنیتی پشتپرده است؛ در دوران تصویب لایحه انجمنها، رژیم پهلوی با برجستهسازی موضوع حق رأی زنان، در تلاش بود تا لایحهای را که مغایر با هویت اسلامی و زمینهساز نفوذ بیگانگان بود، در جامعه جا بیندازد. امامخمینی(ره) با تشخیص این هدف پنهان، اعلامکردند که بحث رأی زنان صرفاً بهانهای برای استحاله فرهنگی و حذف اسلام از ساختار حکومتی است. همین الگو را میتوان به وضوح در جریان اخیر «زن، زندگی، آزادی» مشاهده کرد که هدف ظاهری آن حمایت از زنان بود، اما هدف حقیقی آن ضربه زدن به ساختار جمهوری اسلامی و هویت اسلامی جامعه بود.
وی تصریحکرد: نکته مهم دیگر، نقش مستقیم و برنامهریزیشده دشمنان خارجی در هدایت این جریانهاست؛ امامخمینی(ره) نشان داد کردند که لایحه انجمنها محصول دیکتههای بیگانگان و هدف آن بسترسازی برای سلطه آمریکا و انگلیس است. همین الگو در فتنههای اخیر نیز دیدهمیشود؛ جایی که آمریکا و شبکه رسانهای وابسته به آن، بانی، محرک و پشتیبان جریانهایی شدند که بهنام حقوق زنان، در واقع بهدنبال براندازی و ناامنسازی بودند. رهبر انقلاب بهروشنی تأکید کردهاند که شعار «زن، زندگی، آزادی» طراحی غربی دارد و زن فقط ابزار این پروژه است.
از دیدگاه قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی، وجه تشابه دیگر اغلب فتنهانگیزیهای دشمن نسبت به انقلاب اسلامی، استفاده از فضای احساسی و روایتسازی رسانهای است. در هر دو ماجرا، دشمن با بهرهگیری از شعارهای زیبا و ظاهراً انسانی، تلاش میکند در سطح افکار عمومی نفوذ کند و با تحریف واقعیت، میدان را برای پیشبرد اهداف پنهان خود آماده سازد. در جریان لایحه انجمنها، رژیم تلاش کرد با طرح موضوع حق رأی زنان، حساسیتها را خنثی و مخالفتها را کمرنگ جلوه دهد؛ همانطور که در وقایع 1401 نیز تلاش شد با روایتهای رسانهای، ماهیت براندازانه جنبش را پنهان کنند.
خبرنگار: زهرا شریعتی
انتهای پیام/