
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ مرور تازه منابع نمایهشده در ایرانداک نشان میدهد ریشهی بحران آب در ایران تنها اقلیمی نیست؛ الگوی مصرف، حکمرانی و نوآوری سه محور تعیینکنندهاند و راهکارهای مؤثر، از «مدیریت تقاضا بر مبنای ردپای آب» تا «هوشمندسازی شبکهها و بازچرخانی» را شامل میشود.
تصویر مسئله؛ از کمآبی تا بحران حکمرانی
پژوهش «تحلیل مصرف آب در اقتصاد ایران با رویکرد مبتنیبر مصرف (ردپای آب)» که در پایگاه ایرانداک منتشر شده، نشان میدهد تمرکز سنتی بر افزایش عرضه آب باید جای خود را به مدیریت تقاضا و اصلاح الگوی مصرف بدهد.این تحقیق با استفاده از مدل داده–ستانده ملی نشان میدهد سهم بخش کشاورزی از مصرف کل آب کشور از ۹۱.۴ درصد به کمتر از ۵۳ درصد کاهش یافته است، درحالیکه صنایع غذایی سهم بیشتری از منابع آبی را به خود اختصاص میدهند. پژوهشگران تأکید کردهاند که بدون تغییر الگوی مصرف در زنجیره ارزش، بحران آب در ایران قابل مهار نیست.
مقاله «بررسی نقش اینترنت اشیا (IoT) در مدیریت منابع آب ایران» که در پایگاه سیویلیکا منتشر شده، تأکید دارد که فناوریهای نوین میتوانند در کاهش بحران آب نقش حیاتی ایفا کنند.پژوهشگران در این مطالعه با اشاره به تجربه کشورهای پیشرفته، تأکید کردهاند که استفاده از شبکههای حسگر هوشمند، سیستمهای پایش نشت و مدیریت فشار از ابزارهای مؤثر برای کنترل مصرف آب و افزایش بهرهوری شبکههای توزیع است.در پایان مقاله پیشنهاد شده است نهادهای متولی آب کشور، برای پیادهسازی فناوریهای هوشمند و آموزش نیروی انسانی متخصص در این حوزه برنامهریزی منسجمتری داشته باشند.
مطالعه جدیدی با عنوان «بازیابی اطلاعات پایدار و هوش مصنوعی سبز: راهکاری به سوی مدیریت پایدار منابع آب» در نشریه ایرانداک منتشر شده است.این پژوهش با بررسی الگوریتمهای هوش مصنوعی کممصرف، راهکارهایی برای تحلیل دادههای آبی با حداقل مصرف انرژی ارائه میدهد. نتایج نشان میدهد که استفاده از فناوریهای سبز و تحلیل هوشمند داده میتواند هزینه پایش و مدیریت منابع آبی را به شکل چشمگیری کاهش دهد و همزمان پایداری محیطزیست را حفظ کند.
نتایج پژوهش «تشخیص و دستهبندی نظرات کاربران توییتر درباره بحران خشکسالی در ایران با استفاده از یادگیری ماشین» نشان میدهد که در زمان اوج کمآبی، نگرانی مردم درباره نابرابری در دسترسی به آب و نبود اطلاعرسانی دقیق افزایش مییابد.این مطالعه که بر پایه تحلیل ۴۲ هزار توییت فارسی مرتبط با خشکسالی انجام شده، پیشنهاد میکند نهادهای مرتبط با مدیریت منابع آب باید اطلاعرسانی پیشدستانه و شفافیت در اعلام قطعیهای احتمالی را در دستور کار قرار دهند تا از تنش اجتماعی در زمان بحران جلوگیری شود.
جامعه چگونه بحران را تجربه میکند؟
مطالعه ایرانداک بر روی ۴۲هزار توییت فارسی درباره خشکسالی نشان میدهد در اوج کمآبی، نگرانیهای اجتماعی (بهویژه درباره کیفیت خدمات شهری و نابرابری دسترسی) تشدید میشود و مطالبه برای اطلاعرسانی شفاف و برنامهریزی پیشدستانه بالا میرود. این یافتهها بر ضرورت پیوند سیاست آب با راهبردهای ارتباطی و مشارکت عمومی تأکید دارد.
مدیریت تقاضا با شاخصهای نو یکی از روشهای ممکن قیمتگذاری پلکانی، برچسبگذاری شدت آببری محصولات، و تغییر الگوی کشت بر اساس ردپای آب؛ محور مشترک طرحهای سیاستیِ ایرانداک است؛ و هوشمندسازی زیرساخت (IoT و دادهمحور) که پژوهشهای نمایهشده ایرانداک، استفاده از اینترنت اشیا برای پایش نشت، قرائتگرهای هوشمند، کنترل فشار و پیشبینی تقاضا را توصیه میکنند؛ تجربههای شهرهوشمند نشان داده این ابزارها هدررفت را کاهش و تابآوری شبکه را افزایش میدهد.
همچنین بازچرخانی و استفاده مجدد که ادبیات سیاستیِ مرتبط با ردپای آب، بازچرخانی پساب شهری/صنعتی و بهرهگیری از آب خاکستری برای مصارف غیرشرب را رکن اصلی سبد راهکارها میداند. راهنمای ارزیابی ردپای آب (ترجمه فارسی) نیز چارچوب سنجش مزیت این سرمایهگذاریها را ارائه میکند و حکمرانی و زبان مشترک سیاستی که موفقیت رویکردهای فناورانه وابسته به چارچوبهای نهادی و تنظیمگری است؛ پژوهشهای ایرانداک درباره حکمرانیِ فناوریهای نو (از جمله IoT) مستقیماً بر ضرورت تدوین استانداردها، الزامات امنیت داده و تقسیم کار نهادی تأکید میکنند.
دانشگاهها چه نقشی در مقابله با بحران آب دارند؟
بحران کمآبی یکی از مهمترین چالشهای ایران است و دانشگاهها میتوانند در خط مقدم حل این بحران قرار بگیرند. پژوهشهای مختلف نشان میدهد بخش زیادی از مشکلات آبی کشور نه فقط به کمبود بارش، بلکه به مدیریت نادرست و مصرف بیرویه آب برمیگردد. بنابراین، دانشگاهها میتوانند با پژوهش، آموزش و اجرای طرحهای عملی، مسیر تازهای برای مدیریت درست منابع آب باز کنند.
خود دانشگاهها مکانهایی هستند که روزانه هزاران نفر در آنها رفتوآمد دارند و مصرف آب زیادی دارند؛ از خوابگاهها گرفته تا فضاهای سبز و سلفها. اگر دانشگاهها بتوانند با اجرای طرحهایی مانند نصب کنتورهای هوشمند، جمعآوری و استفاده دوباره از آب خاکستری (مثلاً آب حاصل از شستوشوی دست و دوش) و تغییر الگوی آبیاری فضای سبز الگوی صرفهجویی شوند، میتوانند نمونهای عملی برای دیگر نهادها باشند. دانشگاه صنعتی شریف، تهران و تربیت مدرس در چند سال گذشته طرحهایی برای اندازهگیری دقیق مصرف آب در خوابگاهها اجرا کردهاند و نشان دادهاند که با آگاهی و نظارت دقیق، میتوان مصرف آب را تا ۳۰ درصد کاهش داد.
دانشگاهها باید تحقیقات خود را از مرحله نظری به سمت کاربردی شدن ببرند. مثلاً گروههای مهندسی و محیطزیست میتوانند روی روشهای نوین تصفیه پساب، استفاده از فناوری هوش مصنوعی و اینترنت اشیا برای کنترل فشار و نشت آب، یا طراحی سیستمهای آبیاری هوشمند کار کنند. چنین پروژههایی علاوه بر کمک به مدیریت منابع آب، میتواند به شکلگیری شرکتهای دانشبنیان جدید و اشتغالزایی در حوزه فناوریهای سبز منجر شود.
دانشگاه فقط محل پژوهش نیست؛ بلکه نقشی بزرگ در آموزش و فرهنگسازی دارد. وقتی دانشجویان یاد بگیرند چطور میتوانند با رفتارهای ساده، مصرف آب را کاهش دهند (مثل کوتاه کردن زمان دوش، بستن شیر هنگام شستوشو، یا استفاده درست از آب در خوابگاهها)، این آگاهی را به خانهها و محل کار خود هم منتقل میکنند. بسیج دانشجویی و انجمنهای علمی نیز میتوانند با برگزاری کارگاهها، مسابقات و کمپینهای آگاهیبخش، مفهوم «آب سرمایه ملی است» را در فضای دانشگاهی نهادینه کنند.
ایجاد رصدخانه و بانک دادههای آب
یکی از ضعفهای اصلی در مدیریت بحران آب، نبود اطلاعات دقیق و بهروز است. دانشگاهها میتوانند با جمعآوری دادهها درباره بارش، سطح آبهای زیرزمینی، و میزان مصرف در بخشهای مختلف، بانک داده آبی منطقهای بسازند. این دادهها برای تصمیمگیری مسئولان، برنامهریزان و حتی کشاورزان بسیار ارزشمند است. دانشگاههای بزرگ کشور میتوانند با همکاری استانداریها و وزارت نیرو، «رصدخانه آب» ایجاد کنند تا روند مصرف و کمآبی در هر استان بهصورت ماهانه گزارش شود.
همافزایی علمی با سایر کشورها
دانشگاهها باید از تجربه کشورهای کمآب استفاده کنند. همکاری علمی و تبادل دانش درباره مدیریت مصرف، بازیافت آب و فناوریهای نو، میتواند مسیر توسعه پایدار منابع آبی را هموار کند. ضعف مصرف نادرست و نبود نوآوری در مدیریت منابع است. راه عبور از این بحران، تغییر نگاه از «تأمین بیشتر» به «مصرف هوشمندتر» است؛ یعنی بهجای ساخت سدهای جدید و انتقال پرهزینه آب، باید روی کاهش تقاضا، بازچرخانی، و فناوریهای هوشمند تمرکز کرد.
در این مسیر، دانشگاهها میتوانند نقش محوری داشته باشند؛ هم در انجام پژوهشهای کاربردی برای مدیریت آب و هم در فرهنگسازی و تربیت نسلی که مفهوم صرفهجویی و احترام به منابع طبیعی را درونی کرده است. اجرای پروژههای ساده مثل استفاده از آب خاکستری در خوابگاهها، نصب کنتورهای هوشمند، یا برگزاری کارگاههای آموزشی، میتواند الگوی عملی از مدیریت پایدار آب در سطح کشور باشد.
در نهایت، همانطور که مطالعات ایرانداک و پژوهشهای جهانی نشان میدهد، راهحل بحران آب در ایران در «نوآوری، شفافیت و همکاری» نهفته است. اگر سیاستگذاران، پژوهشگران و شهروندان در یک مسیر مشترک حرکت کنند، حتی در سرزمینهای خشک و کمآب هم میتوان آیندهای پایدار و متعادل برای آب ترسیم کرد.