گرگ چشات زده به گله دلم
دور چشات داره میگرده دلم
تو صحنه عشق اون هنر پیشه منم
باز خودمو به آب و آتیش میزنم
تو نقش داری چشم رو هم بذاری
زهر چشم گرفتی با چشای وحشی
کاشی واسه من شی
توی فصل زندگی قسمت آخر که منم
شب دراز است و دراز است قلندر که منم
اون که نظر کرده تویی اون که خطر کرده منم
اون که از عشق زیاد شهرو خبر کرده منم
تو که نقش لیلی داری چشم رو هم بذاری توی دام دل شکاری