شناسهٔ خبر: 75741868 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ابنا | لینک خبر

حضرت یوسف(ع) و آنچه درباره «قصد گناه» گفته شده!

خرافات و سخنان و تفسیرهای باطلی که یوسف را تا لبه پرتگاه اقدام به آن عمل زشت پیش برده از اسرائیلیات است؛ چرا که یوسف(ع) از مخلصین می باشد که بر اساس قرآن از فریب شیطان در امان هستند. علاوه بر آن در روایتی از امام رضا(ع) «هَمَّ بهَا» به تلاش برای دوری از همسر عزیز مصر معنی شده نه قصد کردن او.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا:  وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَّمَ‌ بِهَا!
در آیه ۲۴ سوره یوسف می خوانیم: (آن زن [همسر عزیز مصر] قصد او را کرد، و او نیز اگر برهان پروردگارش را نمی دید، قصد وی را می نمود، این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم، چرا که او از بندگان مخلص ما بود)؛ «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَّمَ‌ بِهَا لَوْلَا انْ‌ رَأی‌ بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ انَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ».

آیا معنای آیه این نیست که یوسف(علیه السلام) نیز در قصد گناه با زلیخا شریک بود!؟ آیا این میل و قصد گناه با مقام عصمت انبیاء قابل جمع است!؟ مگر گفته نمی شود که انبیاء معصوم اند و حتی قصد گناه هم نمی کنند؟


مقام عصمت انبیاء و معنای صحیح این آیه
کمی تأمل در متن آیه برای رفع این شبهه - که ممکن است این آیه به ذهن متبادر کند - کافی است. زیرا قرآن می گوید: «اگر برهان پروردگارش را نمی دید قصد گناه می کرد»؛ مفهوم این سخن دقیقاً این است که او قصد گناه نکرد؛ زیرا برهان پروردگارش را مشاهده کرد.

از آن گذشته عصمت پیامبران و امامان از تعالیم اساسی و بلکه از ضروریات دین است(۱) و در آیات و روایات فراوانی بر این امر تصریح شده است، از جمله خداوند در آیه ۱۸۱ سوره صافات درباره آنها فرموده: «وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ». این «سلام» نشانه سلامت و عافیت از هر گونه عذاب و کیفر روز قیامت‌ می باشد و بخاطر عصمت آنها از هر گناهی می باشد. (۲) حاشا که پیامبری مرتکب گناه شود با آنکه مشمول آیه ۸۶ سوره انعام: «وَ کلًّا فَضَّلْنا عَلَی الْعالَمِینَ» قرار گرفته است و اگر گناهی از آنها سر می زد هرگز خداوند آنها را مشمول این برتری نمی دانست و به آنها سلام نمی فرستاد. (۳)


معنای «برهان» در این آیه چیست؟
منظور از این «برهان» چیست که حضرت یوسف را از «انجام گناه» و حتی از «قصد گناه» برحذر داشت؟ زیرا ما می دانیم که برهان، از ماده «بره» به معنای سفید شدن، به معنای هرگونه دلیل محکم و قوی است که موجب روشن شدن حقیقت شود. (۴)

مفسّران در اینجا احتمالات متعددی داده اند، ولی از همه بهتر این است که گفته شود منظور از برهان پروردگار همان آگاهی یوسف(علیه السلام) به اسما و صفات خدا، و علم و قدرت و سمیع و بصیر بودن او بوده است که به همه پیامبران عطا می شود و آنها را از گناه مصون نگه می دارد. (۵) چنانکه در روایتی در مجمع از امام صادق(علیه السّلام) نقل شده که: (برهان پروردگارش نبوّت بود که مانع از ارتکاب فواحش است و حکمت بود که صارف از اقدام بقبائح است)؛ «البُرهُانُ النُّبُوَّةُ المَانِعَةُ مِنْ اِرتِکَابِ الفَوَاحِشِ وَ الْحِکْمَةُ الصّارِفَةُ عَن القَبائِحِ».(۶)

به تعبیر دیگر منظور امدادهای الهی و تأییدهای ربانی است که در لحظات خطرناک و سرنوشت ساز به یاری بندگان مؤمن با تقوا می شتابد، و آنها را در برابر عوامل شیطانی و وساوس نفسانی نیرو می بخشد و تقویت می کند.
شاهد این سخن جمله های آخر آیه مورد بحث است که می فرماید: «کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ انَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ»؛ (این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم، چرا که او از بندگان مخلص ما بود).

از این سخن معلوم می شود که بندگان خالص و مخلَص در این لحظات حساس مشمول الطاف خاصّه و عنایات الهی می شوند، و این در واقع پاداشی است برای ایمان خالص و اعمال پاکشان. (۷)

فخر رازی در تفسیر آیه، تعبیر جالبی دارد. او می نویسد: «همه، حتی شیطان شهادت به پاکی حضرت یوسف(علیه السلام) دادند؛ زیرا شیطان در همان زمانی که رانده درگاه خدا شد، گفت: «فَبِعِزَّتِکَ لَاغْوِیَنَّهُمْ اجْمَعینَ * الّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» (۸)؛ (من برای گمراه ساختن همه فرزندان آدم تلاش می کنم * جز بندگان مخلَص تو)». فخر رازی می افزاید: «اگر گویندگان این سخنان بی اساس و خرافی (یعنی اینکه یوسف(علیه السلام) قصد گناه داشت) تابع خداوند هستند، خداوند شهادت به پاکی حضرت یوسف(علیه السلام) داد و اگر پیرو شیطانند، شیطان نیز شهادت به پاکی او داده است».(۹)


خرافات و سخنان بی اساس در تفسیر «برهان» و نقد آنها
در تفسیر آیه مورد بحث بعضی از بی خبران، خرافاتی را به عنوان روایات نقل کرده اند که چیزی جز اسرائیلیات نیست. آنها یوسف را طبق این خرافات تا لبه پرتگاه اقدام به آن عمل زشت پیش برده اند تا اینکه جبرئیل با زدن بر سینه اش، او را از این کار بازداشت! نیز در تصویر دیگر مدعی شده اند که یوسف در آن زمان با مشاهده شبح پدرش، یعقوب در حالی که دست خود را می گزید، از این کار باز داشته شد.

اینها سخنانی است واهی که هیچ ربطی به قرآن ندارد و خرافاتی است که لایق پاسخ گویی نیست، و طبق ذیل آیه که او را از بندگان مخلص می شمرد و نیز طبق آیات قرآن که بیان می کند شیطان راهی به بندگان مخلص ندارد، چنین احتمالات زشتی کاملا باطل اند. (۱۰)

چگونه امکان دارد کسی که خدا درباره او می فرماید: «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِینَ» (۱۱)، چنان باشد که در این روایتها آمده است!؟ این سخنان سند نامعلومی دارند. (۱۲) عیّاشی از امام باقر(علیه السّلام) تکذیب این قول را نقل نموده(۱۳) و در تفسیر صافی از امام صادق(علیه السّلام) نیز نقل شده: «إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا یُمْلَکُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ وَ کَیْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ یَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ أَ لَمْ یَنْسُبُوا یُوسُفَ إِلَی أَنَّهُ هَمَّ بِالزِّنَا» (۱۴)؛ (رضایت مردم را نمی توان به دست آورد، زبانشان مضبوط نیست، چطور سالم خواهید ماند از کسانی که پیامبران و رسل و حجج خدا از [از دست زبانشان] آنها سالم نماندند، آیا به یوسف نسبت ندادند که قصد زنا کرد؟).

ضمن اینکه در روایتی از امام رضا(علیه السلام) در پاسخ به مأمون، عبارت «هَمَّ بهَا» به تلاش برای دوری از همسر عزیز مصر معنی شده نه قصد او کردن: «فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأی‌ بُرْهانَ رَبِّهِ» فَقَالَ الرِّضَا(ع) لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ لَوْ لَا أَنْ رَأَی بُرْهَانَ رَبِّهِلَهَمَّ بِهَا کَمَا هَمَّتْ بِهِ لَکِنَّهُ کَانَ مَعْصُوماً وَ الْمَعْصُومُ لَا یَهُمُّ بِذَنْبٍ وَ لَا یَأْتِیهِ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ الصَّادِقِ(ع) أَنَّهُ قَالَ هَمَّتْ بِأَنْ‌ تَفْعَلَ‌ وَ هَمَّ بِأَنْ‌ لَا یَفْعَلَ» (۱۵)؛ (مأمون پرسید: درباره حضرت یوسف و آیه‌ «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأی‌ بُرْهانَ رَبِّهِ» چه نظری دارید؟

امام رضا(علیه السلام) پاسخ دادند: همسر عزیز مصر قصد کامجویی و مواقعه با یوسف را نمود و اگر برهان الهی نمی بود یوسف نیز به این ورطه در می‌ غلتید لکن باید بدانیم که وی دارای مقام عصمت بود و هیچگاه معصومی بسوی گناه روی نخواهد آورد و از جدم امام صادق(علیه السلام) روایتی است که می فرمایند: همسر عزیز بسوی مواقعه و کامجویی گام برداشت و یوسف بسوی ممانعت و خودورزی).

پی نوشت:

(۱). شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، نشر مشعر، تهران، ۱۳۸۴ هـ ش، چاپ دوم، ج ‌۱، ص ۵۱۸.

(۲). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ‌دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ هـ ش، چاپ سی و دوم، ج‌ ۱۹، ص ۱۹۶.

(۳). تفسیر احسن الحدیث، قرشی، سید علی اکبر، بنیاد بعثت، تهران، ۱۳۷۷ هـ ش، چاپ سوم، ج ‌۹، ص ۱۸۰.

(۴). المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، دارالعلم، بیروت، ۱۴۱۲ هـ ق، چاپ اول، ص ۱۲۱.

(۵). پیام قرآن، مکارم شیرازی، ‌ ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ هـ ش، چاپ نهم، ج ‌۷، ص ۱۱۶-۱۱۷.

(۶). تفسیر الصافی، فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، مکتبه الصدر، تهران، ۱۴۱۵ هـ ق، چاپ دوم، ج ‌۳، ص ۱۳.

(۷). پیام قرآن، همان، ص ۱۱۷.

(۸). سوره ص، آیه ۸۳-۸۲.

(۹). مفاتیح الغیب(تفسیر کبیر)، فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ هـ ق، چاپ سوم، ج ‌۱۸، ص ۴۴۱؛ اخلاق در قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ هـ ش، چاپ اول، ج ‌۲، ص ۳۱۲.

(۱۰). پیام قرآن، همان.

(۱۱). سوره یوسف، آیه ۲۴.

(۱۲). تفسیر أحسن الحدیث، همان، ج ‌۵، ص ۱۰۹.

(۱۳). تفسیر روان جاوید، ثقفی تهرانی، محمد، انتشارات برهان، تهران، ۱۳۹۸ هـ ق، چاپ سوم، ج ‌۳، ص ۱۳۵.

(۱۴). تفسیر الصافی، همان، ج ‌۳، ص ۱۴.

(۱۵). عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه، محمد بن علی، نشر جهان، تهران، ۱۳۷۸ هـ ق، ‌ ج ‌۱، ص ۲۰۱.