شناسهٔ خبر: 75732709 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

وقتی رسانه‌های تصویری برای جذب مخاطب از تحقیر کتاب مایه می‌گذارند

فیروز کریمی و دشمنی همیشگی‌اش با کتاب

تازه‌ترین شیرین‌کاری درباره کتاب در برنامه «رباط صلیبی» با اجرای امیرحسین قیاسی رقم خورده است. فیروز کریمی در این برنامه به عنوان مهمان، همچون همیشه شروع به صحبت می‌کند و در خلال حرف‌هایش، سخنان عجیبی درباره کتاب و کتابخوانی می‌زند که با خنده‌های میزبانش روبه‌رو می‌شود.

صاحب‌خبر -

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - احمد محمدتبریزی؛ کتاب در رسانه‌های عمومی، از تلویزیون گرفته تا شبکه نمایش خانگی، روزبه‌روز تنهاتر و مهجورتر می‌شود. گویی نوعی بی‌مهری آگاهانه نسبت به کتاب و فرهنگ مطالعه در میان برخی چهره‌های مشهور ریشه دوانده است. چهره‌هایی که از هر تریبونی برای بیان سخنان سست و بی‌پایه درباره کتاب و کتاب‌خوانی بهره می‌برند. در روزگاری که حال مطالعه و نشر در کشور خوش نیست، این پرسش جدی مطرح می‌شود که چرا برخی از چهره‌های پرآوازه، در مسیر جلب توجه و شهرت، تیشه بر ریشه ضعیف اما ارزشمند فرهنگ کتاب می‌زنند؟

توهین و ناسزا بستن به کتاب به اسم شوخی و طنز، جزو پدیده‌های نوظهوری است که هر چه می‌گذرد حالتی گسترده‌تر به خود می‌گیرد. در حالیکه تا چند دهه پیش، مفاخر و چهره‌های هنری در محافل عمومی و رسانه‌ها به دنبال تریبونی برای صحبت از کتاب و پیوند زدن مردم جامعه با کتابخوانی داشتند، این روزها تلویزیون و پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی، به شکلی معکوس تلاش‌شان را جهت اعتبارزدایی از کتابخوانی و مطالعه انجام می‌دهند.

این سنت نابجا را در چند سال اخیر برنامه‌های طنز و گفت‌وگومحوری پایه‌گذاری کرده‌اند که به خاطر دیده شدن حاضرند از هر ریسمان و طنابی آویزان شوند و با اصلی‌ترین ارکان فرهنگی یک جامعه هم شوخی کنند. عموماً این برنامه‌ها با هدف شوخی کردن با هر چیزی ساخته می‌شوند تا از این طریق پربازدید شوند و پولی به جیب بزنند ولی بخش تلخ ماجرا اینجاست که آنها خبر ندارند تبعات حرف‌ها و گفته‌ها و اظهارنظرهای شاذ و نابخردانه‌شان تا مدت‌ها در ذهن مردم خواهد ماند.

خنده به کتاب، گریه بر فرهنگ

تازه‌ترین شیرین‌کاری این حوزه در برنامه «رباط صلیبی» با اجرای امیرحسین قیاسی رقم خورده است. فیروز کریمی در این برنامه به عنوان مهمان، همچون همیشه شروع به صحبت می‌کند و در خلال حرف‌هایش، سخنان عجیبی درباره کتاب و کتابخوانی می‌زند که با خنده‌های میزبانش روبه‌رو می‌شود.

کریمی در این برنامه باادبیاتی زننده در مورد کتاب و کتابخوانی می‌گوید که مگر از این درد و رنج و جرم و محنت و خفت و بدبختی‌ای از کتاب بالاتر داریم؟ او در ادامه با حالتی ناخوشایند کتاب خواندن همسرش را به سخره می‌گیرد و می‌گوید که یک بار کتاب‌های او را به لبویی داده و گفته کتاب بدترین رنج است.

اما حرف‌های کریمی جایی عجیب‌تر می‌شود که می‌گوید دانش ربطی به کتاب ندارد و انسان از طریق دیدن و شنیدن می‌تواند کسب دانش کند! همین یک جمله فیروز کریمی کافی است تا به میزان سطحی بودن و درک او درباره دانش‌اندوزی پی برد. اگر در هر کشوری کسی بگوید دانش از طریق کتاب حاصل نمی‌شود و دیدن و شنیدن برای دانش‌اندوزی کافی است، پزشکان دستور به بستری کردن آن شخص می‌دهند.

چنین رفتارها و اظهارنظرهایی از سوی شخصی مثل فیروز کریمی مسبوق به سابقه است. او که به خاطر کتاب نخواندن و نداشتن دانش توان صحبت از مسائل عمیق و درست را ندارد، می‌خواهد با گفتن حرف‌های بی‌سروته و شوخی‌های زننده، خودش را در سطح رسانه‌ها نگه دارد.

کریمی چهار سال پیش با حضور در برنامه خندوانه وقتی نتوانست نام سه نویسنده ایرانی را ببرد، با گفتن این جمله که «نویسندگان بیکارند می‌نویسند، ما خیلی با آنها کاری نداریم» موجی از اعتراض و نارضایتی را در سطح جامعه برانگیخت. کاربران در شبکه‌های اجتماعی کارزاری با هشتک «#نویسنده_ بیکار» به این مسئله واکنش نشان دادند و گفتند تا چه زمانی چهره‌هایی مثل فیروز کریمی باید مدام در رسانه‌ها حضور داشته باشند؟

عادی‌سازی عادت‌های زشت!

در عالم رسانه اصطلاحی رواج دارد و می‌گوید بدنامی بهتر از گمنامی است. در این اصطلاح چهره‌های مشهور با گفتن حرف‌های نامربوط و بی‌ربط خودشان را در رسانه‌ها وایرال می‌کنند و این یکی از حربه‌های این مربی برای نگه داشتن خودش در سطح رسانه‌هاست. اما باید گفت به چه قیمتی چوب حراج به فرهنگ و هنر کشورتان می‌زنید؟

شاید برخی معترض شوند این حرف‌ها در حد شوخی بوده و در برنامه‌ای طنز گفته شده و این چه ایرادی دارد؟ مسئله اصلی اینجاست که مخدوش کردن عادت‌های فرهنگی و به بیراهه بردن مخاطبان از همین شوخی‌های یخ و ناپسند شروع می‌شود و به مرور حالتی عادی به خود می‌گیرد.

متاسفانه روندِ شوخی‌های زشت و ناپسند با کتاب و نویسندگان ایرانی مدتی است رواج پیدا کرده است. در ابتدا تلویزیون با برنامه‌های طنزِ گفت‌وگو محورش سنگ‌بنای این کار را گذاشت و حالا پلتفرم‌های نمایش خانگی با سرعت بیشتری همان مسیر را ادامه می‌دهند. این هم از معجزات برنامه‌سازی در سال‌های اخیر است. آدم‌های بی‌دانش و سطحی فقط به صرف خنداندن و پول درآوردن رو به برنامه‌سازی می‌آورند و یکی از بهترین عادت‌هایِ انسان در زندگی را به سخره می‌گیرند.

چنین شوخی‌ها و اظهارنظرهایی به مرور تاثیرش را بر روی افراد جامعه به ویژه نسل جوان می‌گذارد و یک ارزش را به ضدارزش تبدیل می‌کند. با شنیدن چنین حرف‌هایی کتاب خواندن به مرور به کاری ضدارزش تبدیل می‌شود که چهره‌ها هم مهر تائیدی بر آن زده‌اند و نهی‌اش کرده‌اند.

در شرایطی که تلویزیون و پلتفرم‌های نمایش خانگی برنامه درست و حسابی و جالبی درباره کتاب ندارند، ای کاش، حداقل دست به تخریب آن نزنند. در حالیکه کشورهای پیشرفته از هر راه و وسیله‌ای جهت تبلیغ کتاب و کتابخوانی استفاده می‌کنند، متاسفانه در ایران این روند برعکس است و برنامه‌سازان و مجری‌ها و مهمان‌هایشان با قدرت تخریب بالایی در حال انجام کارهای ضدفرهنگی هستند.

اگر قشر عظیمی از مردم کشورهای توسعه‌یافته در مکان‌های عمومی کتاب در دست دارند و مشغول مطالعه هستند به خاطر فرهنگ‌سازی و برنامه‌هایی است که رسانه‌هایشان پخش کرده‌اند. رسانه‌ها قدرت زیادی جهت تاثیر گذاشتن بر افکار عمومی دارند و به هیچ عنوان نباید قدرت‌شان را دست کم گرفت.

در شرایطی که هیچ برنامه تشویقی و درستی جهت مطالعه و کتابخوانی ساخته نمی‌شود، هیچ بعید نیست با وایرال شدن چنین برنامه‌هایی دیگر هیچ جوان و نوجوانی جرات نکند در جایی مثل مترو کتاب از کیفش در بیاورد و مشغول مطالعه شود. با ادامه این روند کتابخوانی در ذهنِ جوانان نسلِ زد که زمان زیادی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند، به کاری بیخودی و مسخره بدل می‌شود و جایش را به فعالیت‌های دیگری می‌دهد.