خبرگزاری حوزه / به گواه تاریخ میتوان شهادت داد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) از پرچم داران مبارزه با استکبار بوده، چرا که در زمانی که هیچ شخصی جرأت اقدام علیه استکبار زمان را نداشت به تنهایی قیام کرد و مصداق آیه شریفه " قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَیٰ وَفُرَادَیٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا" شد و در راه دفاع از ولایت و جبهه حق به تنهایی با مستکبرین زمان درگیر شد و در نهایت نیز در همین مسیر به شهادت رسید.
از این رو خبرگزاری حوزه در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین سید عبدالمهدی توکل استاد تفسیر قرآن و کارشناس در مسائل فرهنگی به بررسی ابعاد استکبار ستیزی در آیینه صدیقه طاهره حضرت زهرا سلام الله علیها پرداخته است.

جایگاه حضرت زهرا(س) در نزد خداوند چگونه است؟
صدیقۀ طاهره(س) کسی است که به تصریح روایات متواتره از شیعه و سنی، خوشنودی او موجب خوشنودی خداوند و غضب او موجب غضب خداوند میشد. در روایتی از رسول خدا(ص) میخوانیم: "أَنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَی لِرِضَاهَا". این روایت دلالت صریح بر عصمت حضرت دارد.
چگونه میتوان ایام فاطمیه را فراتر از صرف سوگواری معنا کرد؟
به گواه تاریخ، حضرت زهرا((سلام الله علیها) پرچمدار مبارزه با استکبار بودند. ایشان در شرایطی که هیچ کس جرأت مقابله با استکبار زمان را نداشت، به تنهایی قیام کردند و مصداق آیه شریفه " قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَیٰ وَفُرَادَیٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا " شدند و در راه دفاع از ولایت و جبهه حق، به تنهایی با مستکبرین زمان درگیر شدند و در همین مسیر به شهادت رسیدند.
ایام فاطمیه، فرصتی فراتر از سوگواری است. این ایام یکی از مناسبترین زمانها برای بازخوانی بزرگترین حرکت آگاهانه در دفاع از حقیقت است. حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در کوتاهترین دوران زندگی پس از پیامبر(ص)، به عنوان نمادی از مقاومت، ولایتمداری و مقابله با انحراف و استکبار به حساب میآید. نمادی که اگر با دقت بیشتری به آن نگاه شود، ابعاد تازهای را در راستای دفاع از ولایت به انسان معرفی میکند.
چه ارتباطی بین دفاع از ولایت و استکبارستیزی وجود دارد؟
دفاع از ولایت هرگز نمیتواند از استکبارستیزی و مقابله با ظلم و ستم جدا باشد، زیرا اگر همگان تابع ولایت بودند، دیگر دفاع از آن معنا پیدا نمیکرد. قیام حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمونه بارز این ارتباط است که چگونه دفاع از ولایت به مبارزه مستقیم با استکبار زمان منجر شد.
آیا در سیره پیامبر اکرم(ص) نیز بر این مفاهیم تأکید شده است؟
بله، به تصریح روایات شیعه و اهل سنت، رسول خدا(ص) در زمان حیات، تمامی نکاتی را که مردم را به بهشت نزدیک و از دوزخ دور میساخت تبیین فرمودند. امام باقر(ع) در حدیثی میفرماید: «خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ ع فِی حَجَّةِ الْوَدَاعِ فَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ وَ اللَّهِ مَا مِنْ شَیْءٍ یُقَرِّبُکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ وَ یُبَاعِدُکُمْ مِنَ النَّارِ إِلَّا وَ قَدْ أَمَرْتُکُمْ بِهِ وَ مَا مِنْ شَیْءٍ یُقَرِّبُکُمْ مِنَ النَّارِ وَ یُبَاعِدُکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ إِلَّا وَ قَدْ نَهَیْتُکُمْ عَنْه». این حدیث شریف در اصول کافی آمده است.
با توجه به فرمایشات شما درباره نقش حضرت زهرا(س) در مبارزه با استکبار، این سؤال مطرح میشود که آیا پیامبر رحمت(ص) مهمترین مسئله یعنی جانشینی خویش را بر عهدۀ امت میگذاشتند؟
یقیناً پاسخ منفی است. چرا که حضرت به صراحت فرمودهاند: "إِنَّ أُمَّتِی سَتَفْتَرِقُ بَعْدِی عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیَةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ". چگونه پیامبر رحمت، کسی را به عنوان جانشین معرفی نکرد تا پس از او جلوی این تفرقه را بگیرد؟!
پس از رحلت پیامبر(ص) چه اتفاقی افتاد و واکنش حضرت زهرا(س) چگونه بود؟
اینجا بود که وقتی پس از رحلت رسول خدا(ص) جریان خلافت در سقیفه به انحراف کشیده شد، حضرت صدیقۀ طاهره(س) در همان مدت کوتاه از عمر مبارکش، دست به اقداماتی زد که در نوع خود بینظیر بود.
واکنش مردم به مواضع حضرت زهرا(س) چگونه بود؟
حضرت پس از جریان سقیفه، وقتی در مسجد حاضر شد، چنان نالهای سر داد که تمامی اهل مسجد به گریه افتادند: "ثُمَّ أَنَّتْ أَنَّةً أَجْهَشَ الْقَوْمُ لَهَا بِالْبُکَاءِ، فَارْتَجَّ الْمَجْلِسُ". این صحنه نشان میدهد که ایشان چگونه از حق ولایت دفاع میکرد و مردم نیز تحت تأثیر عمق فاجعه قرار میگرفتند.
چه کسانی موجبات ناراحتی حضرت زهرا(س) را فراهم کردند و آیا این ناراحتی موجب غضب الهی شد؟
پرسش دقیقی است. تاریخ گواه است که حضرت صدیقه طاهره(س) از برخی افراد و حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) عمیقا ناراحت بودند. با توجه به روایت متواتر "إن الله یغضب لغضب فاطمة"، طبیعی است که این ناراحتی، غضب الهی را در پی داشته باشد.
چرا حضرت در خطبه فدکیه به فضائل امیرالمؤمنین(ع) اشاره کردند و با استدلال به آیات قرآن، میراث خود را مطالبه نمودند؟
این سؤال نکته مهمی را روشن میکند. حضرت زهرا(س) در خطبه فدک با بیانی استدلالی و متکی بر قرآن، هم به دفاع از حق ولایت پرداختند و هم حق مسلم خود را طلب کردند. این رفتار نشان میدهد که ناراحتی ایشان نه یک عکسالعمل احساسی زودگذر، بلکه بر اساس مواضع اصولی و حقایق تغییرناپذیر بود.
برخی اهل سنت ادعا میکنند ناراحتی حضرت موقت و احساسی بود و سپس راضی شدند. نظر شما چیست؟
این ادعا با منطق قرآن و سنت سازگاری ندارد. آیا میتوان پذیرفت که خداوند - که حقیقت مطلق است - تابع احساسات موقت بنده خود شود؟ روایت صحیح بخاری و مسلم که میگوید حضرت تا پایان عمر از ابوبکر قهر کردند، بهترین گواه بر تداوم ناراحتی و عدم رضایت ایشان است: "فَهَجَرَتْ فَاطِمَةُ أَبَا بَکْرٍ فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّی تُوُفِّیَتْ.
این قهر و ناراحتی تا پایان عمر چه پیامی دارد؟
این موضع گیری ثابت میکند که غضب حضرت زهرا(س) بر اساس اصولی استوار و حقایقی تغییرناپذیر بود. اگر ناراحتی ایشان موقت و احساسی بود، قطعاً چنین موضع مستمری تا پایان عمر نداشتند. این رفتار در حقیقت تجلی همان مقام عصمت و نشانۀ هماهنگی کامل ارادۀ ایشان با ارادۀ الهی بود.
با توجه به روایات معتبری که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده، مانند "فاطمة بضعة منّی فمن أغضبها أغضبنی"، چگونه میتوان این احادیث را با حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) تحلیل کرد؟
این روایات که در صحیح ترین کتب اهل سنت آمده، نشان میدهد که آزار حضرت زهرا(س) در حقیقت آزار پیامبر(ص) است. وقتی این روایات را در کنار آیۀ ۵۷ سورۀ احزاب قرار میدهیم که میفرماید "إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ"، نتیجه روشن میشود که تنها دو راه بیشتر نداریم: یا باید این نصوص را انکار کنیم، یا واقعیت تاریخی را بپذیریم که متأسفانه برخی با رفتار خود موجب آزار ایشان شدند.
مواضع عملی حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت چگونه بود؟
صدیقۀ طاهره(س) حتی در زمان حیات پربرکتش نیز دست از دفاع از ولایت نکشید. علاوه بر خطبۀ فدک، همانطور که علامۀ مجلسی نقل میکند، ایشان به همراه امیرالمؤمنین(ع) به درب منازل مهاجرین و انصار میرفتند و آنها را به حمایت از حق ولایت دعوت میکردند. حتی در گفتگویی با معاذ بن جبل که به حضرت عرض کرده بود که چرا تا این اندازه گریه میکنید، وقتی حضرت دید کسی دعوتش را اجابت نمیکند، با بیان "وَاللَّهِ لَا أُکَلِّمُکَ کَلِمَةً حَتَّی أَجْتَمِعَ أَنَا وَ أَنْتَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ"، عمق ناراحتی و استواری خود در دفاع از حق را نشان داد.
دیگر شواهد دفاع ایشان از ولایت چیست؟
گریههای شبانهروزی حضرت در احد بر سر مزار حمزۀ سیدالشهدا که آنجا را "بیت الاحزان" نامیدند، نیز دلیل دیگری بر دفاع ایشان از ولایت است. همچنین حوادث دردناکی مانند آتش زدن در خانۀ ایشان، سقط شدن محسن(ع) و موارد متعدد دیگر، همگی گواهی میدهند که حضرت زهرا(س) تا آخرین لحظات عمر شریفشان، در راه دفاع از ولایت و مقابله با انحرافات ایستادگی کردند و این مسیر را با شهادت به پایان بردند.
چه انگیزهای حضرت زهرا(س) را تا این حد در دفاع از ولایت مصمم کرده بود؟
پاسخ این پرسش در کلام خود حضرت زهرا(س) به روشنی بیان شده است. ایشان در پاسخ یکی از صحابه که علت گریههای شدیدش را در احد جویا شده بود، فرمودند: "أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلَی أَهْلِهِ، وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِیِّهِ، لَمَا اخْتَلَفَ فِی اللَّهِ اثْنَانِ، وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ، حَتَّی یَقُومَ قَائِمُنَا، التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ" ایشان به وضوح میدیدند که انحراف از مسیر ولایت، نه تنها در زمان ایشان، بلکه تا زمان ظهور حضرت حجت(عج) تأثیرات شوم خود را ادامه خواهد داد.
ریشه اصلی این انحرافات چیست؟
ریشه این انحرافات را میتوان در "دنیاپرستی" و "تکبر" جستجو کرد. قرآن کریم در سوره احقاف آیه ۱۰ به صراحت میفرماید: "قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَکَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَیٰ مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَکْبَرْتُمْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ" در این آیه میان "استکبار" و "ظلم" پیوند عمیقی برقرار شده است. تکبر است که انسان را به جایی میرساند که خود را برتر از جانشین برحق پیامبر(ص) میبیند. چنین نگرشی، ناگزیر به غصب، ظلم و فساد میانجامد؛ همانگونه که در آیه ۲۰۵ سوره بقره میخوانیم: "وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ"
بنابراین میتوان گفت مبارزه حضرت زهرا(س) در حقیقت مبارزه با ریشههای فساد در جامعه اسلامی بود؟
دقیقاً همینطور است. دفاع ایشان از ولایت، تنها یک موضعگیری سیاسی نبود، بلکه دفاع از اساس دین و مانع شدن از نفوذ فساد در پیکرۀ امت اسلامی بود. ایشان به خوبی میدانستند که اگر پایههای حکومت بر اساس حق و عدالت استوار نشود، نتیجهاش چیزی جز فساد و تباهی نیست.
با توجه به اشارههای پیشین، چگونه میتوان تحلیل کرد که انحراف در مسیر خلافت پس از رحلت پیامبر(ص) به چنین پیامدهای گستردهای در تاریخ اسلام انجامید؟
این سؤال به نکتهای بنیادین اشاره دارد. عربهای جاهلی که حتی از سواد خواندن و نوشتن محروم بودند، تحت تربیت پیامبر اکرم(ص) چنان رشد یافتند که فوجفوج به اسلام گرویدند. امیر مؤمنان(ع) و ائمه معصومین(ع) نیز از همین توانایی برخوردار بودند. اما هنگامی که جریان خلافت از مسیر خود منحرف شد و به دست کسانی افتاد که نه "دروازه علم رسول خدا(ص)" بودند و نه در دفاع از اسلام سابقهای درخشان داشتند، طبیعی بود که "خودبرتربینی" - که همان استکبار است - موجب این انحراف شود. همانگونه که شاعر گفته: "خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج". این انحراف اولیه، زمینهساز انحرافات بعدی شد تا آنکه امروز شاهد جنایتهای وحشتناک توسط رژیم صهیونیستی و حامیان آن هستیم.
چه درسهایی از شیوه مبارزاتی حضرت زهرا(س) میتوان برای امروز گرفت؟
سلام و درود خدا بر آن شهیده رشیده باد که در عمر کوتاه پس از رسول خدا(ص) چنان از ولایت دفاع کرد که اثر آن تا امروز باقی است. همه میپرسند چرا قبر تنها دختر رسول خدا(ص) به وصیت خودش مخفی شد؟ چرا عمرش پس از پیامبر(ص) اینقدر کوتاه بود، با آنکه بیماری جسمی قبلی نداشت؟ اینها پرسشهایی است که "إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکْرَیٰ لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ".
ما نیز باید از این رفتار الگو بگیریم و بر اساس "وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ ۚ وَکَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا"، هرگز به دشمن مستکبر و ظالم پشت نکنیم. همانگونه که حضرت زهرا(س) تا پایان عمر با غاصبان خلافت سخن نگفت، ما نیز باید لحظهای سنگر مقاومت را خالی نگذاریم.
و در پایان...
و السلامُ علی فاطمةَ یومَ وُلِدَتْ و یومَ اُسْتُشْهِدَتْ و یومَ تُبعَثُ حیاً.
انتهای پیام/