به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، در ادامه سلسله نشستهای «رواق تورق»، نشست نقد و بررسی مجموعه دو جلدی «چه جوری پینما تولید کنیم؟» عصر روز یکشنبه یازدهم آبان ۱۴۰۴ در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. در این نشست مهرداد غفارزاده، علیرضا رحیمی و سعید رزاقی (مولف این مجموعه) به سخنرانی و بررسی این کتاب پرداختند.
مهرداد غفارزاده در این نشست با بیان خاطراتی از علاقه شخصی خود به هنر پینما (کمیک استریپ) و آشناییاش با آثار سعید رزاقی در مطبوعات دهه ۶۰ گفت: آثار رزاقی بسیار ویژه و خاص بود و با تکنیکهای بهروز آن زمان انجام میشد. او متخصصی است که به شکلی حرفهای و جدی بار پینمای ایران را بر دوش کشیده و در این وادی با تمام فراز و نشیبها ایستاده است.
وی افزود: مجموعه دو جلدی «چه جوری پینما تولید کنیم؟» در نوع خود استثنا هستند که توانستهاند در زمینه آموزش پینما منتشر شوند.
تاریخچه پینمای ایران از زبان پیشگام این عرصه
سعید رزاقی نیز در این نشست به ارائه تاریخچهای از هنر پینما در ایران پرداخت. او با اشاره به پیشینه ضعیف این هنر قبل از انقلاب گفت: کمیک استریپ در ایران قبل از انقلاب به صورت یک هنر وارداتی بود. تنها کتاب چاپ شده یعنی «رستم و اسفندیار» کاملاً تحت تأثیر کارهای آمریکایی و فضای وسترن طراحی شده بود.
وی افزود: پس از انقلاب نیز حرکتهای ناقصی توسط برخی نشریات مانند «هزار قصه» انجام شد که درکی از توالی تصویری نداشتند و متأسفانه بخشی از فرهنگیان و روشنفکران ادبیات کودک، بارها جلساتی تشکیل دادند تا کار کمیک استریپ را قلع و قمع کنند.
رزاقی در ادامه از نقش مرحوم مرتضی ممیز، پدر گرافیک ایران در عرصه هنر پینما تقدیر کرد و گفت: ایشان گفتند کمیک استریپ لزوماً چیز مخربی نیست و میتوان مانند چاقوی جراحی از آن استفاده کرد. این نظر، فضا را برای بقای این هنر باز کرد.
وی دلیل تألیف این مجموعه را علاقه شخصی به شیوههای آموزشی غیرمتعارف عنوان کرد و ادامه داد: من از روش معمول آموزش متنفر بودم. کتاب «هنر کامیک» اسکات مکلود به من ایده داد که از خود کامیک برای آموزش استفاده کنم، اما نکته مهمتر برای من، پیش از آموزش تکنیک، القای اعتماد به نفس به هنرجو بود. میخواستم به او بگویم که تو هم میتوانی، چون هیچکس از شکم مادر استاد بیرون نیامده است.
ضرورت پیوند پینما با فرهنگ بومی و ظرفیتهای آن در آموزش
علیرضا رحیمی؛ مدیر عامل انتشارات سروش که بازنویسی این مجموعه را نیز برعهده داشته، درباره دلایل ورود این انتشارات به عرصه پینما گفت: به نظر من پینما یکی از قالبهای بیانی بسیار خوب است که هم در ادبیات کودک و هم در آموزش میتواند بسیار مؤثر باشد. شاید ماهیت مبهم و بینارشتهای پینما - که ترکیبی از تصویر، نقاشی، نوشته و قصه است - برخی اهالی ادبیات را میترساند.
رحیمی با اشاره به قابلیت ذاتی پینما برای فضای مجازی و علایق جدید مخاطبان ادامه داد: مردم امروز حوصله متنهای طولانی را ندارند و پینما با ساختار کوتاه و جذابش، میتواند پاسخگوی این نیاز باشد.
او دلیل همکاری با سعید رزاقی را علاقه به سبک خاص و جزئینگر ایشان در نقاشیهای تاریخی دانست و درباره فرآیند بازنویسی کتاب توضیح داد: ایشان متنی اولیه آورده بودند که بیشتر شبیه یک مونولوگ بود. پیشنهاد دادم که خود آموزش را در قالب پینما ارائه دهیم که با استقبال ایشان مواجه شد و حاصل آن این مجموعه شد.
ویژگیهای یک داستان مناسب برای تبدیل به پینما
در پاسخ به سؤال مجری درباره معیارهای داستان مناسب برای پینما، سعید رزاقی نخستین و مهمترین ویژگی را به این صورت بیان کرد: قبل از هر چیزی، داستان باید به شدت حالت سینمایی داشته باشد.
وی سپس به تشریح چهار جزء اصلی یک متن پینمانویسی شده پرداخت:
۱. شرح تصاویر: توضیح فضاسازی، مکان و حال و هوای صحنه برای تصویرگر.
۲. راوی: متنی که مخاطب را در زمان و مکان داستان قرار میدهد.
۳. دیالوگها (دیالوگ باکسها): گفتوگوهای شخصیتها.
۴. اصوات (ساند افکت): نوشتن صداهایی که در صحنه شنیده میشود.
رزاقی با انتقاد از تجربیات گذشته خود گفت: یک عمر مجبور بودم متنهای نویسندگانی را کار کنم که درکی از سینما نداشتند. من مانند آشپزی بودم که یک آش بیمزه را با ادویههای خودم قابل خوردن میکردم. شرط لازم برای پینمانویس یا تصویرگر علاقهای جنونآمیز به فیلم، سینما، انیمیشن و هنرهای تصویری است.
مخاطب کتاب و زبان محاورهای آن
در بخش دیگری از نشست علیرضا رحیمی در پاسخ به این سؤال که آیا این کتاب با متن فنی خود برای نوجوانان قابل درک است یا خیر؟ گفت: زبان این کتاب سخت است و تعارف نداریم. اما ایشان از تکنیک شکستهگویی و زبان محاوره استفاده کردهاند که در عین سادگی، کار بسیار دشواری است. این محاورهای بودن، متن را برای خواننده ساده و روان کرده و حس راحتی و خودمانی بودن را منتقل میکند.
سعید رزاقی نیز درباره انتخاب عمدی این زبان گفت: من میخواستم حس راحتی و اعتماد به نفس را به مخاطب نوجوان منتقل کنم. میخواستم بفهمد که من رفیقش هستم، نه کسی که از بالا به او نگاه میکند. کار پینما ذاتاً باید خودمانی و راحت گفته شود.
همچنین رزاقی در پاسخ به این سؤال مجری درباره امکان افزودن قابلیتهای واقعیت افزوده برای افزایش کارایی آموزشی، گفت: خیلی کارها میشود کرد، اما این کتاب به تنهایی برای ایجاد آمادگی ذهنی کافی است. برای مباحث پیچیدهتر میتوان از فیلمهای آموزشی یا کلاسهای آنلاین در کنار کتاب استفاده کرد.
آینده پینما در تقابل با هوش مصنوعی
یکی از بخشهای پربحث نشست، بررسی آینده هنر پینما در عصر هوش مصنوعی بود. مهرداد غفارزاده با بیان نگرانی خود از سرعت پیشرفت هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی دارد با سرعت وحشتناکی در همه عرصهها، از جمله هنر پیشرفت میکند و روزبهروز قویتر میشود. سوال من از علیرضا رحیمی این است که با چنین وضعیتی آیا آیندهای برای حرفه پینما متصور است و آیا این مجموعه میتواند مخاطبان خود را پیدا کند؟
علیرضا رحیمی در پاسخ، با استناد به قانون بقای ماده و انرژی گفت: به نظر من هیچچیز از بین نمیرود، بلکه شکل عوض میکند. سپهرهای ارتباطی و تخصصها تبدیل میشوند. هوش مصنوعی ابزاری است که در صورت سوار شدن بر آن میتواند بسیار کمککننده باشد و فضا را بازتر کند. هرچند ارزش آثاری که توسط انسان و با خلاقیت ذاتی او خلق میشوند، همچنان پابرجا خواهد ماند.
سعید رزاقی نیز با تاریخی نگاه کردن به این موضوع گفت: هر چیز جدیدی در علم و هنر، در بدو ورود مخالفان زیادی دارد، اما به مرور زمان پذیرفته میشود. این روندی طبیعی در تاریخ است. هنرمندان باید یا خلاقیت به خرج دهند و از هوش مصنوعی به عنوان ابزار استفاده کنند، یا اینکه کنار بروند. تنبلها همیشه شکایت دارند.
در پایان، سخنرانان به ضرورت حمایت نهادهای فرهنگی از زنجیره کامل تولید محصولات پینمایی از کتاب گرفته تا فیلم و بازی، برای رونق این صنعت اشاره کردند. آنها توافق داشتند که پینما با پیشینه کهن در هنرهای ایرانی (مانند نقاشی قهوهخانهای و پردهخوانی) و قابلیتهای بیانی منحصربهفردش، علیرغم تمام چالشها و در تقابل با فناوریهای جدید، میتواند با اتکا به خلاقیت انسان و پیوند با فرهنگ بومی، به حیات و توسعه خود ادامه دهد.