از افزایش ضربان قلب و تنگی نفس در لحظهی پیمودن خانهای روحزده تا کاهش توانایی مقابله با ویروسها و تغییر ساختار مغز، ترسِ بهظاهر بیضرر میتواند در پسِ صحنهی شادی هالووینی، بارِ پنهانی بر بدن بگذارد. این گزارش میکوشد با زبان علمی، اما قابلفهم، مسیر تأثیرات منفی ترس بر بدن را بررسی کند.
ترس؛ واکنش بقا یا پاشنه آشیل بدن؟
ترس در اصل یک مکانیسم بقا است. براساس مقاله منتشر شده در سایت «وریول مایند» (very well mind)؛ زمانی که مغز ما یک تهدید واقعی یا خیالی را تشخیص میدهد، سیستم عصبی سمپاتیک فعال میشود؛ پاسخ شناختهشده «مبارزه یا فرار» (fight-or-flight) است. در این حالت، هورمونهایی، چون آدرنالین (epinephrine)، نورآدرنالین (norepinephrine) و کورتیزول (cortisol) آزاد میشوند. این واکنش برای مواقع کوتاهمدت مفید است. اما زمانی که این حالت به دفعات یا مدّت طولانی تکرار شود، خطرآفرین میشود.
سیستم عصبی؛ وقتی «ترس» میماند
هنگامی که ترس از سرگرمی تبدیل به تپش قلب، تعریق و کشمکش ذهنی شود، مغز و سیستم عصبی وارد وضعیتی ماندگار میشوند. پژوهشها نشان دادهاند که در این حالت، ناحیهای از مغز به نام آمیگدالا (amygdala) که مسئول پردازش ترس است، بیشفعال میشود و بخشهای مربوط به حافظه و کنترل هیجان، مانند هیپوکامپ (hippocampus) و کورتکس پیشپیشانی (prefrontal cortex) عملکردشان کاهش مییابد. این یعنی ذهن مستعد واکنشهای سریع، اما کمتفکر میشود؛ و حتی ساختار مغز ممکن است در گذر زمان تغییر کند، کاهش حجم هیپوکامپ و بزرگتر شدن آمیگدالا؛ چیزی که در مطالعات به آن اشاره شده است.
هورمونها و سیستم غدد درگیر ترس
وقتی ترس وارد بدن میشود، غدد فوقکلیه فرمان میدهند هورمونهای مبارزه یا فرار ترشح شوند. افزایش کورتیزول و آدرنالین به منظور تأمین انرژی سریع رخ میدهد (افزایش قند خون، افزایش ضربان، گشاد شدن مردمکها، جریان خون به عضلات).
اگر این وضعیت مکرر شود، بدن در حالت هشدار مزمن قرار میگیرد این چیزی است که پژوهشگران آن را «بار همهواری تنظیمی» (allostatic load) مینامند. این بار تجمعی، در بلندمدت منجر به فشار خون بالا، تصلب شرایین، اختلالات متابولیک و فرسودگی زیرساختهای بدن میشود.
تأثیرات بر سیستم ایمنی
ترس و استرس کوتاهمدت میتوانند سیستم ایمنی را تحریک کنند، اما هنگامی که ترس به شکل مزمن درمیآید، اثر مخالف دارد: سیستم ایمنی تضعیف میشود. مطالعات نشان میدهند که افزایش طولانیمدت کورتیزول، التهاب مزمن را تحریک کرده و تولید گلبولهای سفید را کاهش میدهد.
علاوه بر این، براساس تحقیقات «مدرسه پزشکی هاروارد» (harvard medical school)، پیامرسانهای ایمنی مانند سایتوکینها (cytokines) که معمولاً برای مقابله با عفونتها فعال میشوند، اینبار با مغز در ارتباط شده و واکنشهای اضطرابی و ترس را تحریک میکنند؛ مثلاً در مطالعهای مشخص شد که سایتوکینهای خاصی که فعالیت آمیگدالا را تقویت میکنند و ترس و اضطراب را تشدید میکنند. در نتیجه، بدن در وضعیتی قرار میگیرد که نهتنها شکنندهتر در مقابل بیماریها میشود، بلکه ممکن است داربست عصبی – ایمنی لازم برای بازسازی و بهبود را نیز از دست بدهد.
دستگاه قلبی-عروقی و گوارش؛ قربانیان ناخواسته ترس
وقتی بدن در حالت ترس فعال میشود، فشار خون و ضربان قلب بالا میرود، رگها تنگ میشوند، و جریان خون به سمت اندامهای حیاتی و عضلات هدایت میشود. این وضعیت اگر بیش از حد شود، به فشار خون مزمن، ریسک حمله قلبی و اختلال عروقی منجر میشود. همچنین، گردش خون کمتر به دستگاه گوارش میرسد، عملکرد هضم کاهش مییابد، و مشکلاتی نظیر سندرم روده تحریکپذیر، زخم معده و سوءهاضمه ممکن است افزایش یابند.
خواب، متابولیسم و ترس مزمن
ترس مداوم خواب را مختل میکند. بیداریهای شبانه، کاهش عمق خواب، و کاهش مرحلۀ «رِم» (REM) دیده شده است. خواب با حرکت سریع چشم یا خواب یا «رِم» (Rapid Eye Movement Sleep) یکی از مراحل خواب است که در آن بدن در حالت خواب عمیق به سر میبرد ولی واکنش مغز در حالت بیداری است.
این اختلال خواب، بهنوبه خود، سیستم عصبی و ایمنی را بیشتر میفرساید. ضمن اینکه ترس و استرس بر متابولیسم تأثیر میگذارند: مقاومت به انسولین، افزایش قند خون، و در نهایت ریسک دیابت نوع ۲ افزایش مییابد. همچنین، بدن برای مقابله با استرس مجبور است منابع انرژی بیشتری مصرف کند، که میتواند به خستگی مزمن و کاهش توان دفاعی منتهی شود.
وقتی ترس بازی هالووین فراتر از سرگرمی میرود
در روزهایی، چون هالووین، مردم عمدتاً هدف دارند حس وحشت و ترس را تجربه کنند. لباسهای ترسناک، داستانهای شبانه، خانههای ترسناک، دستکم برای چند ساعت. اما اگر فردی بیش از حد به این تجربیات معرض شود. مثلاً کودکانی که پیوسته ترسیدهاند یا فردی که حساسیت عصبی بالاتری دارد؛ پتانسیل آن وجود دارد که این تجربه «تنش حاد» به «استرس مزمن» تبدیل شود.
تنش مکرر یا تجربهی ترس شدید میتواند سوئیچ فعالشدن سیستم مبارزه یا فرار را بارها فشار دهد و بدن را در حالت آمادهباش مداوم قرار دهد. اگر فرد بعد از هالووین به روتین خواب، آرامش، فعالیت بدنی برنگردد، ممکن است آن شوخی ترسناک تبدیل به عامل فرسایش شود.
ترس در وهله اول یک مکانیزم دفاعی قدرتمند است، اما وقتی تبدیل به تجربهای مداوم شود، از دوستِ بدن به دشمن تبدیل میشود. سیستم عصبی، غدد درونریز، سیستم ایمنی، قلب و عروق، دستگاه گوارش، خواب و متابولیسم همه در تعاملی پیچیده با ترس قرار میگیرند.
در روزهایی مانند هالووین، تجربه ترسِ کوتاهمدت سرگرمی ممکن است بیخطر باشد؛ ولی اگر فرد حساس باشد یا تجربۀ ترس تکرار شود، پیامدها جدیاند.
به همین دلیل، آگاهی از وضعیت خود، مراقبت از آرامش روانی، خواب کافی، تغذیه مناسب و بازگشت سریع به روتین بعد از تجربههای هیجانی، مهم است تا بدن ما به تعادل اولیهاش بازگردد.
ترس وقتی در محدوده و کنترل پذیر باشد، میتواند هیجانبخش باشد؛ اما وقتی از آن فراتر رود، تبدیل به چیزی میشود که نه فقط هیجان، بلکه آسیب میآفریند.
انتهای پیام/