شناسهٔ خبر: 75553411 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

در بحث علمی صبور، در برابر انحرافات جدی و قاطع

حوزه/ شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی، از برجسته‌ترین شاگردان امام خمینی(ره)، فقیهی صاحب‌نظر، مفسری ژرف‌اندیش و اندیشمندی نوآور بود که با استقلال علمی و بینش فلسفی خود، نقشی ماندگار در حوزه نجف برجای گذاشت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه، شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی، نه تنها در فقه و اصول صاحب‌نظر بود، بلکه در فلسفه نیز مطالعاتی عمیق داشت. نوشته‌ها، یادداشت‌ها و تقریرات علمی او نشان می‌دهد که در هر حوزه‌ای از علوم رایج حوزوی، تا نهایت مباحث پیش ‌رفته و به نتیجه‌ای مستحکم رسیده است.

وی ذهنی تحلیلگر داشت و در طرح مسائل، ابتدا سعی می‌کرد همه جوانب موضوع را بسنجد و ارزیابی کند و سپس به نتیجه صحیح برسد. یکی از فضلای نجف، درباره ایشان گفته بود: «من در عمرم کسی را ندیده‌ام که چنین حضور ذهن و انسجام فکری‌ای در مباحث خود داشته باشد! گویی هر مطلبی در ذهنش، در جای خودش نشسته بود و هیچ ناآرامی یا تردیدی در بیان او نیست». این ویژگی، حاج آقا مصطفی را در میان شاگردان حضرت امام، متفاوت و ممتاز کرده بود.
حاج آقا مصطفی بیش از هر چیز و به دلیل فهم دقیق خود، ثبات داشت و به مبانی علمی‌اش وفاداری نشان می‌داد. ایشان معتقد بود که اگر کسی در اصول خود متزلزل شود، علمش بی‌اساس خواهد شد.

او از مبانی‌ متقنی که داشت، هیچ‌گاه عدول نمی‌کرد و این اصل را حتی در گفت‌وگوهای علمی با دیگران نیز حفظ می‌نمود. گاهی طلاب از او سؤال‌های علمیِ متنوع می‌کردند، اما پاسخ‌هایش همیشه مبتنی بر همان زمینه‌های فکری خودش بود؛ به همین دلیل در حوزه معروف بود که حاج آقا مصطفی در بحثِ علمی، دقیق، منظم و صبور است، اما در برابر انحراف عقیدتی و نظری، بسیار جدی و بی‌ملاحظه رفتار می‌کند!

استقلال علمی و فکری

همه فضلای قم و نجف بر این نکته اتفاق نظر داشته و دارند که حاج آقا مصطفی صاحب رأی و دیدگاه علمیِ مستقل بود. هرچند که از شاگردان ممتاز امام خمینی و دیگر مراجع و اساتیدِ مطرح حوزه به‌شمار می‌رفت، اما در تحلیل نظریات علمی خود، بدون تقلید یا وابستگی سخن می‌گفت. برخی از بزرگان اظهار کرده‌اند که وقتی وی درباره مسئله‌ای بحث می‌کرد، حتی اگر نظرش مخالف مشهور بود، آن را با استدلال‌های روشن و مبسوط ارائه می‌داد و به همین دلیل مورد توجه قرار داشت. او نه به خاطر انتساب خانوادگی، که به دلیل قدرت علمی، استقلال و روش منطقی‌اش چنین جایگاهی یافت.

نوآوری‌ها و تأسیسات حاج آقا مصطفی، در مباحث فقهی و تفسیری، بیش از هر حوزه دیگری از علوم و معارف اسلامی جلوه‌گر بود و آثار ایشان، شاهدی بر این مدعاست. او سعی می‌کرد میان فقه، فلسفه و اخلاق پیوند برقرار کند؛ مثلا در توضیح برخی احکام فقهی، نکات اخلاقی یا فلسفی را نیز وارد بحث می‌کرد تا ریشه‌های معنوی حکم روشن شود. همین تلفیق، سبک تازه‌ای در تدریس علوم در حوزه نجف ایجاد کرد که قبلا رایج نبود. بسیاری از فضلا می‌گفتند: درس حاج آقا مصطفی، تنها درس استنباط احکام نبود، بلکه نوعی تبیین جامع از معارف دینی به‌شمار می‌رفت.

تفسیر حاج آقا مصطفی، اثری است خاص و متفاوت از تفاسیر معمول. در این اثر نفیس نه‌تنها مباحث رایج و اجتهادی تفسیری، که نکات ادبی، فلسفی، اجتماعی و حتی برخی علوم غریبه نیز درهم آمیخته‌اند! او هنگام تفسیر، آیات را از چند بُعد می‌دید: از دید بلاغت و معانی، از منظر اخلاقی و از حیث تأثیرات اجتماعی. هر آیه را با نگاهی چندوجهی بررسی می‌کرد تا خواننده احساس کند که قرآن تنها کتابِ احکام نیست، بلکه راهنمای جامع زندگی در همه ابعاد است. یکی از مراجع بزرگ نجف، درباره این تفسیر گفته بود: «در این کتابِ حاج آقا مصطفی، عمق تفسیری، دقت و نظم به گونه‌ای است که از بسیاری از تفاسیر رایج متفاوت‌ است و در آن اجتهادِ خالص دیده می‌شود...».

در نجف، حاج آقا مصطفی از چهره‌های ممتاز و برجسته حوزه علمیه به‌شمار می‌رفت. مراجع، علما و مدرسین آن مرکز علمی، با احترام از او یاد می‌کردند و بسیاری از کسانی که بعدها از اساتید نامدار آن حوزه و نیز حوزه قم شدند، در آن مقطع از درس‌های ایشان در فقه و اصول استفاده می‌کردند و بهره علمی فراوان بُردند. درس اصولی که ایشان در حوزه نجف تدریس می‌کرد، در میان طلاب به‌عنوان درسی قوی و دقیق شناخته می‌شد؛ زیرا او مباحث را با تسلط و توانی مثال‌زدنی به پیش می‌برد و هیچ نکته‌ای را بدون تحلیل و ارزیابی جامع رها نمی‌کرد.

کسانی که آن درس‌ها را ندیده بودند، بعدها در آثارش متوجه شدند که عمق و ژرفای اندیشه‌های وی، تا چه حد بوده است. کتاب «تحریرات فی الاصول»، که از ایشان باقی مانده، شاهدی بر این مدعاست. در مجموع تصور عمومی در حوزه نجف این بود که اگر حاج آقا مصطفی زنده می‌ماند، از مدرسین و مراجع آینده این حوزه می‌شد؛ زیرا هم پشتوانه فکری قوی داشت و هم تعهد دینی و هم اخلاقِ بسیار مؤثر. فی‌الواقع از نظر اهل علم، درگذشت او ضربه بزرگی به ذخیره علمی حوزه به‌شمار می‌رفت.

حاج آقا مصطفی در عین جوانی، عالمی جامع و متفکری نقاد بود. ذهنی تیزفهم و از آن مهم‌تر قلبی با ایمان و اخلاص و سرشار از محبت الهی داشت. او از آن دسته دانشمندان حوزه بود که علم را برای کمال انسانی می‌خواست، نه برای عنوان و شهرت. استواری علمی، تواضع عملی و سلوک عرفانی، سه ویژگی جدانشدنی‌اش بودند. تفسیر و سایر آثار و نیز یادداشت‌هایش، گویای روح جست‌وجوگر و پرسشگر اوست. در حقیقت حاج آقا مصطفی، پُلی میان تفکر عقلانی و ایمان بود؛ مردی که علم را به عنوان ابزار شناخت حقیقت می‌دید و روشن است که همین روح علمی و معنوی موجب شد آثارش تا امروز الهام‌بخش بماند و نامش ماندگار شود.

بیان مرحوم آیت‌الله محمدهادی معرفت در جامعیت علمی و اخلاقی شهید
خاطرم هست که یک ‌بار به من فرمود: «من در حال نگارش تفسیری هستم، خوب است آن را ملاحظه کنید». پس از مطالعه، نکات تکمیلی‌ام را خدمت ایشان گفتم و به‌راحتی پذیرفت. تفسیرش پر از ظرایف ادبی، فلسفی و عرفانی بود و این امر، نشان از گستردگی اطلاعات علمی و مطالعات و تحقیقاتش داشت. وسعت آن تفسیر به‌قدری بود که عمر یک انسان برای اتمامش کافی نبود! به ایشان گفتم: اگر به همین صورت پیش برود، در نهایت ممکن است کار ناتمام بماند. مثال زدم: در المیزان مباحث ابتدا گسترده است، اما بعدها خلاصه‌تر شده، درحالی‌که تفاسیر فخر رازی یا مجمع‌البیان، یکنواخت مانده‌اند. بهتر است انسان توان و عمر خود را در نظر بگیرد تا کار ابتر نماند. به‌هرحال همین چند جلدی که از تفسیرشان به نگارش درآمد و بعدها به چاپ رسید، برای محققان مغتنم است.
با وجود جایگاه علمی ــ و پس از چند سال ــ اجتماعیِ بالا، ذره‌ای تکبر و تفرعن در رفتارش دیده نمی‌شد. بسیار متواضع و فروتن بود. مهم‌تر از تمامی اینها، جامع در تفسیر، فقه، اصول، فلسفه و عرفان بود و اگر عمرش کوتاه نمی‌شد، به‌نظر من پس از حضرت امام، شایسته‌ترین فرد برای معرفی و پیشبرد آرمان‌های ایشان به‌شمار می‌آمد. او با عرفا و اهل سلوکِ نجف و کربلا نیز نشست‌وبرخاست داشت. روحیه بلند داشت و حتی اگر کسی برخلاف نظرش سخن می‌گفت، او را تشویق می‌کرد! به یاد دارم در نجف کتابی نوشتم به نامِ «تناسخ‌الارواح». در این نوشتار، در موضوعِ تجرد روح مناقشه کردم. با اینکه ایشان قائل به تجرد بود، پس از مطالعه کتاب به من گفت: «هرکس برای خود دلایلی دارد، دلایل شما هم در حد خود قابل توجه است...». این منش علمی، مرا متأثر کرد.
مرحوم حاج آقا مصطفی پس از دوره کوتاهی شرکت در درس اعلام نجف، بیشتر در درس حضرت امام شرکت می‌کرد و اهل بحث و اشکال هم بود. ایشان هیچ‌گاه در پی شهرت یا وجهه علمی نبود و در عین حال، فقط برای تحقیقات علمی اعتبار قائل می‌شد. با احاطه‌ کاملی که به دیدگاه‌های پدر داشت، نکات مبهم دروس ایشان را برای دیگر شرکت‌کنندگانِ درس روشن می‌کرد. از نظر وسعت معلومات، نسخه‌ دوم پدرش بود. امام در علوم جدید و طبیعی نیز، اطلاعاتی داشتند و گاه مباحثی فلکی و امثال آن را در دروس خود مطرح می‌کردند. حاج‌آقا مصطفی هم بدون تحصیلات دانشگاهی، در حوزه مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، آگاهی‌های فراوان داشت و تنها به علوم حوزوی اکتفا نمی‌کرد. اصولا نمی‌توان او را از امام جدا دانست. بسیاری معتقد بودند که حالات علمی و عملی حاج‌آقا مصطفی در جوانی، شبیه به امام در همان سنین بود. وی ضمن شرکت در درس پدر، خود نیز خارج اصول تدریس می‌کرد و دراین‌باره، دقایق و تحقیقات جالبی داشت. به تفسیر کلام‌الله مجید، بسیار علاقه‌مند و خود نیز در حال نگارش تفسیری جامع بود که مع‌الاسف به پایان نرسید.
علما و فضلای حوزه، میانه‌رو هستند. کسانی که سراسر وقتِ خود را به نماز و عبادت می‌گذرانند، در حقیقت بیکارند! امام سه ساعت پس از غروب، به حرم مطهر امیرمومنان(ع) می‌رفتند و زیارت‌نامه می‌خواندند. کُل مراسم، در حدود نیم‌ساعت طول می‌کشید. حاج‌آقا مصطفی نیز، همین‌گونه بود. مستحبات را در حد معمول انجام می‌داد؛ زیرا فقیه باید بیشتر وقت خود را صرف تحقیق کند. مطالعه در فقه و نقد آرای دیگران، خود عبادت است. اهتمام به نوافل موجب برکت وقت می‌شود، اما نباید در آن افراط کرد. ایشان همانند پدرش، در عبادت معمولی و خداپسندانه رفتار می‌نمود.
مورخ انقلاب حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حمید روحانی
ایشان چهره‌ای مستقل، فقیهی ژرف‌اندیش و مبارزی با اراده بود.دارای «استقلال نظر و صاحب‌ رأی بود. ایشان نه به‌طور کامل تحت تأثیر امام بود و نه سایر علمای مطرح وقت. در درس اشکالاتی را به امام وارد می‌کرد و در مواردی با علمای وقت اختلافاتی داشت، حتی در سال‌های آخر عمرشان با مرحوم آیت‌الله خویی و حکیم نیز اختلاف نظراتی در مسائل سیاسی و فقهی داشتند. از آیت‌الله خویی سوال کردند که آیا رفتار دولت عراق با ایرانی‌ها خوب نبوده؟ ایشان در پاسخ گفته بود که رفتار «دولت موقر عراق» قابل قبول است؛ حاج آقا مصطفی گفت تا زمانی که این اظهارات تکذیب نشود، من با ایشان دیگر ارتباطی نخواهم داشت. شاید به همین علت که این دلخوری از جانب آقا مصطفی وجود داشت، امام پیشنهاد دادند که نماز میت بر پیکر آقا مصطفی را آیت‌الله خویی بخواند تا این کدورت برطرف شود.

سبک تدریس ایشان بسیار عمیق و تحقیقی بود. برخلاف آیت‌الله خویی که معمولاً به صورت ساده از روی کتاب تدریس می‌کرد، آقا مصطفی به صورت تحلیلی و انتقادی درس می‌داد. نظرات علما مانند آیت‌الله خویی، آیت‌الله حکیم و حتی امام را مطرح می‌کرد و سپس نقد می‌کرد و در نهایت نظر خود را بیان می‌کرد. این روش نشان از روحیه تحقیق و تفحص عمیق او داشت.

منابع:

ویکی امام خمینی

پژوهشکده تاریخ معاصر

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برچسب‌ها: