شناسهٔ خبر: 75535528 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

پرستاری در آینه حضرت زینب (س)؛ روایت عشق در دل رنج

سالروز میلاد حضرت زینب کبری (س)، بانوی صبر و ایثار، فرصتی است برای تجلیل از پرستارانی که با دستان خسته و دل‌های عاشق، مرهم درد انسان‌ها هستند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، در تقویم دل‌های مؤمنان، روزی هست که از سپیده‌اش عطر مهربانی می‌بارد، از هوایش نسیم صبر و شجاعت می‌وزد و از آفتابش نور ایمان و فداکاری ساطع می‌شود، روزی که زمین به آمدن دختری سرفراز بالید؛ بانویی که در تاریخ انسانیت، نامش مترادف شد با ایثار، شجاعت، وقار و پرستاری از درد و داغ. او حضرت زینب کبری (س) است؛ دختر علی (ع)، یادگار فاطمه (س)، خواهر حسین (ع) و تسلای دل مجروح کربلا.

میلاد این بانوی بزرگوار، نه تنها یادآور ولادت نوری در خانه‌ ولایت بوده، بلکه یادآور تجلی مفهوم پرستاری در والاترین شکل انسانی و الهی آن است. از همین رو، روز میلاد زینب کبری (س) را روز پرستار نامیده‌اند؛ چراکه در میان طوفان مصیبت و در میان خیمه‌های سوخته‌ عاشورا، زینب بود که با دستانی لرزان از غم و دلی استوار از ایمان، زخم‌ها را می‌بست و جان‌های خسته را مرهم می‌نهاد.

پرستاری در فرهنگ ما تنها به معنای مراقبت از جسم نیست؛ پرستاری یعنی همراهی با رنج، یعنی تسکین جان دردمند، یعنی چراغ بودن در تاریکی اندوه و چه کسی بهتر از زینب کبری (س) می‌تواند معنای راستین پرستاری را مجسم کند؟ در دشت خون‌بار کربلا، آن‌گاه که آفتاب عاشورا بر پیکرهای بی‌جان و زخم‌خورده می‌تابید، این زینب (س) بود که در میان ناله‌ کودکان و آه مادران، قامت افراشت و صبوری را معنا کرد.

او نه فقط پرستار تن‌های خسته و مجروح بود، بلکه پرستار روح‌های درهم‌شکسته‌ اهل حرم نیز شد. زینب (س) در میان شعله‌های مصیبت، پناهگاه دل‌های بی‌پناه بود؛ دل‌هایی که از داغ حسین (ع) و یارانش سوخته بود و نیاز به مرهمی داشت که تنها از قلبی ملکوتی برمی‌خاست.

در شب یازدهم محرم، وقتی که ناله‌ کودکان یتیم آسمان را می‌شکافت، زینب کبری با دستی مهربان اشک‌ها را از چهره‌ها زدود و با صدایی آرام، دل‌های لرزان را به صبر فراخواند. در همان شب تاریک، این زینب بود که در سکوت خیمه‌ها، زخم‌های علی‌اکبر (ع)، قاسم (ع) و عبدالله (ع) را با اشک‌های خویش شست و پرستاری کرد از تن‌هایی که دیگر نفسی نداشتند، اما روحشان در آسمان‌ها پرواز می‌کرد.

وقتی از پرستاری صحبت می‌کنیم، در حقیقت از زینب (س) سخن می‌گوییم. پرستاری، یعنی ایستادن در برابر رنج انسان و گفتنِ اینکه هنوز مهربانی زنده است، یعنی لمس درد دیگران و کاستن از آن با عشق، صبر و لبخند. حضرت زینب (س) نخستین آموزگار این معناست چراکه او پرستاری را از خانه‌ پدر، از دامان مادر و از مکتب برادر آموخت.

وی از علی (ع) شجاعت را، از فاطمه (س) مهربانی را و از حسین (ع) عشق را فراگرفت و در کربلا نه تنها پرستار زخمیان بلکه پرستار پیام عاشورا بود. پس از آنکه شمشیرها آرام گرفت و خیمه‌ها سوخت، زینب (س) پرچم حقیقت را در دست گرفت و با فصاحت خود، از کوفه تا شام، از ویرانی تا عزت، پیام خون شهیدان را زنده نگه داشت. او نه تنها پرستار تن‌های مجروح، بلکه پرستار ایمان بود؛ ایمانی که اگر او نبود، شاید زیر آوار غم و سکوت دفن می‌شد.

در روزگار ما پس از گذشت ده ها قرن از آن دوران، در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، در دل شیفت‌های شبانه و روزهای پراضطراب، فرشتگان سفیدپوشی هستند که با چشمانی بیدار و دستانی خسته، از جان انسان‌ها مراقبت می‌کنند و بی‌هیاهو و بی‌ادعا، عشق را در قالب خدمت جاری می‌سازند. هر بار که دستی مهربان فشار خون بیمار را می‌گیرد، هر بار که صدایی آرام به بیمار امید می‌دهد و هر بار که پرستاری در میان درد و خستگی لبخند می‌زند، نوری از جنس زینب کبری در دل انسان می‌تابد.

پرستاران امروز، وارثان روح زینب‌اند. آنان در لباس سفید خود، پرچم سپیدی و امید را برافراشته‌اند. روز میلاد حضرت زینب (س)، در حقیقت روز تجلیل از انسان‌هایی است که در راه شفا و آرامش دیگران، از آسایش خود می‌گذرند. در روزهای سخت بیماری‌های واگیردار، در هنگامه‌های بحران، در دل شب‌های سرد و بی‌خواب، این پرستاران‌اند که مانند زینب در کربلا، با صبر و ایثار در میدان می‌مانند و با دستان خسته‌شان زندگی را به بیماران بازمی‌گردانند و با دل‌های پاکشان به خانواده‌ها امید می‌دهند.

صبر زینب (س)، الگویی جاودانه

اگر پرستاری بر ستون‌هایی استوار است، نخستین ستون آن صبر است؛ همان تاجی که بر سر زینب کبری (س) نهاده شد. او در کربلا دید که چگونه عزیزانش یکی پس از دیگری پرکشیدند، اما هرگز شکوه نکرد. در مجلس ابن‌زیاد و دربار یزید، با صدایی که از یقین برمی‌خاست، گفت: «ما رأیتُ إلا جمیلاً»؛ من جز زیبایی ندیدم و این جمله، نه فقط شعری از ایمان، بلکه درسی برای همه‌ انسان‌هاست؛ به‌ویژه پرستارانی که هر روز با رنج و درد مواجه‌اند.

آنان نیز در کنار بستر بیماران، با وجود خستگی، زیبا می‌بینند؛ زیبایی خدمت، زیبایی نجات، زیبایی امید. حضرت زینب (س) در تاریخ نه به‌خاطر رنجی که کشید، بلکه به‌خاطر ایستادگی‌اش در برابر ظلم و پیام‌رسانی‌اش پس از عاشورا، به قله‌ جاودانگی رسید. او نخستین مدافع سلامت و حقیقت بود زیرا از حقیقتی پرستاری کرد که اگر خاموش می‌ماند، امروز انسان‌ها از آن بی‌بهره بودند. او در اسارت، پرستاری از پیام خون حسین (ع) را ادامه داد.

سخنانش در کوفه و شام، نه فقط خطبه‌هایی از اعتراض، بلکه فریادهایی از آگاهی بود. زینب به همه آموخت که پرستاری، یعنی نگهبانی از ارزش‌ها، حقیقت و انسانیت. پرستار زینب است اگر در دل مصیبت، لبخند مهربانی دارد؛ اگر در میان ناله‌ بیماران، آرامش می‌پراکند و اگر در سکوت شب‌های بیمارستان، بر دستان بیماران دعا می‌خواند. این است الگوی جاودانه‌ پرستار. پرستاری یعنی ایستادن در اوج بحران، فرو نریختن در برابر رنج و برافروختن چراغی در دل شب تار.

در میهن عزیزمان ایران، پرستاران بسیاری هستند که در سنگر سلامت، جان خویش را فدای آرامش مردم می‌کنند. آنان شاید شناخته‌شده نباشند و نامشان بر زبان‌ها نیاید، اما در دفتر خدا، نامشان درخشان است. آنها معتقدند پرستاری فقط یک شغل نیست؛ یک عهد و ایمان و در واقع نوعی زیستن است. پرستار واقعی، از صبح تا شب درگیر درمان جسم نیست، بلکه روح انسان را نیز پرستاری می‌کند و با لبخندش، صبرش و مهرش، امید را در دل‌ها زنده نگه می‌دارد.

بنابراین روز میلاد زینب کبری (س)، روز سپاس از کسانی است که چون او، چراغ صبر و ایثار را روشن نگاه داشته‌اند. این روز، فرصتی است برای نگاهی عمیق‌تر به جایگاه پرستاران؛ آنان که در میان درد و درمان و در میان مرگ و زندگی، نقش پیامبران عشق را ایفا می‌کنند. این روز یادآور تولد نوری است که ظلمت را شکست و بر تارک انسانیت نشست زیرا زینب (س) ، بانوی صبر و وقار، فریاد و ایمان و پرستار دردهای بشر است.

به راستی در آینه‌ وجود او، پرستاری معنا یافت، صبر جان گرفت و ایثار جاودانه شد. درود بر زینب کبری (س)، الگوی جاودانه‌ انسانیت و درود بر پرستاران این سرزمین که با صبر و عشق، راه او را ادامه می‌دهند. روزتان مبارک، فرشتگان سپیدپوشِ زینبی.

یادداشت: صدیقه صباغیان

انتهای پیام/