به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ با توجه به تحولات اخیر سوریه و تنشهای گستردهای که پیرامون فرقه دروزیها رخ داده به بازخوانی اعتقادات دروزیها از منظر تاریخ میپردازیم این مقاله نوشته «دانیل دُ اسمت» در دایرة المعارف بزرگ اسلامی است:
فرقۀ دروز در سال 408 قمری (1017 میلادی) در قاهره و متأثر از شخصیت مرموز و غالی الحاکم بامرالله (خلافت: 386-411 ق / 996-1021 م)، ششمین خلیفۀ فاطمی و شانزدهمین امام اسماعیلی، شکل گرفت. برخی از داعیان وفادار او علناً الحاکم را خدا خواندند و او را به عنوان آخرین تجسد الوهیت در قالب انسانی و غایت چنین تجسدی معرفی کردند که لاجرم ناسخ تمام ادیان پیشین، هم در ظاهر و هم در باطن، بود.
پایهگذاران و دوران اولیه: این عقیده ابتدا توسط دو داعی اسماعیلی به نامهای حمزة بن علی و نشتکین (انوشتگین) دَرزی مطرح شد.
- حمزه در 408 قمری (1017 میلادی) همراه با انوشتگین درزی به قاهره رفت.
- رابطه این دو مبلغ به تیرگی گرایید و حمزه، درزی را مسئول آشوبها علیه فاطمیان در قاهره دانست که در واکنش به اعلان عمومی الوهیت الحاکم رخ داده بود.
- در سال 409 قمری (1018 میلادی)، درزی به دست سربازان ترک کشته یا به دستور الحاکم اعدام شد و آموزههای دروزی موقتاً متوقف گردید.
- با اینکه نام «دروزیان» از «دَرزی» گرفته شده و اصطلاح «درزیه» برای نخستین بار در سالنگار انطاکی (420, 422, 428) آمده است، اما هیچیک از نوشتههای درزی منتشر نشد و سهم او در عقاید دروزی ناشناخته مانده است.
- دروزیان در متون کهن خود را «موحدون» میخوانند و عقیدۀ خود را «علمالتوحید» یا صرفاً «التوحید» مینامند. تنها در دوران اخیر (قرن 13 ق / 19 م) بود که نام «درزیه/دروزی» را پذیرفتند.
- با این حساب، حمزة بن علی پایهگذار اصلی آیین دروزی است. منابع غیر اسماعیلی تأیید میکنند که الحاکم فعالانه از حمزه حمایت میکرد و نیروهای مسلح در اختیارش گذاشت.
ناپدید شدن الحاکم و غیبت حمزه: در 27 شوال 411 قمری (13 فوریه 1021 میلادی)، الحاکم در کوههای مقطّم ناپدید شد. چند ماه بعد، حمزه «رسالة الغیبة» را تألیف کرد و از غیبت الحاکم و قریبالوقوع بودن غیبت خود خبر داد. گفته شده که حمزه به مکه گریخت و در 412 قمری (1021 میلادی) به دستور امیر مکه اعدام شد. خلیفۀ بعدی، الظاهر، شاگردان حمزه را به شدت تحت تعقیب قرار داد. پس از حمزه، بهاءالدین المقتنی رهبر جدید جنبش دروزی شد و رسالات متعددی در شرح و بسط عقاید حمزه نگاشت. المقتنی آخرین رسالۀ خود با عنوان «منشور الغیبة» را در 434 قمری (1043 میلادی) نوشت و در آن از غیبت خود و پایان قطعی «دعوت» خبر داد. پس از این تاریخ، جنبش دروزیه در ابهامی عمیق فرو رفت تا اینکه در قرن 9 قمری (15 میلادی) در لبنان دوباره سر بر آورد.
آراء دینی و کیهانشناسی دروزی: آراء دینی دروزیه ریشه در اسماعیلیان ایران دارد که خود بخشی از سنت قرمطی قرن چهارم قمری (دهم میلادی) بودند. این آراء بر پایه فهم دوری تاریخ و توالی «ادوار کشف» و «ادوار سَتر» بنا شدهاند.
- ذات خداوند (که غالباً «مولانا» خوانده میشود) دو وجهی است: الوهیت او (لاهوت) مخفی میماند، اما خود را از طریق ذات بشریاش (ناسوت) آشکار میکند.
- ناسوت در طول تاریخ به اشکال جسمانی مختلفی ظاهر شده که آن را «اقمصة» (جمعِ قمیص، به معنای پیراهن) میخوانند. اینها دراصل جسم نیستند و صرفاً تصاویر یا اشباحاند.
- مفهوم «تأنیس» به ظهورات متوالی خداوند اشاره دارد که هم به معنای «اُنسگرفتن» و هم به معنای «انسانشدن» است. این عقیده از سنت شیعی پیشین درباره الوهیت و بشریت ائمه برگرفته شده است.
- دورِ کشف: خداوند در کالبد انسانی ظاهر میشود و بشریت به او دسترسی مستقیم دارد. با این حال، بسیاری این ظهور را نادیده میگیرند یا علیه آن طغیان میکنند.
- نمایش آسمانی و کیهانشناسی: این ظلمت ناشی از «نمایشی آسمانی» است که در جهان معقولات و هنگام خلقت کائنات رخ داد. دروزیه کیهانشناسی نوافلاطونی اسماعیلیه را پذیرفتهاند.
- عقل اولین خلقت خداوند بود که به اشتباه خود را خدا پنداشت و موجودی ناقص به نام «الضد» (ضد) را ساخت.
- عقل توبه کرد و خداوند برای خنثی کردن ضد، روح جهانی و سه ذات دیگر (کلمه، سابق، تالی) را از عقل منبعث نمود.
- ضد نیز چهار ذات ظلمانی پدید آورد. بنابراین، جهان معقول شامل پنج ذات (حدود) نورانی (عقل، روح، کلمه، سابق، تالی) در مقابل پنج ذات ظلمانی است.
- دورِ سَتر: در طول دور کشف، خدا و پنج حد نورانیاش در هیئت انسانی ظاهر میشوند. همزمان، پنج حد شر و ظلمت نیز برای کارشکنی ظاهر میشوند. اعمال انحرافی ضد به نتیجه میرسد و اکثریت مردم علیه خداوند قرار میگیرند که باعث عقبنشینی خدا و شروع دور ستر میشود.
- در این دوره، خدا پیامبرانی صاحب کتاب (وحی) و احکام (شریعت) میفرستد.
- کتاب و احکام هم معنای بیرونی (ظاهر) و هم معنای پنهان (باطن) دارند. ظاهر برای تنبیه سرکشی است، اما باطن به تشرفیافتگان دانش از خداوند میدهد.
پایان دور ستر و آغاز دوران دروزی: پایان دور طولانی ستر در قرن دوم قمری (هشتم میلادی) با ظهور محمد بن اسماعیل، هفتمین امام اسماعیلی، اعلام شد که به قول قرامطه قائم بود.
- به زعم مؤلفین دروز، خداوند سپس در قالب جسم نخستین خلیفۀ فاطمی ظاهر شد و سپس به تدریج در شخص عبیدالله المهدی، بنیانگذار دولت فاطمی، و در نهایت در هیئت جسمانی الحاکم درآمد.
- سال 408 قمری (1017 میلادی) که الوهیت الحاکم آشکارا در قاهره اعلام شد، نخستین سال دوران دروز و شروع «رسمی» یک دور کشف جدید است.
- در این لحظه، تمام ذوات نورانی در قاهره در قالبهای انسانی حضور داشتند: خداوند در هیئت الحاکم، عقل در قالب حمزة بن علی، و نفس کلی به شکل اسماعیل تمیمی.
- تمام متون وحیانی و احکام ادوار پیشین لغو شدند، زیرا خداوند مستقیماً در دسترس بود.
- تنها شریعت روحانیه باقی ماند که در آن تکلیف مطرح نبود و محدودیتی نداشت. بشریت به وضع بهشتی بازگشته بود و حمزه خود را به عنوان آدم نو معرفی کرد.
- حمزه خود را «صاحبالقیامة» میدانست که «با شمشیر پروردگارمان الحاکم قیام» کرده است. او ادعا کرده بود که الحاکم احکام اسلام را «رکن به رکن»، هم در لفظ ظاهری و هم به معنای باطنی آن، کنار گذاشته است.
- «توحید» (نامی که حمزه بر جنبش خود گذاشت) به عنوان «الطریق الوسطی»، «المحجة الوسطی»، «السیرة المستقیمة» یا «النشوءُ الثالث» معرفی شد که به رستگاری روح میانجامد.
- حمزه مدعی بود که الحاکم مسئولیت نسخ ظاهر و باطن 7 رکن اسلامی (شهادتین، صلات، زکات، صوم، حج، جهاد و ولایت) را به او داده است.
- این 7 رکن با 7 ویژگی دینی توحیدی (خصال توحیدیة دینیة) جایگزین شدند:
- صدق
- حفظ برادران دینی
- ترک تمام فرق اعتقادی پیشین
- برائت از نیروهای شیطان و جباریت
- توحید
- رضا
- تسلیم
- این هفت اصل «شریعت الروحانیه» را شکل میدهند که احکامی «به غیر تکلیف» است که نه ظاهر دارد و نه باطن.
- در ربیعالاول 410 قمری (ژوئیه 1019 میلادی)، حمزه نامهای به قاضیالقضات قاهره نوشت و او را از قضاوت درباره موحدون برحذر داشت، زیرا آنها در اموری مانند ازدواج، طلاق، معاهدات و شهادت، بر اساس شریعت روحانی خود عمل میکردند که مستقل از شریعت اسلامی بود.
- حمزه در رسالهای بیتاریخ، آراء خود درباره طلاق را مطرح کرد که از نظر تخصیص حقوق و وظایف برابر میان زنان و مردان با احکام اسلامی تفاوت دارد.
متون مقدس دروزی: رسائل الحکمة دیانت دروز برپایه رسائل حمزة بن علی و اسماعیل تمیمی که میان سالهای 408-411 قمری (1017-1020 میلادی) در قاهره نوشته شده، بنا شده است.
- علاوه بر این، مجموعه رسالات بهاءالدین المقتنی که آخرین آن به سال 434 قمری (1043 میلادی) بازمیگردد نیز مهم است.
- در مجموع، 111 رساله که عمدتاً به این سه بنیانگذار منسوباند، در مجموعهای معتبر به نام «رسائل الحکمة» جمع شدهاند که متن مقدس دروزیه را تشکیل میدهند.
- این متون، «شریعت دروزیه» را میسازند و آشکارا به قصد جایگزینی قرآن کریم تدوین شدهاند.
- با این حال، دیدگاه حمزه نسبت به قرآن مبهم است؛ نوشتههای او و تمیمی و المقتنی مشحون از آیاتی از قرآن است که به عنوان شاهد آوردهاند و مخاطبشان مسلمان است. آنها آیاتی را که مؤید عقاید خود و ظهور الوهیت در الحاکم میدانستند، تفسیر کردهاند.
- با وجود لغو شدن قرآن با ظهور الحاکم، رسائل حمزه، تمیمی و المقتنی بدل به متون مقدس دین نو شدند.
- اطلاعات قابل اعتمادی در مورد تدوین نسخۀ موجود از «رسائل الحکمة» و تاریخ، مکان و مؤلف آن وجود ندارد.
- سنت تقیه: دروزیه برای تضمین بقای خود به عنوان اقلیتی در محیط متخاصم مسلماننشین و مسیحینشین، عقاید دینی، ادبیات و آیینها و سازمان قانونی و اجتماعی خود را از نظر اغیار (بیگانگان) دور نگه میداشتند و امروز نیز بر همین رویهاند.
- کتابخانههای دروزی به روی محققان غیر دروزی بستهاند و تنها منابع موجود، روایات (گاهی غیرقابل اعتماد) نویسندگان دروزی و نسخ خطی در کتابخانههای غربی است.
- صدها رساله از «رسائل الحکمة» در کتابخانههای اروپا و ایالات متحده موجود است که اغلب در درگیریهای فرقهای از عبادتگاههای دروزی به سرقت رفتهاند.
- عنوان «رسائل الحکمة» به سالهای اخیر بازمیگردد و تا پیش از قرون 12 قمری (18 میلادی) سابقه نداشته است.
- محتوای 111 رساله بسیار متنوع است، شامل توصیف رفتار الحاکم، نسخ اسلام، اصول دین توحید، قوانین شرعی مبهم، مباحث اخلاقی، تاریخ دینی بشریت و ساختار سلسلهمراتبی دعوت دروزی. همچنین شامل اسناد قضایی، ادعیه، اشعار و نامههای تهدیدآمیز است.
- نثر موزون و مسجّع حمزه که سرشار از اشارات قرآنی است، نشان میدهد که او در پی تقلید از قرآن بوده است.
- «رسائل الحکمة» کلام خدا را گزارش نمیکنند؛ بلکه بعضی رسائل بیشتر بر کردار الحاکم «شهادت» میدهند. با این حال، از آنجا که مؤلفان رسائل (حمزه، تمیمی، المقتنی) ظهورهای زمینی وجودهای روحانی تلقی میشوند، رسائل نیز تحت الهام الوهی نوشته شدهاند.
- زمان و شرایط تقدیس نوشتههای بنیانگذاران در هالهای از ابهام است. برخی سنتها میگویند المقتنی این مجموعه را شکل داد.
- منابع دیگر ادعا میکنند که گردآوری «رسائل الحکمة» در لبنان و در دورانی متأخرتر، یعنی قرن 7 یا 8 قمری (13 یا 14 میلادی) انجام شده است.
- کهنترین نسخ خطی موجود در کتابخانههای غربی به پیش از قرن 10 قمری (16 میلادی) نمیرسند، به جز یک نسخۀ خطی در کتابخانۀ بادلیان آکسفورد که ممکن است به قرن 7 قمری (13 میلادی) برسد.
- این نسخ خطی متن واحدی با معدودی اختلافات و اغلاط نگارشی دارند که نشان میدهد در دورهای خاص، رسائل دروزی تقدیس شده و مانند قرآن حکم متن مقدس یافتهاند و نسلهای متمادی کاتبان دروزی آن را عیناً رونویسی کردهاند.
- خصوصیات فیزیکی نسخ خطی:
- متن با دقت درون چهارچوبی از یک یا دو خط با جوهر سرخ نوشته شده است.
- خط مورد استفاده، خط نسخ است و عناوین متن به خط ثلث قید شده است.
- کلمات بااهمیت یا ایدههای جدید با جوهر قرمز، اخرا، زرد یا سبز نوشته شدهاند.
- تعداد سطور هر برگ، عدد فرد است (معمولاً 11، 13 یا 15 سطر).
- بعضی از نسخ با طرحهای هندسی و گل و گیاه تزیین شدهاند.
- نقطههای قرمز و مشکی در متن وجود دارد که احتمالاً نشانۀ قرائت متن در مراسم دینی در «خلوتها» (محل عبادت دروزیان) است.
- بخشهایی از رسائل به الحانی که یادآور قرائت قرآن است، قرائت میشوند.
- تقریباً تمام نسخ خطی اعرابگذاری میشوند، اما این اعرابگذاری یکسان نیست و با تلفظ عربی کلاسیک یکی نیست.
- تعداد کمی از نسخ شامل شرح و تعلیقاتی با جوهر قرمز در بالای متن یا حاشیه هستند که تفسیر رسائل را نشان میدهد.
تحولات پس از قرون میانی و عصر جمالالدین تنوخی:
- معضل اصلی در فهم تاریخ و عقاید دروزی، وجود فاصلهای چهار قرنی میان شروع نهضت در قرن 5 قمری (11 میلادی) در مصر فاطمی و «رنسانس دروزیه» در قرن 9 قمری (15 میلادی) در لبنان است که با شخصیت جمالالدین تنوخی (820-884 ق / 1417-1479 م) آغاز شد.
- تقریباً هیچ منبعی در مورد دروزیه در این چهار قرن تاریک در دست نیست.
- زندگینامهنویسان دروزی روایات متناقضی درباره تنوخی ارائه میدهند؛ گاهی او را مسلمان سنی معتقد و عالم برجستهای در تفسیر قرآن و احکام اسلامی میدانند، در حالی که منابع دیگر دانش عمیقی از «رسائل الحکمة» را به او نسبت میدهند که از طریق الهام الهی حاصل آمده است.
- اغلب نویسندگان تنوخی را مصلح جامعه دروزی میدانند، اما برخی اقدامات او را در مسیر «اسلامی» (ساخت مساجد و مدارس قرآنی، تأکید بر شریعت سنی) میبینند، در حالی که برخی دیگر او را بنیانگذار نظام احکام دروزی بر مبنای «رسائل الحکمة» و مستقل از شریعت اسلامی میدانند.
- بحث بر سر معرفی دیانت دروزی به عنوان جامعهای از مسلمانان سنیمذهب (یا شیعه) یا دیانتی خارج از منظومۀ اسلام، هنوز هم ادامه دارد.
- تنوخی مبدع ادبیات درونفرقهای دروزیه موسوم به جُوّانی است که از دسترس اغیار دور نگه داشته میشود. این متون شامل شرحهایی بر منتخبی از رسائل است که به شرح احکام دروزی میپردازد که مستقل از دین اسلام تدوین شدهاند.
- الهیات دروزی که بر مبنای «رسائل الحکمة» شکل گرفت، نخستین بار در لبنان و میان شاگردان تنوخی شکل گرفت.
- مسئله «محاورات دروزی» که به تقلید از محاورات مسیحی شامل پرسش و پاسخ درباره دیانت دروزی است، مورد تردید مؤلفین امروزی دروزی است.
تحولات در عقاید: تناسخ و تمایز عقّال و جهّال:
- به دلیل فقدان منابع میان دورهها، تعیین رابطه میان عقاید اولیه حمزه و تفسیر تنوخی دشوار است.
- روشن است که عقاید دروزی در طی زمان دستخوش تغییراتی شد.
- دو اصل از مشهورترین اصول امروز دیانت دروزی، یعنی باور به تناسخ ارواح (تقمص) و تمایز میان عقّال (خردمندان/اهل تشرف) و جهّال (ناآگاهان)، در «رسائل الحکمة» وجود ندارد.
- حمزه در رساله خود که در رد نصیریه (علویان) نوشته، به مسئله تناسخ میپردازد و آنها را به باور به تناسخ متهم میکند که از نظر او عقیدهای خلاف منطق است. این در حالی است که باور به تناسخ ارواح، بعدها به یکی از اصول بنیادین دیانت دروزی بدل میشود.
- باور به تقمص (تولد مجدد در کالبد جدید) مشخص نیست از چه زمانی باب شد، اما قدر مسلم به دوران پیش از «رسائل الحکمة» بازمیگردد. این باور نتیجه تعلیق «دعوت» پس از ناپدید شدن المقتنی در 434 قمری (1043 میلادی) و تعبیر آن به سرکوب فعالیتهای تبلیغی است؛ چون فقط ارواحی که بر توحید الحاکم در زمان حضورش اقرار کرده بودند نجات مییابند، تعداد ارواح دروزی محدود است و بنابراین در وجود دروزیان تازهمتولد تناسخ مییابند.
- شروع تمایز میان عقال و جهال در دورهای نامشخص، جامعه دروزی را جامعهای بسته و رازآمیز کرد.
- تنها مردان و زنانی که قدم در راه آیینهای تشرف و هدایت دینی گذاشتهاند و عهد رازداری و تبعیت از قوانین اخلاقی سختگیرانه دادهاند، اجازه دارند به مطالعه، رونویسی و اظهارنظر درباره «رسائل الحکمة» و دیگر متون دینی بپردازند.
- جهال که اکثریت دروزیان را تشکیل میدهند، از دسترسی مستقیم به متون مقدس منع شدهاند. با وجود نسخههای چاپی «رسائل» و درخواست فزاینده برای لغو این ممنوعیت، رهبری دینی لبنان (شیخ العقل) هنوز این تمایز را برای حفظ رازورزی دین و بقای جامعه دروزی ضروری میداند.
مطالعات معاصر و چالشهای پیشرو: تاریخ سیاسی خانوادههای برجسته دروزی در لبنان و سوریه با دقت زیادی ثبت شده است. اخیراً تحقیقات انسانشناختی در دهکدههای دروزی، به خصوص در اسرائیل و لبنان، در میان جهال دروزی صورت گرفته است. با این حال، به دلیل ادامه اصل تقیه در میان تشرفیافتگان، اصول واقعی دیانت دروزی، نحوۀ خوانش و فهم رسائل، و آیینها و قوانین عرفی آنها، تا حدود زیادی ناشناخته باقی مانده است.
..............................
پایان پیام/