شناسهٔ خبر: 73897036 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

گفت‌وگوی ایبنا؛

جایی برای زنان کتابخوان قزوین/ وقتی «هزار و یک شب» الگوی رویدادهای کتاب محور شد

قزوین- کاروانسرای سعدالسلطنه قزوین این روزها صرفاً بنای تاریخی برای جذب گردشگر نیست، در اینجا میراث فرهنگی و کتاب با هم درآمیختند تا برای بانوانی که دلبسته کتابخوانی هستند، فضایی فرهنگی فراهم کند.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کافه کتاب لئا در کاروانسرای سعدالسلطنه قزوین با هدف احیای فضای فرهنگی و ترویج کتاب‌خوانی فعالیت می‌کند و علاوه بر ارائه کتاب‌های متنوع، میزبان نشست‌های نقد و بررسی با حضور نویسندگان جوان است. این کافه با بیش از هزار عنوان کتاب در فضای گسترده‌اش، پذیرای مخاطبان در گروه‌های سنی مختلف است و تلاش دارد خلأ فرهنگی موجود را پر کند. لئا به معرفی آثار نویسندگان گمنام اهمیت می‌دهد و مجموعه‌ای از بهترین آثار ادبیات کلاسیک و فرهنگی را برای جذب علاقه‌مندان عرضه می‌کند. این کافه فراتر از صرف قهوه، جایی برای گفت‌وگو و رشد فرهنگی است.

حنانه تاج‌احمدی، کارشناسی ارشد مرمت بناها و بافت‌های تاریخی از دانشگاه هنر تهران است. پیش از راه‌اندازی کافه کتاب «لئا»، در طراحی، اجرا و سرپرستی کارگاه‌های مرمت بناهای تاریخی فعالیت می‌کرد. خانواده‌اش اصالتاً تبریزی هستند اما چند نسل است که در قزوین زندگی می‌کنند. قزوین از نظر او یکی از نقاط مهم تحولات تاریخی فلات ایران است و حفظ هویت تاریخی این شهر و ارتباط آن با زندگی روزمره مردم، دغدغه اصلی‌اش بوده است.

پروژه‌هایی مانند مرمت گرمابه حاج میرحسن و گرمابه تنکابنی و راه‌اندازی نشریه تخصصی هورنو، بخشی از فعالیت‌های او در این زمینه است. پایان‌نامه کارشناسی ارشد او درباره «مدیریت تغییر در حفاظت از مناظر شهری تاریخی» با تمرکز بر قزوین نوشته شده و جزو پایان‌نامه‌های برتر دانشگاه هنر بوده است. در این مصاحبه با حنانه تاج‌احمدی درباره کافه کتاب لئا و فعالیت‌هایش گفت‌وگو کردیم.

در ابتدا بگویید ایده تاسیس کافه کتاب بانوان از کجا آمد؟

ایده اولیه تأسیس کافه کتاب بانوان توسط سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری قزوین مطرح شد. کاروانسرای سعدالسلطنه؛ نگین گردشگری شهر تاریخی قزوین محسوب می‌شود. ماجرا فقط به ثبت ملی و جهانی این مجموعه بر نمی‌گردد. بلکه اهمیت آن برای تثبیت هویت فرهنگی و توسعه گردشگری باعث شده که مردم و مسئولان نسبت به سرنوشت این مجموعه حساسیت داشته باشند. این کاروانسرا پیش‌تر دارای تعداد زیادی کافه بود. اما با تعطیلی آن‌ها، شیوع کرونا و متعاقب آن‌ها رکود مجموعه، باعث ایجاد نگرانی‌هایی شده بود. تیم جدید مدیریت سازمان نوسازی تلاش کرد تا دلخوری‌ها و مشکلات را رفع کند. آن‌ها با نگاهی باز تصمیم به تغییر وضعیت راکد مجموعه گرفتند. یکی از برنامه‌های آن‌ها هم تاسیس کافه کتاب بانوان بود.

زمانی که از ماجرا مطلع شدم پیشنهادهایی برای مهاجرت تحصیلی داشتم، اما شخصاً دلم می‌خواست بمانم و برای شهرم کاری بکنم. فکر اولیه من راه‌اندازی یک کافه کتاب بود که در حاشیه آن بتوان بستری مناسب برای فعالیت‌های فرهنگی هم فراهم کرد. وقتی از ارائه طرح سازمان مطلع شدم تصمیم گرفتم در مزایده شرکت کنم.

«لئا» چه زمانی تاسیس شد؟

ما اواسط زمستان ۱۴۰۳ شروع به تأمین مقدمات کردیم. فرآیند قانونی و تشریفات اداری آن چند هفته‌ای زمان برد. این رویکرد مجموعه در رعایت ضوابط و شفافیت برای من بسیار دلگرم‌کننده بود. کلیه واگذاری‌ها با اصحاب رسانه در میان گذاشته شد. اگرچه برگزاری رسمی افتتاحیه و آغاز فعالیت‌های رسمی ما بعد از تعطیلات نوروز انجام شد. به دلیل نزدیکی ایام نوروز تمام تلاش‌مان را کردیم تا بتوانیم پذیرای مردم و گردشگران در تعطیلات سال نو باشیم. خوشبختانه حضور مردم و گردشگران برای ما بسیار امیدوارکننده و دلگرم‌کننده بود.

می‌توان این‌طور عنوان کرد که بیشتر مشتری‌های شما قشر کتابخوان جامعه هستند؟

ما به آدم‌هایی که به کافه لئا می‌آیند، نه به چشم مشتری، بلکه به دید یک «مخاطب» نگاه می‌کنیم. فرقی نمی‌کند این مخاطب یک مادر خانه‌دار باشد یا یک زن شاغل، یک دختر دانشجو باشد یا حتی دانش‌آموز. تلاش ما این است که فضا، امکان و در صورت نیاز محتوایی درخور و مناسب به آن‌ها ارائه دهیم.

در مورد فعالیت‌های کافه توضیح دهید و اینکه قرار است فعالیت‌های کافه تا چه میزان فرهنگی و به ویژه در حوزه کتاب باشد؟

روی این موضوع مجدداً تاکید دارم، افرادی که به کافه کتاب لئا می‌آیند، برای ما نه یک «مشتری» در معنای مألوف، بلکه یک «مخاطب» هستند. بعضی از مخاطبان ما همانند نهاد عمومی کتابخانه‌ها، از فضای مجموعه برای برگزاری نشست‌های خود استفاده می‌کنند.

جایی برای زنان کتابخوان قزوین/ وقتی «هزار و یک شب» الگوی رویدادهای کتاب محور شد

ممکن است فعالیت‌های کافه بعد از یک مدت برای مخاطبان تکرای شود؛ برنامه‌ای برای این موضوع دارید؟

ما برای بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری، بخصوص مواردی که مرتبط با کتاب و یا مناسبت‌ها و رویدادهای فرهنگی باشد برنامه‌های مختلفی برگزار می‌کنیم. برنامه دیگر ما، برگزاری نشست‌های نقد و بررسی کتاب با حضور نویسندگان، به خصوص مولفان و مترجمان جوان است. همچنین برای عرضه کتاب و محصولات فرهنگی پذیرای ناشران و مراکز پخش کتاب هستیم. این محصولات تامین کننده نیاز فرهنگی گروه‌های سنی مختلف از خردسال تا بزرگسال است. تلاش ما این است که برای تمام مقاطع سنی فرآورده‌های فرهنگی مناسب تهیه کنیم و کتاب محور اصلی این محصولات است.

به‌نظر می‌رسد بخشی از انگیزه شما در راه‌اندازی «لئا»، دغدغه‌های فرهنگی‌تان در حوزه عمومی، به‌ویژه ترویج کتاب‌خوانی بوده است. چه نگاهی پشت این تصمیم بود و لئا چطور سعی دارد این خلأ را جبران کند؟

دوران کودکی و نوجوانی من با نشریاتی نظیر کیهان بچه‌ها، آفتابگردان همشهری و محصولات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گذشت. آن زمان مثل حالا این همه تنوع و تکثر در زمینه کتاب و محصولات فرهنگی وجود نداشت اما به نظر می‌رسد نسل‌های جدید علی‌رغم تنوع و تکثر این محصولات، چندان که باید با کتاب مانوس نیستند.

بخش زیادی از این موضوع به کم‌کاری ما در حوزه عمومی برمی‌گردد. مجموعه لئا تلاش دارد در حد وسع خود بخشی از این خلاء را پر کند. ناشران و نویسندگان زیادی در این حوزه فعال هستند و ما امیدواریم بتوانیم، علاوه بر مخاطبان بزرگسال، کودکان و نوجوانان را هم با کتاب آشتی بدهیم.

اگر موافقید کمی در مورد فضای کافه توضیح دهید و در حال حاضر چند جلد کتاب در کافه موجود است؟

خوشبختانه فضای مجموعه گنجایش قابل توجهی دارد و محدودیتی در تخصیص فضا به کتاب نداریم. در حال حاضر یک کتابخانه اختصاصی با بیش از هزار عنوان کتاب فقط برای استفاده مخاطبان داخل مجموعه گذاشتیم. علاوه بر این بخش‌های دیگری از مجموعه را هم به عرضه کتاب و محصولات فرهنگی اختصاص داده‌ایم.

یکی از مشکلاتی که در حوزه کتاب وجود دارد، نادیده گرفتن نویسندگان جوان و گمنام است و عموم کتابفروشی‌ها و حتی کتابخانه‌ها تمایل خاصی به ارائه آثار نویسندگان گمنام ندارند. این طیف کتاب‌ها در کافه لئا چه جایگاهی دارند؟

ما تلاش می‌کنیم آثار ارزشمندی که در میان انبوه عناوین منتشر شده نادیده گرفته می‌شوند را به شکلی ویژه به مخاطبان معرفی کنیم. برای همین به طور دائم به پایش و رصد بازار نشر می‌پردازیم و تلاش می‌کنیم علاوه بر نویسندگان شاخص و مطرح، استعدادهای جدید و آثار خواندنی تازه‌عرضه شده مولفان و مصنفان کمتر شناخته‌شده را نیز به مخاطبان خود معرفی کنیم. همچنین در بازار کتاب در سال‌های اخیر آثار خوبی برای معرفی مفاخر فرهنگی و مواریث مکتوب نظیر شاهنامه، مثنوی، گلستان و بوستان سعدی و آثار ادبیات کلاسیک برای مخاطبان جوان و نوجوان طراحی شده که ما دست‌چین و منتخبی از بهترین و موفق‌ترین نمونه‌های این گونه از آثار را نیز عرضه می‌کنیم.

معمولاً کافه پاتوقی برای جوان‌هاست و نسل امروز فضای مجازی را به کتاب ترجیح می دهد؛ آیا ایده‌ای برای پیوند بیشتر نسل جوان با کتاب دارید؟

بله این روزها گوشی‌های هوشمند تمام ابعاد زندگی ما را تحت‌الشعاع خود قرار داده. دیگر خبری از آثار دوران‌ساز و کانون‌های فرهنگی و ادبی و هنری نیست. شاید نویسندگانی نظیر یوسا و مارکز آخرین غول‌های بزرگ ادبی جهان بودند که گویی مرگشان نمایانگر پایان یک دوران است. من معتقدم بخش مهمی از این عارضه به رواج گوشی‌های هوشمند و تاثیر منفی آن‌ها بر ذائقه فرهنگی و مدنی مردم باز می‌گردد.

بخش زیادی از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان ما، با خواستگاه‌های فرهنگی، مواریث ادبی و هنری ما بیگانه و ناآشنا هستند. هرچند بسیاری، پادکست و کتاب‌های صوتی را جایگزین مناسبی برای کتاب‌های چاپی می‌دانند. اما من معتقدم که کتاب فیزیکی به خصوص برای کودکان، نوجوانان و جوانان، به واسطه تاثیری که به شکل توامان بر حافظه بصری و شنیداری می‌گذارد و نقش مهمی که در ایجاد تصاویر ذهنی و تخیل دارد، هنوز نتوانسته جایگزین و بدیل مناسبی پیدا کند.

خیلی وقت‌ها نمی توانیم تعادلی بین ارائه ادبیات کهن ایران و ادبیات معصر یا مدرن برقرار کنیم؛ در ارائه منابع به این موضوع توجه داشته‌اید؟

ما معرفی مواریث و دارایی‌های فرهنگی سرزمین‌مان، در ایجاد حس تعلق به فرهنگ و تمدن ایران‌زمین، را برای خودمان یک رسالت فرهنگی می‌دانیم. ما در زمینه معرفی آثار کم‌کاری کردیم. یکی از وظایفی که ما بر ضمه خود می‌دانیم، عرضه آثار و محصولاتی است که می‌تواند نوجوانان و جوانان ما را با مواریث گرانسگی همچون شاهنامه، مثنوی و آثار بزرگان ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی آشنا سازد. علاوه‌براین ما آثاری که این‌روزها نسخه‌های سینمایی، انیمه و بصری آن‌ها با اقبال جوانان مواجه شده را در قالب کتاب ارائه کرده‌ایم.

برخلاف تصور بسیاری از جوانان و نوجوانان ما، کتابخواندن، نه یک کنش فردی و جدای از جمع، بلکه در ذات خود، می‌تواند یک کنش معنادار جمعی و آگاهی‌بخش باشد. کتاب همیشه بهانه خوبی برای باز کردن باب گفت‌وگو و ایجاد تعامل و ارتباطات تازه است. از همین رو ما برنامه‌هایی برای برگزاری جشنواره‌های ادبی و کتابخوانی با مشارکت فعالان فرهنگی و نشست های رونمایی از کتاب با حضور نویسندگان برگزار می‌کنیم. البته این‌ها به غیر از برنامه‌های ثابتی‌ست که ما بشکل مداوم در کافه داریم.

با توجه به اینکه کافه مختص زنان است؛ مخاطبان باید منتظر چه خلاقیت خاصی از طرف شما باشند؟

«زن» مرکز ثقل فعالیت‌های کافه لئاست. همه اتفاقات و رویدادهای مجموعه ما حول این محور می‌گردد. برای مثال یکی از برنامه‌های ما برگزاری نشست‌هایی‌است که در آن‌ها زنان، به شرح و به اشتراک گذاری تجربه‌های خود در زمینه‌های مختلف می‌پردازند. ایده اولیه این اتفاق از داستان هزارویک شب به ذهن ما رسید. «هزار و یک شب لئا» رویدادی است که در آن هرکدام از زنان می‌توانند، مثل شهرزاد، زن راوی این کتاب، داستان خودشان را با بقیه به اشتراک بگذارند. امیدواریم بتوانیم این روایت‌ها را برای زنان و دختران فردا گردآوری و تدوین کنیم.

جایی برای زنان کتابخوان قزوین/ وقتی «هزار و یک شب» الگوی رویدادهای کتاب محور شد

حافظه زنان ایرانی پر از تجربیاتی‌است که می‌تواند برای نسل‌های بعد ارزشمند و مغتنم باشد. ما می‌خواهیم فرصتی برای درمیان گذاشتن این تجربه‌ها ایجاد کنیم. هدف ما این است که نشست را در قالب یک مجموعه مدون منتشر نماییم.

به تفاوت‌های اجتماعی اشاره کردید؛ افرادی که به لئا می‌آیند چگونه با این موضوع برخورد می‌کنند؟

فرهنگ در حوزه عمومی گاهی دستخوش مناقشات و منازعات سیاسی می‌گردد. این درحالی‌ست که خود جامعه آن‌قدر بلوغ و عقلانیت دارد که لبه‌های تند تفاوت‌ها و تعارض‌ها را تبدیل به چالش و گسل‌های تحریک‌پذیر نکند. من اگر جای سیاستگذاران فرهنگی کشور بودم، از ایجاد چنین فضاهایی استقبال می‌کردم. چون ما چاره‌ای نداریم جز اینکه تفاوت‌های میان یکدیگر را بپذیریم و در فضایی امن و آرام، بدون تخاصم و دشمنی با یکدیگر گفت‌وگو کنیم. مشاهدات من نشان می‌دهد اگر فضایی بدون عصبیت‌ها و جزمیت‌های گفتمانی ایجاد بشود، آدم‌ها می‌توانند به واسطه تعامل در محیطی امن و دوستانه، کنار یکدیگر زندگی کنند و تجربیات متفاوت‌شان را باهم به اشتراک بگذارند.