شناسهٔ خبر: 70261985 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

سقوط اسد، آغاز زنجیره بحران در آینده سوریه است

یک فعال سیاسی گفت: تحولات در سوریه بسیار دراماتیک است و گویی سناریوهایی در سوریه در حال اجراست که بسیار خام و ناپخته است.

صاحب‌خبر -

روزنامه آرمان ملی نوشت: سرنوشت سوریه بعد از سقوط بشار اسد در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به نظر می‌رسد بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هر کدام در حال برنامه‌ریزی به‌منظور سهمی بیشتر از کیک قدرت در سوریه جدید هستند و از سوی دیگر سرنوشت آینده سوریه نیز با حضور قدرت‌های مختلف در این کشور چندان مشخص نیست.

اکنون غیر از گروه تحریرالشام که بر دمشق، حمص و برخی شهرهای دیگر مسلط‌ شده، ارتش آزاد سوریه، کردها و برخی گروه‌های دیگر در این کشور بخش‌هایی از سرزمین سوریه را تحت تسلط دارند و هرکدام از این گروه‌ها دنبال سهمی از قدرت سیاسی سوریه هستند. از سوی دیگر اسرائیل رسماً در حال جولان دادن در سوریه است و به‌رغم اینکه برخی معتقدند اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها در کنار برخی از بازیگران منطقه در سقوط اسد و روی کارآمدن احمد الشرع معروف به جولانی نقش داشته‌اند اما شاهد هستیم که اسرائیل از بلندی‌های جولان پایین‌تر آمده و تا ۲۰ کیلومتری دمشق را عملاً خط حائل بین سوریه و اسرائیل تعریف کرده است و هیچ‌کدام از گروه‌های سوری در این ‌ارتباط نظر خاصی نمی‌دهند. شرایط در سوریه بسیار خاص و پیچیده است و در آینده نزدیک شاهد تحولاتی عمیق در این منطقه خواهیم بود. تحولاتی که البته می‌تواند کل غرب آسیا را هم درگیر خود کند، برای بررسی وضعیت سوریه با صباح زنگنه کارشناس مسائل منطقه گفت‌وگویی انجام شده است. زنگنه معتقد است کشورهای همسایه سوریه حتی در شرایط کنونی در اندیشه نفوذ در این سرزمین به نفع منافع خود هستند. در ادامه این گفت‌وگو را ملاحظه می‌کنید.

* ظاهراً بعد از سقوط اسد تحولات زیادی در زمین‌بازی سوریه در حال شکل‌گیری است. تغییرات در سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تحولات در سوریه بسیار دراماتیک است و گویی سناریوهایی در سوریه در حال اجراست که بسیار خام و ناپخته است. به همین علت تکلیف موارد مهم مانند اینکه دقیقا چه نیروهایی در سوریه قدرت را به دست گرفته‌اند، مشخص نیست. همچنین مشخص نیست چه تحولاتی در سوریه اتفاق افتاد و چطور این گروه توانست با چنین سرعتی قدرت مسلط را به زیر بکشد. در واقع آنچه که اکنون می‌بینیم، آخرین صحنه از سکانس پایانی این سناریو و یا صحنه‌ای مقدماتی از اتفاقات آینده در سوریه است و صحنه‌های دیگر هم وجود دارد و کم‌کم دیده خواهد شد. آنچه در سوریه در حال رخ دادن است، اتفاقی دراماتیک است، که در آینده ابعاد آن با گذشت زمان بیشتر مشخص خواهد شد.

*نگاه کشورهای منطقه به این تحولات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بسیاری از قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دنبال شناخت پدیده‌هایی هستند که در سوریه در حال رخ دادن است و برای شناخت این پدیده ناگزیرند که ارتباط‌هایی با بازیگران و مدعیان بازیگری داشته باشند. بررسی توان این گروه در سوریه و ارتباطات و تصورات این بازیگران از آینده، نگاه این گروه در سوریه به روابط منطقه‌ای و بین‌المللی همه و همه در مذاکرات کشورها با این گروه مشخص خواهد شد تا کشورهای مختلف در منطقه و فرامنطقه بتوانند روابط خود را با گروه مسلط تنظیم کنند. به هر حال همه کشورها دنبال منافع خود هستند.

*واقعاً این سطح از تکاپو در کشورهای منطقه و فرامنطقه در سوریه برای چیست؟ مگر نه اینکه این گروه حامیانی احتمالی در منطقه و فرامنطقه دارد؟

همه می‌دانند تحولات کنونی در سوریه نیازمند پشتیبانی‌های مالی و تسلیحاتی است. اینکه چه کشوری و چه گروهی نیازهای مالی این گروه را تأمین کرده و یا تعهدی برای تأمین آن نیازها داده، به‌صورت رسمی مشخص نیست. آنچه که اهمیت دارد این است که گروه مسلط با نیازهای مردم سوریه چه خواهد کرد. سوریه کشوری چند ده‌میلیونی است و باید دید نیازها چگونه برآورد می‌شود. این مسائل بسیار مهم است. تأمین برق، آب و خوراک سوری‌ها بسیار مهم است. برقراری امنیت شهرها و روستاها در سوریه بسیار مهم است. بسیاری در سوریه اکنون دنبال انتقام‌گیری هستند که این موارد باعث ایجاد بحران‌هایی در آینده خواهد شد. باید دید چه نیرویی می‌تواند همه گروه‌ها را تحت یک ضابطه قرار دهد و همه را با اجرای آن ضوابط متحد کند.

*یعنی سقوط اسد، آغاز زنجیره بحران در آینده سوریه است؟

صندوقی در سوریه شکسته شده و زنبورهای درون صندوق پراکنده ‌شده‌اند. در آشفتگی پدید آمده هنوز این گروه نتوانسته تصویری از تعهدات خود ارائه دهد. اکنون همه کشورها روند حوادث و رویدادها را بررسی می‌کنند و در نهایت تصمیم خواهند گرفت. به همین علت شاهد هستیم حتی سران منطقه از اردن گرفته تا امارات و عربستان و مصر همه و همه کشورها به تحرکات سریعی در ارتباط با سوریه دست‌زده و دست خواهند زد و ملاقاتی صورت گرفته و صورت خواهد گرفت و این ملاقات طبعاً آثار و تبعات و پیامدهایی خواهد داشت.

*قدرت‌های مطرح جهان چه موضع‌گیری‌هایی در ارتباط با تحولات سوریه اتخاذ کرده‌اند؟

قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا سخنان متفاوتی را در ارتباط با تحولات سوریه بیان کرده‌اند. برخی از این کشورها اعلام کرده‌اند که باید اجازه داد اوضاع در سوریه تنظیم شود و این حرف یعنی نیروهای متضاد به جان هم افتاده و همدیگر را تضعیف و در نهایت تنظیم کنند و در مرحله بعد برای سوریه تصمیم گرفته شود. روسیه نگران جایگاه خود در سوریه است. روسیه دو پایگاه در لاذقیه و طرطوس دارد در شرایط خاصی قرار گرفته و از این ‌رو در تلاش است این دو پایگاه را حفظ کند. چین به‌آرامی و از دور در حال برآورد اوضاع در سوریه است و تلاش دارد منافع خود را در آینده سوریه تضمین کند. تحرکات اسرائیلی‌ها در سوریه برای کشورهای منطقه بسیار هشدار دهنده است و آنها نیاز به ارزیابی اوضاع دارند تا از ادامه رفتار عجیب اسرائیل در حمله به صنایع و تأسیسات سوریه و اشغال بخشی از سرزمین جلوگیری کنند. همه اینها علائم هشداردهنده است و نیروهایی که وارد صحنه قدرت‌گیری و قدرت‌نمایی در سوریه شده‌اند هنوز توان برآورد تحولات در سوریه را ندارند و هنوز یک برنامه جامع از ایده‌ها و چشم‌اندازها ارائه نکرده‌اند.

*عده‌ای معتقدند که برنامه سقوط اسد و قدرت‌گیری تحریرالشام از قبل طراحی‌شده و محور آمریکا، اسرائیل و یک کشور منطقه در این ماجرا نقش داشته‌اند، اگر این سناریو درست است، چرا اسرائیل اکنون در حال قدرت‌نمایی در سوریه است؟

طراحی‌های پیش‌دستانه در سوریه وجود داشته که این گروه‌ها به‌سرعت توانسته‌اند شهرهای سوریه را به اشغال خود درآورده و به دمشق برسند. رفتارهایی که از سوی بازیگران در سوریه وجود دارد احتمالاً متضاد هم دیده خواهد شد اما این تضادها در چارچوب برنامه‌های بلندمدت نیروهای خارجی قابل‌محاسبه است. اسرائیل دنبال توسعه سرزمینی خود در کشورهای همسایه بوده، هست و خواهد بود. ترکیه دنبال توسعه سرزمینی در سوریه و عراق بوده، هست و خواهد بود. نیرویی که اکنون در سوریه قدرت را به دست آورده و مسلط شده در آینده ظرفیت‌های خود را مشخص خواهد کرد که آیا می‌تواند در حفظ تمامیت ارضی سوریه مسلط باشد یا خیر. ظاهراً تعهد اصلی این گروه کسب قدرت و حفظ قدرت سوریه است. لذا ممکن است رفتار این گروه در آینده با رفتار اسرائیل متضاد شود، اما هرکدام از این بازیگران دنبال تحقق برنامه‌های خود هستند. اینکه کجا این خواسته‌ها و چشم‌انداز متفاوت و متناقض گروه‌ها و کشورهایی که نقش ایفا کرده‌اند با هم برخورد می‌کند، جای سؤال دارد. این مورد به روند امور بازمی‌گردد. اسرائیل از اینکه سرزمین بیشتری تصرف کند خوشحال خواهد شد و این استراتژی از سوی اسرائیل غیر قابل ‌انکار است. اسرائیل احتمالاً در کشوری که همه امورش از نیروی نظامی تا ارتش تا نیروی زمینی و دریایی آن ازهم ‌پاشیده، پیش روی خواهد کرد، چراکه نیروی نظامی رسمی سوریه عملاً متفرق شده و کار حفاظت از سرزمین را وانهاده است. این تعارض‌ها وجود دارد و این تعارض‌ها خود را عیان خواهد کرد. در هر حال نیرویی که می‌خواهد بر دمشق حکومت کند نمی‌تواند در ارتباط با از دست دادن قسمت‌هایی از سرزمین خود بی‌تفاوت باشد و باید در این ‌ارتباط در آینده پاسخگو باشد.

* در سوریه گروه‌های مختلف قدرت داشتند و البته اسد بر بخش بزرگی از سوریه حاکم بود و برخی گروه‌های دیگر هم بر بخش‌هایی از سوریه حاکم بودند. در آینده سوریه چگونه اداره خواهد شد؟

سناریوها برای اداره سوریه متنوع و متعدد است. یکی از این سناریوها این است که عقلانیت در سوریه حاکم شود و نمایندگان مؤلفه‌های اجتماعی در سوریه مشخص شوند، قانون جدیدی زیر نظر سازمان ملل ایجاد شده و بر اساس قانون اساسی جدید که ممکن است به رفراندوم گذاشته شود یا نه، شکل قدرت در سوریه مشخص شود. سناریو دیگر این است که این نیروها هرکدام به فراخور توان خود و چشم‌اندازی که برای خود ترسیم کرده‌اند به توسعه نفوذ و قدرت خود ادامه دهند که به معنای درگیری، اختلاف و بروز مشکلات سیاسی و امنیتی بیشتر خواهد بود. سناریو سوم این است که کشورهای همسایه و قدرت‌های فرامنطقه با همکاری سازمان ملل قطعنامه‌هایی صادر کنند و با تایید دولت انتقالی، امور در سوریه را تحت کنترل بگیرند. سناریو چهارم هم هرج ‌و مرج مطلق و آنارشی خواهد بود که هر نیرویی که می‌تواند قدرت بگیرد، آن منطقه را اشغال کرده و از امکانات آن منطقه بهره‌برداری کند. کردها از یک‌طرف، عرب‌ها و عشایر عرب از یک‌طرف دیگر، داعش در طرف دیگر و نیروهای سیاسی مذهبی جای دیگر، مناطق نفوذ خود را استحکام ببخشند. در این سناریو و اینکه گروه‌ها در برابر هم صف‌آرایی کنند، بی‌تردید نقش آمریکا علنی‌تر خواهد شد. نیروهای کرد بدون حمایت آمریکا امکان حفاظت سرزمین‌های تحت نفوذ خود را ندارند و ناگزیرند این زمین‌ها را به گروه‌های دیگر انتقال دهند. علوی‌ها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا می‌خواهند با علوی‌های ترکیه متحد شوند؟ این گروه‌ها که اکنون سخنگوی آن‌ها هیات تحریرالشام است آیا با همین وضعیت ادامه خواهند داد یا خیر. اکنون وضعیت مبه‌هم است و باید امیدوار بود مردم سوریه کمتر آسیب ببینند و مرحله‌گذار را هرچه زودتر به پایان رسانده، حالتی از ثبات و استقلال به نفع مردم، در سوریه واحد ایجاد شود.

روزنامه آرمان ملی نوشت: سرنوشت سوریه بعد از سقوط بشار اسد در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به نظر می‌رسد بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هر کدام در حال برنامه‌ریزی به‌منظور سهمی بیشتر از کیک قدرت در سوریه جدید هستند و از سوی دیگر سرنوشت آینده سوریه نیز با حضور قدرت‌های مختلف در این کشور چندان مشخص نیست.

اکنون غیر از گروه تحریرالشام که بر دمشق، حمص و برخی شهرهای دیگر مسلط‌ شده، ارتش آزاد سوریه، کردها و برخی گروه‌های دیگر در این کشور بخش‌هایی از سرزمین سوریه را تحت تسلط دارند و هرکدام از این گروه‌ها دنبال سهمی از قدرت سیاسی سوریه هستند. از سوی دیگر اسرائیل رسماً در حال جولان دادن در سوریه است و به‌رغم اینکه برخی معتقدند اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها در کنار برخی از بازیگران منطقه در سقوط اسد و روی کارآمدن احمد الشرع معروف به جولانی نقش داشته‌اند اما شاهد هستیم که اسرائیل از بلندی‌های جولان پایین‌تر آمده و تا ۲۰ کیلومتری دمشق را عملاً خط حائل بین سوریه و اسرائیل تعریف کرده است و هیچ‌کدام از گروه‌های سوری در این ‌ارتباط نظر خاصی نمی‌دهند. شرایط در سوریه بسیار خاص و پیچیده است و در آینده نزدیک شاهد تحولاتی عمیق در این منطقه خواهیم بود. تحولاتی که البته می‌تواند کل غرب آسیا را هم درگیر خود کند، برای بررسی وضعیت سوریه با صباح زنگنه کارشناس مسائل منطقه گفت‌وگویی انجام شده است. زنگنه معتقد است کشورهای همسایه سوریه حتی در شرایط کنونی در اندیشه نفوذ در این سرزمین به نفع منافع خود هستند. در ادامه این گفت‌وگو را ملاحظه می‌کنید.

* ظاهراً بعد از سقوط اسد تحولات زیادی در زمین‌بازی سوریه در حال شکل‌گیری است. تغییرات در سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تحولات در سوریه بسیار دراماتیک است و گویی سناریوهایی در سوریه در حال اجراست که بسیار خام و ناپخته است. به همین علت تکلیف موارد مهم مانند اینکه دقیقا چه نیروهایی در سوریه قدرت را به دست گرفته‌اند، مشخص نیست. همچنین مشخص نیست چه تحولاتی در سوریه اتفاق افتاد و چطور این گروه توانست با چنین سرعتی قدرت مسلط را به زیر بکشد. در واقع آنچه که اکنون می‌بینیم، آخرین صحنه از سکانس پایانی این سناریو و یا صحنه‌ای مقدماتی از اتفاقات آینده در سوریه است و صحنه‌های دیگر هم وجود دارد و کم‌کم دیده خواهد شد. آنچه در سوریه در حال رخ دادن است، اتفاقی دراماتیک است، که در آینده ابعاد آن با گذشت زمان بیشتر مشخص خواهد شد.

*نگاه کشورهای منطقه به این تحولات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بسیاری از قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دنبال شناخت پدیده‌هایی هستند که در سوریه در حال رخ دادن است و برای شناخت این پدیده ناگزیرند که ارتباط‌هایی با بازیگران و مدعیان بازیگری داشته باشند. بررسی توان این گروه در سوریه و ارتباطات و تصورات این بازیگران از آینده، نگاه این گروه در سوریه به روابط منطقه‌ای و بین‌المللی همه و همه در مذاکرات کشورها با این گروه مشخص خواهد شد تا کشورهای مختلف در منطقه و فرامنطقه بتوانند روابط خود را با گروه مسلط تنظیم کنند. به هر حال همه کشورها دنبال منافع خود هستند.

*واقعاً این سطح از تکاپو در کشورهای منطقه و فرامنطقه در سوریه برای چیست؟ مگر نه اینکه این گروه حامیانی احتمالی در منطقه و فرامنطقه دارد؟

همه می‌دانند تحولات کنونی در سوریه نیازمند پشتیبانی‌های مالی و تسلیحاتی است. اینکه چه کشوری و چه گروهی نیازهای مالی این گروه را تأمین کرده و یا تعهدی برای تأمین آن نیازها داده، به‌صورت رسمی مشخص نیست. آنچه که اهمیت دارد این است که گروه مسلط با نیازهای مردم سوریه چه خواهد کرد. سوریه کشوری چند ده‌میلیونی است و باید دید نیازها چگونه برآورد می‌شود. این مسائل بسیار مهم است. تأمین برق، آب و خوراک سوری‌ها بسیار مهم است. برقراری امنیت شهرها و روستاها در سوریه بسیار مهم است. بسیاری در سوریه اکنون دنبال انتقام‌گیری هستند که این موارد باعث ایجاد بحران‌هایی در آینده خواهد شد. باید دید چه نیرویی می‌تواند همه گروه‌ها را تحت یک ضابطه قرار دهد و همه را با اجرای آن ضوابط متحد کند.

*یعنی سقوط اسد، آغاز زنجیره بحران در آینده سوریه است؟

صندوقی در سوریه شکسته شده و زنبورهای درون صندوق پراکنده ‌شده‌اند. در آشفتگی پدید آمده هنوز این گروه نتوانسته تصویری از تعهدات خود ارائه دهد. اکنون همه کشورها روند حوادث و رویدادها را بررسی می‌کنند و در نهایت تصمیم خواهند گرفت. به همین علت شاهد هستیم حتی سران منطقه از اردن گرفته تا امارات و عربستان و مصر همه و همه کشورها به تحرکات سریعی در ارتباط با سوریه دست‌زده و دست خواهند زد و ملاقاتی صورت گرفته و صورت خواهد گرفت و این ملاقات طبعاً آثار و تبعات و پیامدهایی خواهد داشت.

*قدرت‌های مطرح جهان چه موضع‌گیری‌هایی در ارتباط با تحولات سوریه اتخاذ کرده‌اند؟

قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا سخنان متفاوتی را در ارتباط با تحولات سوریه بیان کرده‌اند. برخی از این کشورها اعلام کرده‌اند که باید اجازه داد اوضاع در سوریه تنظیم شود و این حرف یعنی نیروهای متضاد به جان هم افتاده و همدیگر را تضعیف و در نهایت تنظیم کنند و در مرحله بعد برای سوریه تصمیم گرفته شود. روسیه نگران جایگاه خود در سوریه است. روسیه دو پایگاه در لاذقیه و طرطوس دارد در شرایط خاصی قرار گرفته و از این ‌رو در تلاش است این دو پایگاه را حفظ کند. چین به‌آرامی و از دور در حال برآورد اوضاع در سوریه است و تلاش دارد منافع خود را در آینده سوریه تضمین کند. تحرکات اسرائیلی‌ها در سوریه برای کشورهای منطقه بسیار هشدار دهنده است و آنها نیاز به ارزیابی اوضاع دارند تا از ادامه رفتار عجیب اسرائیل در حمله به صنایع و تأسیسات سوریه و اشغال بخشی از سرزمین جلوگیری کنند. همه اینها علائم هشداردهنده است و نیروهایی که وارد صحنه قدرت‌گیری و قدرت‌نمایی در سوریه شده‌اند هنوز توان برآورد تحولات در سوریه را ندارند و هنوز یک برنامه جامع از ایده‌ها و چشم‌اندازها ارائه نکرده‌اند.

*عده‌ای معتقدند که برنامه سقوط اسد و قدرت‌گیری تحریرالشام از قبل طراحی‌شده و محور آمریکا، اسرائیل و یک کشور منطقه در این ماجرا نقش داشته‌اند، اگر این سناریو درست است، چرا اسرائیل اکنون در حال قدرت‌نمایی در سوریه است؟

طراحی‌های پیش‌دستانه در سوریه وجود داشته که این گروه‌ها به‌سرعت توانسته‌اند شهرهای سوریه را به اشغال خود درآورده و به دمشق برسند. رفتارهایی که از سوی بازیگران در سوریه وجود دارد احتمالاً متضاد هم دیده خواهد شد اما این تضادها در چارچوب برنامه‌های بلندمدت نیروهای خارجی قابل‌محاسبه است. اسرائیل دنبال توسعه سرزمینی خود در کشورهای همسایه بوده، هست و خواهد بود. ترکیه دنبال توسعه سرزمینی در سوریه و عراق بوده، هست و خواهد بود. نیرویی که اکنون در سوریه قدرت را به دست آورده و مسلط شده در آینده ظرفیت‌های خود را مشخص خواهد کرد که آیا می‌تواند در حفظ تمامیت ارضی سوریه مسلط باشد یا خیر. ظاهراً تعهد اصلی این گروه کسب قدرت و حفظ قدرت سوریه است. لذا ممکن است رفتار این گروه در آینده با رفتار اسرائیل متضاد شود، اما هرکدام از این بازیگران دنبال تحقق برنامه‌های خود هستند. اینکه کجا این خواسته‌ها و چشم‌انداز متفاوت و متناقض گروه‌ها و کشورهایی که نقش ایفا کرده‌اند با هم برخورد می‌کند، جای سؤال دارد. این مورد به روند امور بازمی‌گردد. اسرائیل از اینکه سرزمین بیشتری تصرف کند خوشحال خواهد شد و این استراتژی از سوی اسرائیل غیر قابل ‌انکار است. اسرائیل احتمالاً در کشوری که همه امورش از نیروی نظامی تا ارتش تا نیروی زمینی و دریایی آن ازهم ‌پاشیده، پیش روی خواهد کرد، چراکه نیروی نظامی رسمی سوریه عملاً متفرق شده و کار حفاظت از سرزمین را وانهاده است. این تعارض‌ها وجود دارد و این تعارض‌ها خود را عیان خواهد کرد. در هر حال نیرویی که می‌خواهد بر دمشق حکومت کند نمی‌تواند در ارتباط با از دست دادن قسمت‌هایی از سرزمین خود بی‌تفاوت باشد و باید در این ‌ارتباط در آینده پاسخگو باشد.

* در سوریه گروه‌های مختلف قدرت داشتند و البته اسد بر بخش بزرگی از سوریه حاکم بود و برخی گروه‌های دیگر هم بر بخش‌هایی از سوریه حاکم بودند. در آینده سوریه چگونه اداره خواهد شد؟

سناریوها برای اداره سوریه متنوع و متعدد است. یکی از این سناریوها این است که عقلانیت در سوریه حاکم شود و نمایندگان مؤلفه‌های اجتماعی در سوریه مشخص شوند، قانون جدیدی زیر نظر سازمان ملل ایجاد شده و بر اساس قانون اساسی جدید که ممکن است به رفراندوم گذاشته شود یا نه، شکل قدرت در سوریه مشخص شود. سناریو دیگر این است که این نیروها هرکدام به فراخور توان خود و چشم‌اندازی که برای خود ترسیم کرده‌اند به توسعه نفوذ و قدرت خود ادامه دهند که به معنای درگیری، اختلاف و بروز مشکلات سیاسی و امنیتی بیشتر خواهد بود. سناریو سوم این است که کشورهای همسایه و قدرت‌های فرامنطقه با همکاری سازمان ملل قطعنامه‌هایی صادر کنند و با تایید دولت انتقالی، امور در سوریه را تحت کنترل بگیرند. سناریو چهارم هم هرج ‌و مرج مطلق و آنارشی خواهد بود که هر نیرویی که می‌تواند قدرت بگیرد، آن منطقه را اشغال کرده و از امکانات آن منطقه بهره‌برداری کند. کردها از یک‌طرف، عرب‌ها و عشایر عرب از یک‌طرف دیگر، داعش در طرف دیگر و نیروهای سیاسی مذهبی جای دیگر، مناطق نفوذ خود را استحکام ببخشند. در این سناریو و اینکه گروه‌ها در برابر هم صف‌آرایی کنند، بی‌تردید نقش آمریکا علنی‌تر خواهد شد. نیروهای کرد بدون حمایت آمریکا امکان حفاظت سرزمین‌های تحت نفوذ خود را ندارند و ناگزیرند این زمین‌ها را به گروه‌های دیگر انتقال دهند. علوی‌ها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا می‌خواهند با علوی‌های ترکیه متحد شوند؟ این گروه‌ها که اکنون سخنگوی آن‌ها هیات تحریرالشام است آیا با همین وضعیت ادامه خواهند داد یا خیر. اکنون وضعیت مبه‌هم است و باید امیدوار بود مردم سوریه کمتر آسیب ببینند و مرحله‌گذار را هرچه زودتر به پایان رسانده، حالتی از ثبات و استقلال به نفع مردم، در سوریه واحد ایجاد شود.