درباره فعالیت سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا(س) مطالبی نقل شده است. به نظر شما حضرت زهرا(س) بنا به ضرورت وارد عرصه سیاسی و اجتماعی شدند یا این حضور عادی و در روند زندگی ایشان بود؟
آنچه از لحظه ازدواج امیرمؤمنان(ع) با حضرت زهرا(س) مشخص این است که پیامبر(ص) نوعی تقسیم کار کردند یعنی کارهای داخل منزل با فاطمه(س) و کارهای بیرون با علی(ع) بوده است؛ این مسئله با فطرت زن و مرد نیز سازگار است. زن اگر در خانه مشغول باشد دچار هیچ آفتی نمیشود و خدا طوری او را آفریده است که با کار در منزل، مانوستر است. براساس دین مقدس اسلام تربیت فرزند و همسرداری بر هر کار دیگری مقدم است.
در روایتی مشهور داریم که پیامبر(ص) در برابر زنان مدینه که گفتند مردان همه ثوابها را جمع میکنند زیرا ما فقط برای آنان غذا میپزیم و فرزندآوری داریم ولی آنان کار میکنند و جهاد میروند، فرمودند خداوند عادل است یعنی زنی که در خانه بماند و کارهایی را که خدا برای او قرار داده است انجام دهد خداوند همان ثوابی را که به مردان میدهد به زنان هم خواهد داد و فرمودند: جهاد المراه حسن التبعل؛ جهاد زن شوهرداری نیکوست.
ما در تاریخ زندگانی حضرت زهرا(س) به غیر از یک مورد نداریم که حضرت با مردان مواجه باشند و آن جایی بود که مردی در مدینه پیدا نشد که از ولایت امیرمؤمنان(ع) و اصل اسلام دفاع کند لذا ایشان وارد صحنه شد، خطبه خواند، افشاگری کرد و البته از پشت پرده؛ زیرا در منابع تاریخی نقل است که ایشان از پشت پرده در مسجد برای همه سخنرانی کردند و این موضوع از روی اضطرار بود. مردی نبود که از اسلام دفاع کند و از طرفی امام ممکن بود به شهادت برسند. بنابراین وظیفه اول زن، خانهداری و تربیت فرزند و همسرداری نیک است و این مسئله هیچ چیزی از جهاد و کار بیرونی مرد کم ندارد.
جایگاه و مقام علمی آن حضرت چگونه بود؟
حضرت زهرا(س) معصوم و عالم به علم لدنی است؛ عقیده شیعه این است که علم حضرت زهرا(س) با علم بقیه معصومین(ع) هیچ فرقی ندارد یعنی اگر علی(ع) الذی عنده علم الکتاب است، یعنی همه علم قرآن نزد او هست و علم قرآن هم تبیان لکل شیئ است، حضرت زهرا(س) هم واجد این مقام است. لا رطب و لا یابس الا فی کتاب؛ آیه دیگر فرمود: بل هو آیات بینات فی صدور الذین اوتوا العلم. حضرت زهرا(س) به همه اسرار و علوم قرآن عالم بوده است و این مسئله به راحتی قابل اثبات است.
اگر دوستان حضرت زهرا(س) به خطبه فدکیه مراجعه کنند که در شرایط بد روحی و اجتماعی صادر شده است جملاتی دارند که اختلافات بین نحوه خداشناسی و توحید مسلمین را داوری میکند و دیدگاههای غلط در مورد خدا را کنار میزند؛ آینده را پیشبینی میکند که اگر دست از مسیر خدا یعنی علی بن ابیطالب(ع) بردارید آینده تیرهای از جهت فکری، فرهنگی و اعتقادی و حتی انحرافات اخلاقی خواهید داشت.
حضرت در این خطبه فلسفه نبوت را فرمودند سپس فلسفه احکام و نماز و حج و جهاد را بیان کردند؛ یعنی یک دوره معارف دینی را در یک خطبه که قرائت آن ۲۰ دقیقه بیشتر زمان نمیبرد تشریح کرده است؛ با آن جملاتی که در اوج فصاحت و بلاغت است و گاهی فهم برخی تعابیر دشوارتر از نهجالبلاغه است.
ایشان افق دید وسیعی داشتند که نشانه علم ایشان است؛ در جملهای به حضرت علی(ع) فرمودند: یا ابالحسن انی اعلم ما کان و ما یکون و ما هو کائن الی یوم القیامه. من هرچه در گذشته و حال و آینده تا روز قیامت است، میدانم. اگر ما قائل باشیم که حضرت زهرا(س) معصوم است و ادعای کذب نمیکنند آن وقت خواهیم دید این میزان علم چیست.
ایکنا ـ فکر میکنید وضعیت زنان در جامعه ما نسبت به جایگاه واقعی زنان در اسلام چقدر فاصله دارند؟
در اینجا فقه شیعه جوابگوست و فقها فتوا دادهاند اگر با رعایت حجاب و حریم محرم و نامحرم و احکام شرعی باشد ایرادی ندارد ولی واقعیت این است که وضعیت امروز جامعه آسیبهای فراونی دارد و تصورم این است که ما مدتی اغماض و رها کردیم و در آموزش حقوق زنان به بیراهه رفتیم؛ عظمت و تکریم زن به این نیست که ما در همه امور زن را مساوی مرد بدانیم و فکر کنیم حقدادن به زن یعنی برابری با مرد. این دیدگاه غرب است؛ اسلام تساوی میان زن و مرد را به معنای برابری نمیداند؛ گاهی میبینیم که یک خانم راننده اتوبوس در مسیر تهران بندرعباس به عنوان زن نمونه معرفی میشود چرا؟ به تعبیر روایت؛ المراه ریحانه لیست بقهرمانه.
زن قرار نیست مانند مرد قهرمان میدان اجتماع باشد؛ زیرا ساختار روحی و فیزیکی او برای یک سری کارها متناسب خلق شده است. به نظر بنده ما در آموزش زنان به اسم حقوق بشر و حقوق زنان به غربیها باج دادهایم و الان در کنترل شرایط با چالش مواجهیم. به عقیده بنده وضعیت کنونی بسیار فسادآور است.
فکر میکنید از سیره حضرت زهرا(س) برای امروز زنان چه مسائلی را میتوان استخراج کرد؟
مهمتر از الگوگیری صرف، نحوه الگوگیری است؛ کتابهای درسی و رسانههای ما و سخنرانان ما در معرفی که از حضرت زهرا(س) دارند عمدتا ویژگیهای زمینی آن حضرت را مانند اینکه حضرت زهرا(س) خیلی با حجاب بودند و عفاف و حیا داشتند، مطرح کرده و به روایاتی مانند مواجهه با آن فرد نابینا هم استناد میکنند؛ از فرزندآوری و فرزندداری ایشان تمجید میکنند در حالی که مادر و مادربزرگ ما هم خیلی عفاف و حیا داشتند و فرزندداری و شوهرداری آنان هم خیلی خوب بود و دشواریهای زندگی را به خوبی تحمل کردند؛ امروز وقتی برای بچهها بخواهیم این موارد را الگوسازی کنیم خواهد گفت مادربزرگ ما هم اینطور بودهاند و تازه مادربزرگهای ما نزدیکتر به زمان ما هستند و حضرت زهرا(س) دورتر از ما و الگوگیری هم سختتر و آنها برای ۱۴۰۰ سال قبل بودهاند؛ البته معرفی این مطالب و موارد لازم است ولی باید در درجه بعدی اهمیت باشند. ما باید بتوانیم علم و عصمت و ارتباط حضرت با وحی را به مخاطب بفهمانیم آن وقت خواهد دید الگویی در برابر او هست که علمش کامل است، معصوم است لذا قابل مقایسه با الگوی غیرمعصوم نیست.
طبع بشر طوری است که دنبال الگوی کامل است تا سبک زندگی خود را از او بگیرد و مشکلاتش را از او بپرسد. من اگر ده الگو ارائه دهم و بگویم این الگوها خوب هستند ولی یکی از آنان معصوم است و هیچ وقت لغزشی نداشته است و علمش کامل است طبیعتا گرایش به چنین الگویی بیشتر است. به نظرم ما در معرفی معصومین(ع) مخصوصا حضرت زهرا(س) دچار این خطای بزرگ هستیم و باید این مسئله را اصلاح کنیم. این مسئله هم تا حدود زیادی به سیستم آموزشی و تربیت دینی ما برگشت دارد؛ امروز نظام آموزشی و تربیت دینی ما حداقل در این بابی که عرض کردم، درست عمل نمیکند.
منظورتان کدامیک از نهادهای آموزشی و تربیتی است؟
مجموعه نهادهای متولی آموزش و تربیت است؛ رسانه، آموزش و پرورش، حوزه و دانشگاه و سازمانها و نهادهای تبلیغی و تربیتی. بنده و امثال بنده نیز قصور داریم و مجموعه این فعالیتها ناکارآمد است.
ممکن است پرسیده شود که نهادها و افراد متولی به صورت دست و پا شکسته هم که شده وظیفه خود را انجام میدهند ولی سیطره رسانهای غرب و فرهنگ تهاجمی آن بیشتر کشورها را درگیر کرده است و ما هم مستثنی نیستیم.
قطعا فضای دنیای مدرن عواقب خاص خود را داشته و دارد ولی همیشه قدم اول این است که ما چکاره هستیم؟ ما از دشمن نمیتوانیم خواهش کنیم که فرزندان ما را محرف نکند و به آنها رحم کند ولی آیا خودمان در زمین دشمن بازی میکنیم یا خیر؟ وظیفه ما واکسینهکردن و جهادکردن در این مسیر است و اینکه بتوانیم از علی(ع) و حضرت زهرا(س) و فرزندانشان الگو بگیریم زیرا آموزش و تربیت بحثی فطری، روحی است؛ ایمان تا قیامت ایمان است و الان افراد زیادی داریم که در داخل کشورهای غربی که مهد فضای مجازی است زندگی میکنند و سالم ماندهاند؛ شیعیانی داریم که در این کشورها نماز شب میخوانند.
این کار شدنی است و میتوان همین جوان را طوری تربیت کرد که در همین فضا خدا را داشته باشد و بداند اعمالش در منظر الهی و ائمه(ع) قرار دارد و مرگ و قیامتی در کار است و اینها را باور داشته باشد. البته ما باید سبک تربیتی خود را تغییر دهیم. لذا عمده نقد بنده این است که ما وظایف تربیتی و دینی خود را به درستی انجام نمیدهیم و اولویت اول ما نیست.
ابتدا ببینیم که خودمان مسیر را درست رفتهایم؟ ما نتوانستهایم الگوی علم و عصمت حضرت زهرا(س) را به جوانان و نوجوانان بیاموزیم و کتب درسی ما بسیار اندک به این مقوله پرداخته است و یا نحوه پرداختن به آن موفقت کمی دارد. بیش از ۹۰ درصد رسانههای ما در ایام فاطمیه به شوهرداری و حجاب حضرت زهرا(س) میپردازند ولی این شیوه الگوبودن این حضرات را نهادینه نخواهد کرد.
علی فرجزاده